به گزارش خبرنگار مهر، علی اصغر محمدی، مدیر کل سابق خاورمیانه وزارت امور خارجه و کارشناس مسائل خاورمیانه با حضور در خبرگزاری مهر مسئله فلسطین و قرارداد کمپ دیوید و آینده رابطه ایران ومصر را مورد بررسی قرار داد. محمدی سابقه فعالیت در دفتر حفاظت منافع ایران در مصر به عنوان دیپلمات ارشد و حافظ منافع ایران را در کارنامه خود دارد و به همین جهت شناخت دقیقی از گروه ها، جریان ها و چهره های سیاسی و اجتماعی مصر داراست.
بخش دوم این گفتگو را در ادامه می خوانید:
- در مورد مسئله صحرای سینا و گذرگاه ها از جمله گذرگاه رفح که ظاهرا قرار است به زودی دوباره بسته شود در حالیکه تنها راه انتقال کالا است تحلیلتان را بفرمایید؟
در مورد مسئله فلسطین و صحرای سینا و گذرگاه ها چند نکته وجود دارد که باید به صوت مجزا مورد بررسی قرار گیرد، یکی بحث تخریب تونل هاست که کار درستی نیست.تونل ها عمدتا برای تأمین مواد غذایی مردم غزه به کار می رود. چیزهایی که از این تونل ها قاچاق می شود، سیمان، برنج؛ گندم، انواع غلات و گاهی گوشت است. چراکه مرز رفح برای نقل و انتقال همه کالاها به طور کامل باز نیست. همه راه های تنفسی به روی مردم فلسطین بسته شده و تنها یک تونل برای آنها مانده است که با وجود اینکه در ساخت آن تلفات زیادی می دهند، این تونل ها را حفر می کنند.
تخریب این تونل ها به هیچ وجه کار درستی نیست.حتی اگر استدلال این باشد که عده ای افراد غیر مقاوم به اسم مقاومت از آن سوء استفاده کنند.
نکته دوم این است که آنچه در صحرای سینا می گذرد و دامنه آن به فلسطین و نوار غزه کشیده شده یک مسئله خیلی دقیق و مهم است. جریان القاعده به این متهم است که در طول سال هایی که از ظهور قدرتمند آن می گذرد، هیچ گاه علیه اسرائیل اقدامی صورت نداده و متهم است به اینکه سیستم های اطلاعاتی غربی در آن نفوذ دارند و عملیات هایش را مدیریت می کنند.اعمال القاعده از 11 سپتامبر به بعد به گونه ای انجام شده است که برای جهان اسلام زیان بخش بوده است.
نکته دیگر این است القاعده مثل هر جریان سیاسی دیگر به این نتیجه رسیده که برای اینکه در جریان سیاسی منطقه نقش اساسی ایفا کند ، باید حضور جدی داشته باشد.
شرایط داخلی فلسطین این اجازه را به القاعده نداده که بتواند درآنجا تشکیلات مناسبی برای خود ایجاد کند.در کرانه باختری که اصلا نتوانسته تشکیلاتی ایجاد کند و در غزه نیز تشکیلات قوی ندارد.به این ترتیب عملا تشکیلات القاعده ای بخواهد در مسئله فلسطین نقش بازی کند عمدتا در صحرای سینا قرار دارد.
عمدتا عملیات بر علیه اسرائیلی ها مانندعملیاتی بود که اخیرا مشاهده کردید و 16 مرزبان مصری روزه دار را برای رسیدن به اسرائیل نابود شدند و البته به اسرائیل نیز نرسیدند. بااین شرایط آیا می شود به کلمه مقاومت اصیل و پاکیزه اتلاق کرد و یا اینکه باید به این جمع بندی برسیم که احتمالا نفوذی های غربی و اسرائیلی آنها را وارد چنین مسیری کرده اند. مسیری که آسیب بیننده اصلی آن مقاومت است نه اسرائیل. مقاومت فلسطین که به طور عمده دارای جریانات مخشص است مثلا جریان عزالدین قسام هیچ گاه علیه هیچ کس به جز رژیم صهیونیستی عملیاتی انجام ندادند.
درس در صحنه فلسطین را باید از حزب الله آموخت که در گیری های حاشیه ای نظیر آنچه مقاومت سابق فلسطین( فتح) درگیر آن بود و با کشورهای منطقه خود را درگیر و در مسائل داخلی کشورها از جنگ ایران وعراق، تا مسائل داخلی اردن و لبنان و ...دخالت کرد وطرف های اسلامی و کشورهای منطقه از آنها احساس خطر می کردند و در نتیجه از هدف اصلی دور افتادند.حزب الله این عبرت را داشت و از روز اول گفت که تنها با یک طرف درگیر خواهم شد.این سیاست را گروه های فلسطینی درپیش گرفته بودند و اکنون سئوال این است که آنچه که در سینا صورت گرفته در این مسیر است؟ که حتما نیست.
- در مورد حماس با توجه به مواضع جدید فکر نمی کنید همان تجربه فتح را تکرار می کند؟
حماس و رهبران حماس زیرک تر از آنانند که ندانند که اگر مواضع فتح را دوباره بگیرند فلسفه وجودی خود را از بین می برند.اگر حماس به یک فتح دیگر تبدیل شود مردم چرا باید به آن رأی بدهند.حتما رهبران حماس این را خوب درک می کنند که اگر قرار باشد مواضع خود را به گونه ای تغییر دهند که کپی فتح باشد، فلسفه وجودی خود را از بین می برند.
- پس مصالحه چه می شود؟
مصالحه یک امرضروری برای مسئله فلسطین است. مردم فلسطین از اینکه در بین جریانات فلسطینی انشقاق و جدایی به گونه ای باشد که درگیری میان آنها را افزایش دهد و از مبارزه با دشمن صهیونیستی دور کند حتما خشنود نیستند و این خواسته هیچ فلسطینی اصیل و باصداقتی نیست. در این میان بعضی جریانات اجازه نمی دهند مصالحه به نتیجه برسد.جهاد اسلامی ازطرفداران مصالحه هستند، بوده اند و خواهند بود.
مصالحه خواست مردم فلسطین است. این مصالحه صورت می گیرد تا مقاومت مردم فلسطین را تقویت کند. ما فکر می کنیم این نوع مصالحه خواست همه ملت فلسطین و یک ضرورت است.
- هنیه برای اجلاس دعوت شده بود و اعلام شد که نمی آید و عباس هم گفته بودکه اگر هنیه بیاید شرکت نمی کند. آیا این ترفند از سوی ایران بود وآیا درست بوده است؟
دعوت هیأت های رسمی اجلاس را دبیر خانه هماهنگی عدم تعهد که در نیویورک مستقر است صورت می گیرد و کشور میزبان این دعوت ها بر اساس هماهنگی با این دبیرخانه انجام می دهد. در عین حال کشور میزبان حق دارد که برخی از شخصیت ها را به عنوان مهمان ویژه دعوت کند که ظاهرا از مقامات روسیه و ترکیه و برخی سازمان ها بین المللی مقیم تهران و خارج از تهران دعوت شد، آقای هنیه هم به عنوان مهمان دعوت شد.
بعد از کم حوصلگی که ابومازان و دوستانشان در دولت خود گردان نشان دادند، هنیه به این نتیجه رسید که این دعوت را نپذیرد.
- در مورد ارتباط ایران ومصر ، مرسی به ایران آمد و در حاشیه اجلاس دیدار کرد، چه اتفاقی خواهد افتاد ؟
رابطه ایران و مصر بلافاصله بعد از امضای قرارداد کمپ دیوید توسط یزدی ، وزیر خارجه و به دستور امام قطع شد. ارتباط صفر بود و جز در مواقع بین المللی در جای دیگری یکدیگر را ملاقات نمی کردیم. بعد از اشغال کویت توسط عراق و تغییر اساسی موازنه قوا در منطقه ، مصر به شدت در صدد بود با ایران رابطه برقرار کند اما ایران موازنه خود را از دست نداد.
در این مقطع دو طرف توافق کردند که دفتر حفاظت منافع با رئیسی در حد سفیر و کارمند راه اندازی شود. اسمش دفتر حفاظت منافع است ولی ارتباطات با وزارت امور خارجه مقابل به صورت مستقیم است و ملاقات در کلیه سطوح انجام می شود. یعنی عملا رابط با مصر را سالهاست که آغاز کرده ایم و تنها یک پروتکل هست که رسما اعلام شود یا خیر. ایران سال ها با این امر مشکل داشت. پس از اظهارات وزیر خارجه مصر که کمپ دیوید به تاریخ پیوسته ملاحظه ایران کم شد.
اما مبارک آمادگی نداشت چرا که به دنبال جایگزینی پسرش بود و تعهدات ویژه ای به اسرائیل داد. همچنین مبارک به این دلیل که برخی از مخالفان رژیم سابق مصر که اکنون در مجلس هستند،در ایران به سر می بردند و همین طور القاعده ای هایی که در ایران در زندان بودن مخالفت می کرد.مبارک خواستار تحویل این عده بود که به این دلیل که جان مسلمانان برای جمهوری اسلامی ایران ارزشمند است با چنین درخواستی مخالفت می کرد.
اما در مورد حال ، مرسی درباره رابطه با ایران پیش از انتخابات مصر خواستار رابطه با ایران بود.البته مصر به دلیل اینکه یک کشور اسلامی است برای ما دارای اهمیت است اما چندان خواستار رابطه با این کشور نیستیم و این موضوع برای ما اهمیتی ندارد.جمهوری اسلامی ایران که چندین سال است با آمریکا رابطه ندارد، رابطه با مصر برایش چندان اهمیتی ندارد.
مرسی در تمام سخنرانی هایش اعلام می کند که می خواهد توازن را در روابط با کشورهای دیگر برقرار کند. در این میان آمریکا، اسرائیل و عربستان در گذشته نیز در روابط مصر بوده اند و تنها ایران است که در این رابطه وجود نداشته ، پس این مشکل مصر است نه ایران.
چرا عده ای عجله دارند؟ مرسی مشکلاتی دارد برای ایجاد رابطه با ایران .ماصبر می کنیم این مشکلات را رفع کند و ارتباط برقرار کند.اگر هم نتواند مشکلات را حل کند و ارتباط برقرار نکند به وعده انتخاباتی خود عمل نمی کند.
- یک انتظاری که ما می توانیم از دولت انقلابی مصر داشته باشیم لغو قرارداد کمپ دیوید هست. نظر شما در این باره چیست؟
موضوع کمپ دیوید دارای سه بخش است، بخش اول رسمیت شناختن اسرائیل و خروج مصر از محور مقابله با اسرائیل است که این یک امر مبنایی برای جمهوری اسلامی ایران و همه افراد مقاومت است.در هر حال هیچ کس نمی تواند از این موضع کوتاه بیاید و حتی مرسی هم جزو مخالفین بوده است.
بخش دیگر کمپ دیوید بازگشت سینا است.هرچند که این حاکمیت ناقص است. ولی آن قسمت که مربوط به بازگشت سینا به مصر هست که ما مشکلی نداریم. مشکل با روش بازگشت است.
مسئله دیگر تعهداتی است که مصر به اسرائیل داده و این امر یک نکته مهم و خطرناکی است. این موضوع چیزی نیست که هیچ سیاست مدار مستقل مصری بتواند از آن دفاع کند. به نظر می رسد با گذر زمان مرسی باید ناگزیر در این مسیر حرکت کند.
پس اینکه دولت جدید مصر درخواست بازنگری کند چه می شود؟ این روند قرار است در گفتگو ها باشد؟
نمی دانیم چه می شود.آیا اسرائیل قبول این امر را می پذیرد ضمن اینکه دولت مصر تأکید دارد که پایبند به تعهدات بین المللی است.این موضوع اصلا قابل پیش بینی نیست. باید تکرار کنم که مصر قدیم فرو ریخته و مصر جدید در حال شکل گیری است. نباید به این سرعت درباره مصر قضاوت کرد. باید اندکی تأمل کنیم.
گفتگو : سمیرا امیر چخماقی
نظر شما