امروزه سازمانها و شرکتها با چهار مفهوم زیر سروکار دارند:
- مأموریت: آنچه که سعی دارند انجام دهند؛
- رقابت: نحوه رسیدن به بخشهای رقابتی؛
- کارایی: نحوه تحویل نتایج؛
- تغییر: نحوه مقابله با تغییرات.
مدیریت دانش میتواند توانایی سازمانها و شرکتها را در انجام چهار مفهوم فوق بهبود بخشد. به عبارتی میتوان گفت: مدیریت دانش رویکرد سیستماتیک خلق، دریافت، سازماندهی، دستیابی و استفاده از دانش و آموختهها در سازمانها است.
مدیریت دانش در سازمانها و شرکتها به بهبود تصمیمگیری، انعطافپذیری بیشتر، افزایش سود، کاهش بار کاری، افزایش بهرهوری، ایجاد فرصتهای جدید کسب و کار، کاهش هزینه، سهم بازار بیشتر و بهبود انگیزه کارکنان کمک میکند. مدیریت دانش را میتوان برای فعالیتهای عادی، منطقی، پیچیده و غیرمنتظره به کار گرفت.
بهمنظور موفقیت فرایند مدیریت دانش توجه به موارد زیر ضروری است:
1- قابلیت اتصال: تکنولوژی به تنهایی برای موفقیت رویکرد مدیریت دانش کافی نیست، اما میتواند زیرساخت مناسبی برای بهاشتراک گذاشتن دانش و فعالساز مهمی باشد. دسترسی همه بخشهای سازمان به معماری مدیریت دانش، برنامههای مبتنی بر وب، دیوایسهای سیار، ابزارهای داده کاری، پیشتازهای پشتیبان زیرساخت مدیریت دانش هستند. تکنولوژی، رفتارهای جدید دانش را فعال میسازد.
2- محتوا: در ابتدا، سازمان باید ممیزی دانش را انجام دهد تا نقاط درونی و بیرونی تأثیرگذار بر دانش را شناسایی کند. نیروهای درونی و بیرونی تأثیرگذار بر دانش اشکال مختلفی دارند مانند: دانش مشتری یا ظهور رسانههای جدید.
3- اجتماع: مدیریت دانش موفق به اجتماع عملکردها یا گروهی از افرادی که در درون سازمان همکاری دارند، وابسته است. این افراد در مراحل مختلف نظیر آمادهسازی، راهاندازی، انجام عملیات و کسب نتیجه نهایی با یکدیگر تعامل دارند.
4- فرهنگ: پشتیبانی و حمایت مدیریت ارشد، همسویی عقاید، اعتماد، انگیزش اجزای اصلی فرهنگ مدیریت دانش بهشمار میروند و توجه مستمر به این اجزا ضروری است. به عبارتی، شما باید به اطلاعاتی که از همکاران دریافت میکنید، اعتماد داشته باشید و اطلاعاتی که همکار دیگر از شما دریافت میکند با توجه به اعتمادی که به کار شما دارد، ارزشمند خواهد بود و اگر این روند استمرار یابد موفقیت مدیریت دانش را سبب میشود.
5- تعاون: جریانهای کاری در سازمانهای دانش بسیار به هم وابسته هستند. این تعاون رمز موفقیت مدیریت دانش است، چراکه میتواند موانعی نظیر تفاوت فرهنگها را از میان بردارد و افراد سازمان را در جهت رسیدن به اهداف هدایت کند.
6- سرمایهگذاری: سرمایهگذاری در مدیریت دانش بهمنظور تسریع بهرهگیری از نوآوریها و افزایش دانش افراد سازمان عامل مهمی به شمار میرود.
بر این اساس میتوان گفت درک سیستماتیک و توجه به نکات فوق به سازمانها کمک میکند تا ممیزی دانش را انجام دهند و استراتژی مدیریت دانش اثر بخش را با موفقیت پیادهسازی نمایند.
نظر شما