انگار همين ديروزبود كه با هزار اميد و آرزو لباس سپيد عروسي را پوشيد و تاج گلي بر سرگذاشت وخود را سپرد به دستان ماهر عذري خانم آرايشگر تا به صورتش ، رنگ و لعابي دهد و با هلهله دوستان و آشنايان و غرق در روياهاي دور و درازش راهي خانه بخت شود، اما ...
حالا او ديگر آن دختر معصوم 13 ساله نيست كه دلهره شب عروسي رهايش نمي كرد، 15 سال از آن روزها گذشته و او نام زن خياباني را با خود يدك مي كشد، وقتي با شوهرش به تهران آمد تا به قول او در ناز و نعمت زندگي كند هيچ فكر نمي كرد اين مار خوش خط و خال زندگي او را به كام نيستي بكشاند، خيلي زود فهميد اعتياد يعني چه، شوهر معتاد چگونه شوهري است ، زندگي در فقر، نداري و شب ها با شكم گرسنه خوابيدن چه حال و هوايي دارد.
اولين باري كه يك ماشين آخرين مدل جلوي پايش ترمز كرد، نمي دانست بايد چكار كند، اما حالا خوب مي داند، او حالا دوست ندارد در مورد وام اشتغال زنان خياباني و گذراندن دوران بازپروري حرف بزند، براي او كه سال ها است اين نام را يدك مي كشد بازپروري و برگشتن به آغوش گرم خانواده معنايي ندارد، اصلا كدام خانواده ، او كه جز يك شوهر معتاد خانواده ديگري ندارد.
وام خود اشتغالي زنان خياباني
ارديبهشت ماه سال 1383 بود كه مدير كل دفتر آسيب ديدگان اجتماعي سازمان بهزيستي اعلام كرد، زنان خياباني كه دوران بازپروري را بگذرانند وام اشتغال مي گيرند. البته اين طرح از 2 سال قبل به طور آزمايشي شروع شده بود و زنان خياباني كه در اين مدت به حرفه آموزي در مراكز بهزيستي پرداخته اند وام خود اشتغالي دريافت كردند.
مبلغ اين وام بين يك تا 3 ميليون تومان اعلام شده است، اما سوال اينجاست كه سازمان بهزيستي چقدر نيرو دارد كه بتواند اين زنان را زير نظر گرفته و از بازگشت آنها به زندگي عادي مطمئن شود و بعد چنين وامي را در اختيار آنها قرار دهد، حتي 200 زن خياباني كه تحت بازپروي بهزيستي قرار گرفته اند و وام خود اشتغالي را دريافت كرده اند نيز معلوم نيست كه براي باز پرداخت وام مجبور به بازگشت نشده باشند.
اين در حالي است كه آمارها از افزايش 10 تا 15 درصدي زنان خياباني ياد مي كند، البته آمار رسمي تعداد زنان خياباني را 4 هزار نفر اعلام كرده كه اين آمار مربوط به سال 83 است و سازمان بهزيستي هنوز آمار جديدي از اين زنان اعلام نكرده است.
سازمان بهزيستي اعلام كرده است كه براي نگهداري زنان خياباني 17 مركز در استان هاي مختلف كشور راه اندازي شده است و البته در برخي از استان ها نيز به دليل اين كه ساماندهي زنان خياباني را غير اخلاقي مي دانند با مخالفت هاي شديد مانع از راه اندازي اين مراكز شده اند.
براي اطمينان خاطر وام خود اشتغالي به كارفرمايان داده مي شود
اما معاون امور اجتماعي سازمان بهزيستي در گفتگو با خبرنگار اجتماعي خبرگزاري مهر در باره طرح ساماندهي زنان خياباني و اعطاي وام به اين افراد مي گويد: طي آخرين تصميم سازمان بهزيستي و براي اطمينان خاطر وام خود اشتغالي به كارفرمايان تعلق مي گيرد و در شرايط ويژه اي وام مستقيما به زنان خياباني داده خواهد شد.
