در نوشتار چند قسمتی زیر تلاش می شود تا میزان تعامل متقابل این بحران با این محورها به فراخور مجال موجود مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
مقدمه :
"سرگئی فورونین" پژوهشگر و تحلیلگر روسی در گفتگوی با شبکه ماهواره ای عربی زبان "روسیه الیوم" تاکید کرد هم اکنون جنگ علیه بشار اسد از سوی سه قدرت نه چندان همگون با یکدیگر یعنی ایالات متحده، برخی از کشورهای حوزه جنوبی خلیج فارس و شبکه القاعده اداره می شود که ائتلافی عجیب وغریب محسوب می شود.
در این حال "هیثم مناع" یکی از شخصیتهای بارز مخالف بشار اسد در گفتگویی با خبرگزاری ایتالیا خبر داد، جنگ خانگی و درگیری های مسلحانه انقلاب مردم سوریه را به کلی به نیستی کشانده است.
به اعتقاد بسیاری از تحلیلگران، بحران سوریه تفاوت قابل توجهی با بقیه قیامهای بهار عربی دارد.
به اعتقاد یک تحلیلگر مصری، این بحران به مثابه زلزله ای شدید است که نه تنها سوریه، بلکه تمام منطقه خاورمیانه تحت تاثیر آن قرار گرفته است و می تواند سرنوشت تمام منطقه را تحت تاثیر خود قرار هد.
اگر قیامهای عربی در تونس ، مصر و حتی لیبی را انقلاب های پوستی و تغییر سطحی اوضاع بتوان توصیف کرد ، بحران در سوریه هم اکنون شدیدا به عمق فرو رفته وهرچه این عمق بخشیدن افزایش می یابد میزان خشونت و خونریزی در آن نیز افزوده می شود.
پیچیدگی این بحران به حدی رسیده است که با وجود آنکه بسیاری از طرفهای سوری فعال در صحنه از جمله دولت بشار اسد خواستار یافتن راه حلی مسالمت آمیز برای این بحران هستند، اما طرفهای تاثیرگذار بر این بحران به دلایل مختلفی که در پی آن می پردازیم مانع به سرانجام رسیدن تلاش برای توقف خونریزی در این کشور می شوند.
کشورهای حوزه جنوبی خلیج فارس
کشورهای عربی و به ویژه کشورهای حوزه جنوبی خلیج فارس را باید بازیگران پیاده نظام محور مخالف بشار اسد توصیف کرد، این کشورها که در واقع عابر بانک فعالیتهای نظامی در سوریه نیز محسوب می شوند با برافراشتن شعار آزادیخواهی ملت سوریه و با هدف انتقامجویی نسبت به آنچه، آن را شکست از محور مقاومت در دو جنگ 33 و22 روزه خوانده می شود ، به تعامل با این بحران می پردازند.
با این وجود نوعی سردرگمی همچنان بر مواضع کشورهای عربی حکمفرمایی می کند .
از یک سو تعدادی از کشورها رویکرد حمایت از ارتش آزاد سوریه را در پیش گرفته اند ، در حالی که برخی دیگر از کشورها شورای نظامی را به عنوان طرف مشروع مورد حمایت خود اعلام کرده ، برخی خواستار ایجاد ساختار رهبری مشترک برای برون رفت از بحران شده و تعداد دیگری هم همچنان از دولت مرکزی جانبداری می کنند.
به گفته کارشناسان عرب، سوریه از سالها پیش نقطه توازن راهبردی اعراب محسوب می شد، با این حال هنوز مشخص نیست که هواداران سرنگونی بشار اسد واقعا به دنبال تحقق این مهم بوده یا اهداف خطرناکتری همچون تجزیه این کشور را دستور کار خود قرار داده اند.
به گفته برخی از تحلیلگران، پیش از آنکه کشورهایی همچون عربستان به دنبال تحقق دموکراسی در سوریه باشند به دنبال دور کردن قیام های مردمی از مرزهای خویش هستند، به بیانی واضحتر امروز هیاهوی حاکم بر بحران سوریه باعث شده است تا کشوری همچون عربستان و حتی امارات به راحتی دست به هر نوع سرکوبی علیه شهروندان خود زده واین برخورد را در مقایسه با حوادث سوریه ناچیز وکم اهمیت جلوه دهد.
علاوه بر آن ادامه فعالیت گروه های مسلح سلفی در لیبی بعد از قذافی نیز مزید بر علت شده است تا برخی از کشورهای عرب نگران انتقال این گروه ها پس از سرنگونی بشار اسد یا شکست کامل از دولت مرکزی سوریه به کشورهایشان باشند .
در شماره بعد به محورهای دیگر می پردازیم
لایه های موثر بر بحران سوریه-1
شیخ نشین های مادام العمر و صدور دموکراسی کشتار به سوریه
خبرگزاری مهر - گروه بین الملل: صرف نظر از اینکه نشست قطر به نتایج ملموس و واقعی برای حل مشکل سوریه دست یافته یا همچنان بر طبل کشتار و تروریسم در این کشور بکوبد و در سایه سناریوهای موجود در رابطه با سرنوشت بحران حاکم بر سوریه، بازیگرانی در این صحنه فعالیت می کنند که به میزان حضور خود نسبت تاثیر گذاری خود را بر این بحران داشته و متقابلا از این بحران متاثر هم می شوند .
کد خبر 1735878
نظر شما