به گزارش خبرنگار گروه دين و انديشه "مهر"، نويسنده با تفطن و توجه به اين نكته كه در اواخر قرن شانزدهم و اوان قرن هفدهم ميلادي زبان علم سياست تحولات و تغييراتي جدي را به خود مي بيند و اين تحولات كاملاً در راستاي تحولات عرصه هاي ديگر زندگي هستند در صدد است اين تغييرات را به بررسي نشيند.
به نظر نويسنده اين تغييرات ناشي از انقلابي است كه در الزامات و ضرورتهاي فكري و اخلاقي در آن زمان به وجود آمده بودند. در آن زمان نقش آموزش سياسي متحول شده بود، موقعيت علم سياست متفاوت بود و ارزش آزادي سياسي تحولات مفهومي شگرفي را به خود ديده بود. بدين جهت ما با شكافي روبروييم كه پس از اين گسست علم سياست به عنوان علمي بشري كه بايد براي انسان كاري انجام دهد و مسائل و مشكلات زندگي اجتماعي را رفع كند مطرح است.
عناوين پاره اي از فصول كتاب " از علم سياست تا عقل دولت" بدين قرارند : تعين زبان علم سياست، فلسفه شهر و انسان سياسي، ماكياولي و ايده جمهوري خواهانه علم سياست و تحقق عقل دولت.
نظر شما