دکتر "درابیک یانوش" کارشناس سیاسی، نویسنده و دبیر ارشد سابق رادیو آزادی اروپا در گفتگو با خبرگزاری مهر به تشریح اهداف پشت پرده مقابله غرب با فعالیتهای هسته ای ایران و تهدیدهای نظامی علیه این کشور پرداخت و گفت : امروز منطقه اروپا و ماورای آتلانتیک توسط طبقه قدرتمندی از ثروتنمندان جهان و طبق سیستم مالی آنها کنترل می شود. در این سیستم دلار نقش اساسی را ایفا می کند و این نقش آفرینی در صورتی می تواند ادامه یا بد که منابع انرژی مانند نفت و گاز همچنان با این واحد پولی داد و ستد شود. از همین رو مسئله دلار به موضوع حیاتی تداوم هژمونی این طبق ثروتمند در خاورمیانه و آسیای مرکزی تبدیل شده است.
سرعت توسعه در چین در حد زیادی به میزان دسترسی این کشور به نفت و گاز طبیعی ایران در درازمدت دارد.
|
طی این سالها شاهد تغییر در مناسبات قدرت و انتقال مرکز ثقل فعالیتهای اقتصادی جهان به آسیا و تبدیل چین و هند به قدرتهای بزرگ اقتصادی بوده ایم. این در حالی است که این دو کشور هر روز بیشتر به منابع انرژی ایران نیاز پیدا می کنند. سرعت توسعه در چین در حد زیادی به میزان دسترسی این کشور به نفت و گاز طبیعی ایران در درازمدت دارد. اگر غرب بتواند نیازهای چین به انرژی را به مدیریت کرده و این کشور را به سوی جبهه خود بکشاند، می تواند از سرعت چشمگیر توسعه چینی ها بکاهد و ایالات متحده که تحت کنترل طبقه ای ثروتمند است خواهد توانست همچنان به عنوان ابرقدرتی با بزرگترین اقتصاد و قدرتمندترین ارتش جهان باقی بماند.
وی افزود : از سوی دیگر اسرائیل که توسط همین طبقه ثروتمند دارای نفوذ جهانی ایجاد شده، می تواند اهداف نظامی غرب را در منطقه خاورمیانه دنبال کند. قدرت منطقه ای اسرائیل ناشی از این واقعیت است که این رژیم با داشتن 200 تا 400 کلاهک هسته ای، تنها دارنده سلاح هسته ای در خاورمیانه است. این رژیم از فعالیتهای هسته ای ایران وحشت دارد چرا که در صورت توسعه توان هسته ای ایران، انحصارگری اسرائیل از بین می رود و ایران امکان می یابد در صورت نیاز و برای دفاع از خود دست به تولید سلاح بازدارنده هسته ای بزند.
ایران عضو پیمان عدم گسترش سلاحهای هسته ای است و در این راستا ناظران بین المللی بارها از تاسیسات هسته ای این کشور بازدید کرده اند. این در حالی است که اسرائیل این کار را نکرده و در مقابل داشتن سلاح هسته ای را نیز تکذیب نکرده است. همچنین ما شاهد هستیم که قدرتهای هسته ای جهان از جمله آمریکا، اسرائیل را در بین دولتهای دارای قدرت هسته ای دسته بندی می کنند و این مسئله به خوبی نمایانگر استانداردهای دوگانه در مورد ایران و اسرائیل است.
طبقه اقتصادی حاکم بر آمریکا اسرائیل و رهبران آن را در افزایش تنش با ایران حمایت می کند، زیرا ایران به دلیل قدرت، بزرگی و جمعیتش به طور طبیعی نقش قدرتی منطقه را در خاورمیانه ایفا می کند. در اینجا باید به این نکته اشاره کرد که اظهارات نخست وزیر اسرائیل و تنش زایی با ایران نه به دلیل توان اسرائیل در مقابله با این کشور که در راستای حفظ هژمونی طبقه حاکم مذکور است.
یانوش در مورد علت تهدیدهای نظامی رژیم صهیونیستی علیه ایران یادآور شد: همچنین بروز جنگی احتمالی که مطمئنا به مرزهای مشخصی محدود نشده و به دلیل آسیب پذیری اسرائیل سبب نابودی آن خواهد شد، برخلاف خواسته کسانی است که در این سرزمین زندگی می کنند. بنا بر این باید گفت این امر بهانه ای برای نتانیاهو است تا فعالیتهای هسته ای ایران را که صلح آمیز بودن آن به اثبات رسیده، خطرناک جلوه دهد. هدف اصلی وی ایجاد زمینه برای تغییر نظام ایران است تا با روی کار آمدن نظام جدید این کشور به هژمونی قدرت حاکم غرب بپیوندد و این امری است که رهبران ایران به خوبی به آن واقف اند.
وی گفت : طبقه حاکم بر نظام اقتصادی جهان به منظور ملحق کردن ایران به غرب پروژه انقلاب رنگی را در ایران کلید زده و به طور جدی به دنبال تجزیه این کشور از طریق به راه انداختن درگیری های قومی است. در همین رابطه "دانا روراباخر" رئیس کمیته روابط خارجی سنای آمریکا طرحی را ارائه کرده است که طبق آن واشنگتن و باکو برای ضمیمه کردن بخش آذری نشین ایران به جمهوری آذربایجان همکاری می کنند.
وی افزود : آذربایجان در حال حاضر پایگاهی هوایی در مرز جنوبی خود را در اختیار اسرائیل قرار داده و جنگنده های اسرائیلی در آنجا مستقر شده اند. از سوی دیگر می بینیم که باکو از اسرائیل و ناتو جنگ افزارهایی به ارزش 2 میلیارد دلار دریافت می کند.غرب به این نتیجه رسیده است که یک ایران "سومالیزه شده" و "بالکانیزه شده" برای تحت کنترل در آمدن و اجرای علایقش در منطقه قابل دسترس تر است.
این کارشناس با اشاره به مداخله غرب در تحولات سوریه اظهار داشت : هدف اصلی از دخالت خارجی در سوریه همچنین تجزیه این کشور و اجرای پروژه ای مانند سومالی است تا این کشور ارتشی قوی که از تمامیت ارضی اش دفاع کند، نداشته باشد. هیچ نظامی بدون قدرت مرکزی، بدون قدرت دفاع هوایی و سلاحهای بازدارنده کارایی ندارد. این اقدامات سبب شده سوریه در برابر نیروی هوایی اسرائیل آسیب پذیر شود.
وی گفت : اگر غرب در دیکته کردن سیاستهای خود به ایران و الحاق این کشور به هژمونی خود موفق شود، می تواند به چین فشار آورده و از رشد اقتصادی و نظامی سریع این کشور که با استفاده از منابع انرژی ایران امکان پذیر شده، جلوگیری کند. همچنین رشد هژمونی در خاورمیانه، به غرب در گسترش نفوذ خود به سمت آسیای مرکزی کمک می کند و به این ترتیب امکان دستیابی به منابع انرژی کشورهای این منطقه تحت نظارت غرب و به دلار تبدیل کردن این منابع در آینده فراهم می شود.
-----------------
ادامه دارد
نظر شما