دكتر سيد حسن علم الهدايي مي افزايد: زناني كه در مراكز بازپروي بهزيستي دوران بازپروري خود را كه از 6 ماه تا 2 سال در نظر گرفته شده بگذرانند و كاملا ثابت شود كه اين افراد از اعمال گذشته خود دست كشيده و به زندگي عادي روي آورده اند به كارگاه ها و كارخانه هاي مختلف براي كار معرفي مي شوند كه وام در نظر گرفته شده به كارفرما داده مي شود تا اين افراد را به كار گيرد.
وي خاطر نشان مي كند: دوران بازپروري اين زنان نيز دوراني است كه بايد به آن توجه شود چرا كه اغلب اين زنان در دوران بازپروري با مشكلات ويژه روحي و رواني مواجه مي شوند ، آنها احساس مي كنند كه تحقير شده اند و لذا فشارهاي روحي و رواني زيادي را متحمل مي شوند، به همين دليل و فقط براي اين منظور كه ما مطمئن شويم بعد از اين دوران افراد دوباره به شرايط قبلي خود بازنمي گردند به جاي پرداخت وام به زنان اين وام را به كارفرما مي دهيم.
معاون امور اجتماعي سازمان بهزيستي ضمن اشاره به پيگيري وضعيت زنان خياباني توسط بهزيستي مي گويد: اين زنان بعد از گذراندن دوران بازپروري و مشغول به كار شدن رها نمي شوند و توسط مددكاران بهزيستي وضعيت آنها همواره كنترل مي شود، حتي ما تلاش مي كنيم آنها را به خانواده هايشان بازگردانده و در صورت فراهم بودن شرايط آنها را به تشكيل زندگي مجدد ترغيب مي كنيم.
وي در خصوص طرح اوليه بهزيستي و اعطاي وام به زنان خياباني تصريح مي كند: متاسفانه اين طرح به صورت نادرستي مطرح شد، تا حدي كه سازمان بهزيستي را به ترويج فساد محكوم كردند ، در حالي كه از همان ابتدا هم ما عنوان كرده بوديم به زنان اين وام تعلق مي گيرد كه دوران بازپروري را بگذرانند، البته بعد از بررسي هاي لازم تصميم بر اين شد كه وام به كارفرما داده شود تا اشتغالزايي صورت گيرد.
دكتر علم الهدايي در خصوص تعداد زناني كه تحت پوشش اين برنامه قرار گرفته اند اظهار بي اطلاعي مي كند و مي افزايد: آمار دقيقي ازتعداد اين زنان در دست ندارم، شايد در حدود 200 نفر تحت پوشش اين طرح در 30 مركز كشور قرار گرفته اند.
هميشه علت ها ناديده گرفته مي شوند
اين در حالي است كه رئيس انجمن مددكاري ايران در اين باره مي گويد: اعطاي وام به زنان خياباني طرحي است كه هيچ پشتوانه مالي ندارد، ضمن اين كه چنين وعده و وعيد هايي نمي تواند در حل معضل زنان خياباني به جامعه ما كمكي بكند.
دكتر مصطفي اقليما مي افزايد: دادن وام به زن خياباني كه هيچ شغلي ندارد چطور صورت خواهد گرفت، در بسياري از موارد سازمان بهزيستي به دختران خياباني كه بعد از مدتي از مركز نگهداري بهزيستي مرخص مي شوند 500 هزار تومان وام براي اجاره مسكن مي دهد كه اين مبلغ هيچ دردي از آنها دوا نمي كند.
وي تصريح مي كند: متاسفانه سازمان بهزيستي هيچ گاه به علت ها فكر نمي كند، زن خياباني يك معلول است، ما بايد به علت هاي به وجود آورنده او توجه كنيم ، زني كه شوهرش فوت كرده و حالا براي پرداخت هزينه هاي زندگي با مشكل مواجه است، چطور مي تواند به زندگي عادي بازگردد، يك ميليون و 3 ميليون چه دردي از او كه بايد هزينه زندگي را بپردازد و كرايه خانه بدهد دوا خواهد كرد، آن هم با شرايطي كه خانواده هاي داراي سرپرست در زير خط فقر زندگي مي كنند، جايگاه زن خياباني كجاست.
