۲۸ شهریور ۱۳۹۱، ۱۳:۰۱

دردانه باب الحوائج؛ حضور تو تجلی دوباره زهرای اطهر است

دردانه باب الحوائج؛ حضور تو تجلی دوباره زهرای اطهر است

اصفهان - خبرگزاری مهر: دردانه باب الحوائج آمدی تا دوباره جهان سرمست از بوی گل یاس شود، آمدی تا زمین  حضور دوباره زهرای اطهر را به نظاره نشیند.

به گزارش خبرنگار مهر، خاطره‎های زمین، سرشار از حضور توست، خواهر تصنیفهای غربت، هوای امروز تو هوای آسمانی شدن است، تاریخ در جاده عشق به سمت تو دوید، از مدینه تا قم، تا تو را بیابد و جاودانگی خاندانت را فریاد بزند، تو آمده‎ای تا عشق را، قدم به قدم به کمال برسانی، آمدنت یک اتفاق سبز بود تا تن خسته زمینه را از خشکی رها کند، چون گل معصومی روییدی تا پرستویی باشی  بر فراز بارگاه آن آشنای غریب بال بگشایی، جهان منتظر گشودن چشمهای تو بود، تا به یک باره تمام فرشتگان آسمان به زمین هجوم آوردند و به جان‎های مشتاق طروات بخشند، دختران شهرما همه پیشانی خود را به شمیم یاس آذین بسته اند و سفید پوش به سمت تو گام بر میدارند تا آمدن تو را ای، آسیه صداقت‎ها، مریم پاکی‎ها، خدیجه مهربانی‎ها و فاطمه خوبی‎ها به خوبان جهان تهنیت گویند، آمدنت خجسته باد.

بانو، تو میراث‌دار غربت و رنجی، شانه‎های زمین، زیر بار کوله بارت کم آورده‎اند، ردپایت در مسیر عاشقانه روزهای خسته زمین برجا مانده است، و اکنون مرهمی شده است بر دلهای خسته اهالی این دیار، بانو قصه تولد تو قصه تول پرستوهای مهاجری است که ره عشق با خون دل پیمودند، تا خود را به مقصد ابدی برسانند.

میلاد تو میلاد شکوفه‎های بهاری است، میلاد نسیم‎های مشتقاقی است، که عاشقانه گل‎های سرخ بهاری را نوازش می‎کنند، بانو! تو آمده‎ای تا بهارانی تازه بروید در خشکسال دل‎های خسته و ناامید، بانو چون گلی معصوم، روییدی از باغستان پاکی‎ها، تو بوی گل سرخ می‎دهی.

بانوی بارانی قم، عطر میلاد تو چون نسیم بهشتی است که مشام دل‎ها را می‎نوازد، میلادت چون شکوفه‎های بهاری، به جان‎های مشتاق، طراوت می‎بخشد.

در تنگنای گرمی هوا و در زمینی فراخ و تفتیده، در کمبود کیمیای آب قرن‎ها است که شهری قامت گسترده است، که در آن گنبدی طلایی در مشایعت با آفتاب خودنمایی می‎کند، با گلدسته‎هایی بلند چون نگینی زیبا می‎درخشد، و در زیر این بارگاه نورانی، بانویی بزرگ آرمیده که نامش "فاطمه" و مرقدش زیارتگاهی روح افزا است.

قرن‎هاست که مردمان آن دیار بوی بهشت برین را از مرقد پاک او می‎بویند و جلوه دوباره زهرای اطهر را در حریم حرم او می‎جویند.

امروز از عرش خدا باران سپیده می‎بارد، آفتاب با لبخند زر و ماه با تبسم نقره می‎پاشد، ستارگان  بزم شادی مهیا کرده اند و  آسمان شهر چراغانی‎کرده‎اند، شهر غرق در شور، شکفتن گلی از گلستان اهل بیت پیامبر (ص) است و خانه امام موسی بن جعفر (ع) خود را آماده ضیافت تولدی بزرگ می‎دید.

فضا از عطر حضورت پر شد، انتظار به پایان رسید، خنده‎ها شکفت و نوزادی زیبا دیده باز گشود، پدر که لبخند را هدیه حضور کودک خود کرده بود، نام او را به یاد مادر خویش فاطمه نهاد.

بوی گل یاس، تمام دنیا را پر کرده است، زمین در پوست خود نمی‎گنجد، تو را پیش از این، آسمان شبیه یک راز محرمانه، در گوش خاک نجوا کرده بود خاک، تمام لحظه‎هایش را به شوق آن دقیقه موعود، نفس می‌کشید، تمام رودها تو را می‎شناسند که صفای نگاهت، زلالی و مهربانی چشم‎های فاطمه (ع) را به تصویر می‎کشد، آمدنت خجسته باد که حضورت حضور دوباره زهرای اطهر است.

.............................

یادداشت از مریم سرلک

کد خبر 1698933

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha