به گزارش خبرنگار مهر، ایران جزو معدود کشورهایی است که نظام آموزشی آن یکپارچه نبوده و چندین وزارتخانه مختلف در امور آموزشی آن ایفای نقش می کنند.
نظام آموزشی در ایران از مهدهای کودک آغاز می شود که زیر نظر بهزیستی و هم گام و همسو با وزارت تعاون است و در حقیقت خط مشی ها و سیره عملکردی در آموزش کودکان که حساس ترین دوره شکل گیری شخصیتی فرد هم است با رویکرد وزارت تعاون رقم می خورد.
بعد از آن فرد در مسیر روش ها و الگوهای وزارت آموزش و پرورش قرار گرفته و چند سال پیاپی در مقاطع مختلف خط مشی این نهاد را دنبال می کند.
نکته قابل توجه آن است که خروجی این دو وزارتخانه به دو وزارتخانه جدید دیگر تحت عناوین وزارتخانه علوم، تحقیقات و فناوری یا وزارتخانه بهداشت و درمان تحویل داده می شود که رویکردی کاملا متفاوت و خاص در مقوله آموزش با یکدیگر و با وزارتخانه های قبلی دارند.
فیلتر خروج فرد از نظام آموزشی وزارت آموزش و پرورش و ورود آن به حوزه دو وزارتخانه فوق الذکر نیز مقوله ای به نام کنکور است که در بسیاری از کشورهای غربی و اروپایی هیچ جایگاهی در نظام آموزشی ندارد.
متاسفانه فضای کنکور در ایران یک فضای کاملا مبتنی بر سرعت افزایی است و علیرغم همه تلاش های صورت گرفته در مدارس برای آموزش تحلیلی و مفهومی به فرد، آنچه او را در کنکور از دیگران پیش می اندازد سرعت بالا و مهارت در روش های تست زنی است.
آنچه بعد از سالها تحصیل در مدارس فرد را در ورود به دانشگاه که امروزه در کشور ما تنها راه موفقیت در زندگی شناخته می شود، کمک می کند آموختن شیوه های به اصطلاح میانبر برای حل مسائل به منظور عبور از فیلتر کنکور است.
فیلتری که به هیچ وجه زمینه خلاقیت و نوآوری را برای فرد به وجود نیاورده و تنها او را در ماراتن تست زنی سرآمد بقیه دانش آموزان کرده و او را راهی دانشگاه یعنی تنها جای رسیدن به سعادت و خوشبختی می کند!
متاسفانه این فرهنگ غلط در اثر ضعف های گسترده نظام آموزشی ما در جامعه القا شده که تنها راه ورود به بازار کار دانشگاه و تحصیل در آن است.
یعنی فرد تا سن 18 یا 19 سالگی تنها تک مسیر علم آموزی را انتخاب و بدون مهارت آموزی در شغل یا حرفه مورد نیاز در جامعه گذران عمر می کند و به نوعی بر تعداد افراد بیکار و به قولی نان خور جامعه می افزاید.
بعد از آن نیز وارد دانشگاه می شود و خدا می داند که چه تعداد از رشته های دانشگاهی در حال حاضر بازار کار دارند.
34 درصد دانشجویان کشور در رشته های فنی و مهارتی تحصیل می کنند
در حال حاضر چهار و نیم میلیون دانشجو در دانشگاه های کشور ما مشغول تحصیل هستند که 66 درصد آنها در حوزه رشته های نظری و آموزشی و تنها 34 درصد انها در رشته های فنی و مهارتی علم آموزی می کنند.
بنابر آمار و ارقام موجود 85 درصد دانشجویان کشور تنها در 25 رشته متمرکز شده اند و فاجعه آنجا رقم می خورد که جمعیت زیادی از دانشجویان ما نه از روی علاقه بلکه در جهت رسیدن به یک شغل و حرفه مناسب و جایگاه بالای اجتماعی ادامه تحصیل داده اند.