دكتر اقليما خاطر نشان مي كند: سازمان بهزيستي چقدر بودجه دارد كه بتواند تمام زنان خياباني را تحت پوشش اين طرح قرار دهد، چقدر خوب بود كه چنين بودجه هايي صرف كارهاي بنيادين تري مي شد تا علت هايي چون عدم اشتغال ، نداشتن مسكن و فقر از بين برود تا معلول هايي چون زنان خياباني و دختران فراري به وجود نيايد.
وي مي افزايد: متاسفانه پرداختن به حواشي است كه هميشه ما را از اصل مطلب دور مي كند، معضل زنان خياباني هم مثل معضل اعتياد است، در بر اندازي معضل اعتياد چقدر موفق بوده ايم كه حالا بخواهيم در جمع آوري زنان خياباني و جلوگيري از رشد روز افزون آنها موفق باشيم، شايد سازمان بهزيستي بتواند 20 نفر از اين زنان را تحت پوشش قرار دهد و يا حتي 200 نفر را اما شرايط كنوني جامعه خود عامل موثري در افزايش تعداد اين افراد است ، با شرايط بايد چه كنيم؟!
رييس انجمن مددكاري ايران همچنين با تاكيد بر شناسايي علتها در حل آسيبهاي اجتماعي مي گويد : زنان خياباني دو دسته اند ، گروهي كه به دليل مشكلاتي مانند اعتياد همسر ، فقر اقتصادي و ناداري به اين منجلاب كشيده شده اند و دسته اي ديگر زناني كه در باندهاي مافيايي كار مي كنند و به شكار دختران و زنان جوان مي پردازند ، قطعا برخورد با اين دو دسته بايد متفاوت باشد .
معضلات اجتماعي: وعده ها و شعارهايي كه عملي نمي شوند
اما چندي پيش مدير كل بهزيستي استان تهران نسبت به افزايش زنان خياباني مبتلا به اعتياد تزريقي و بيماري هاي مقاربتي مانند ايدز هشدار داد، متاسفانه بخش قابل توجهي از اين زنان به صورت پنهاني و در قالب خانه هاي تيمي اقدام به آلوده كردن افراد جامعه مي كنند، اين در حالي است كه آمار دقيقي از اين افراد در دست نيست، ضمن اين كه بسياري از اين افراد پس از دستگيري و گذراندن دوران بازپروي مجددا به كار قبلي خود روي آورده و همين امر باعث مي شود كه آمار زنان خياباني رشد روز افزوني داشته باشد.
معضل زنان خياباني معضل تازه اي نيست ، سازمان بهزيستي هم هر از گاهي طرح و برنامه اي را براي سامان دهي اين زنان اعلام مي كند در حالي كه اين طرح و برنامه ها به مرور زمان غير كاربردي مي نمايند، آن هم به اين دليل كه ريشه ها و علت هاي به وجود آورنده معضلات هيچ گاه مورد توجه قرار نمي گيرند.
اعلام اين موضوع كه به زنان خياباني وام اعطا مي شود فقط به اين منظور كه آنها براي گرفتن وام هم كه شده خود را معرفي كنند، چندان موفق نبود، چرا كه اين طرح از پايه و اساس با مشكلات زيادي رو به رو بود تا جايي كه مسوولان سازمان بهزيستي را بر آن داشت، طرح فوق را تغيير داده و به منظور اشتغالزايي براي اين افراد وام را به كارفرمايان اعطا كنند.
آنچه سازمانهاي حمايتي مانند بهزيستي بايد به آن اهتمام كنند ارائه طرح هاي كارشناسانه با رويكرد حذف علتهاست ، چيزي كه خلا آن در اين سازمان بخوبي احساس مي شود و به جاي مبارزه با علت هاي پديد آورنده آسيب ها ، با هدر دادن بودجه فقط به معلول توجه مي كنند .
نظر شما