دریغ آنکه این ادامه تحصیل نه تنها آنها را به شغل و حرفه مطلوب خود نمی رساند بلکه سطح توقع آنها را نیز بالا برده و دیگر حاضر به انجام هر کاری با هر رنج حقوقی نخواهند بود.
از آنجا که اشکالات نظام آموزشی تاثیرات به سزایی در افزایش آسیب های اجتماعی از قبیل بیکاری، بالا رفتن سن ازدواج و معضلات فرهنگی گسترده ای در جامعه می شود رسیدگی و توجه به آن بسیار حائز اهمیت است.
یکپارچه کردن نظام آموزشی و گره زدن آن با آموزش های مهارتی و فنی و حرفه ای بی شک گامی موثر در اصلاح نظام آموزشی کشور و حل معضلات مرتبط با آن خواهد بود.
نیاز به آموزش های کوتاه مدت منطبق با نیازهای روز جامعه مشهود است
کوروش پرند رئیس سازمان فنی و حرفه ای کشور در گفتگو با خبرنگار مهر در خصوص این مقوله اظهار داشت: نظام آموزشی کشور ما نظامی رسمی است یعنی منتج به اخذ مدرک خواهد بود.
رئیس سازمان فنی و حرفه ای کشور گفت: افزایش بی رویه جمعیت و به دنبال آن گستردگی بیکاری به ویژه در میان جوانان نیاز به آموزش های کوتاه مدت منطبق با نیازهای روز جامعه را مشهود و ملموس می کند.
وی با اشاره به دیدگاه و خط مشی سازمان فنی و حرفه ای در ارائه آموزش های غیر رسمی منتج به اخذ گواهینامه افزود: وقت آن است که با پیوند عمیق آموزش های نظری و فنی و حرفه ای بر شناخت، پرورش و به کارگیری استعدادها و توانمندی های جوانان این مرز و بوم قدم برداریم.
وی تاکید کرد: بسیاری از استعدادها و توانائی های فرزندان ما قربانی مسیر کنکور و دانشگاه می شود و این در حالی است که انرژی و پتانسیل ان جوان در بسیاری از پروژه های فنی و عمرانی و کارخانه های صنعتی و غیره به کار امده و مفید واقع می شود.
پرند تصریح کرد: اصلاح نظام آموزشی و رویکرد فنی و مهارتی در آن موجب رفع بسیاری از معضلات فرهنگی و اجتماعی و همچنین القای فرهنگ کار صحیح در جامعه می شود.
ایجاد زیرساخت ها متناسب با رشد جمعیت باشد
رئیس سازمان فنی و حرفه ای کشور با اشاره به اینکه طی سالهای 59 تا 65 با رشد سه و نیم درصدی جمعیت در کشور مواجه شدیم گفت: زیرساخت ها متناسب با رشد جمعیت نبود و همین امر عقب ماندگی های جبران ناپذیری را رقم زد.
پرند گفت: از لحظه ای که فرد متولد می شود مسئولان باید به ازای هر تولد برای آموزش، مهارتهای فنی، شغل، ازدواج و سالمندی آن فرد برنامه ریزی کنند در غیر اینصورت 18 تا 20 سال آینده بعد از آن تولد با جمعیت بی سواد، بیکار، مجرد و بعد از آن با سالمندی بدون برنامه ریزی فرد روبرو می شوند.
به هر حال نظام آموزشی مهمترین و موثرترین الگوی رفتاری و شکل دهنده شخصیت فعلی و آتی فرد را رقم می زند بنابراین اصلاح آن و به کارگیری شیوه های روز دنیا در آن ضرورت دارد.
اما این امر نباید دانش آموزان را دست خوش تکرار آزمون و خطاهای مسئولان آموزشی و قربانی تجربه نظام های آموزشی جدید بدون عاقبت اندیشی مسئولان کند چرا که گذر راه های بی حاصل گذشته عواقب جبران ناپذیری را برای جامعه به همراه خواهد داشته و تاثیر مستقیمی در افزایش معضلات فرهنگی و اجتماعی خواهد داشت.
گزارش از لیلا جعفری
نظر شما