كتيرايي بركنارشد تا استعفاء دهد!

احاطه خانوادگي يك گروه خاص براين فدراسيون راه را براي پيشرفت ورزشكاران اين رشته بسته بود وفقط تعدادي افراد خاصي مي توانستند وارد گردونه مربيگري، داوري وبازيگري درووشو وورزشهاي رزمي مي شوند. صدورمجوزهاي گوناگون با دريافتهاي آنچناني يك رسم و يك بدعت ناميمون دراين بخش ازبدنه ورزش شده بود وآن گروه خاص چنان براين ورزش سايه افكنده بودند كه كسي ياراي ورود به اين جمع را درخود نمي ديد.
اين اتفاقات چند سالي رخ مي داد تا اين كه بهزاد كتيرايي ازحراست سازمان تربيت بدني كناررفت. كناررفتن كتيرايي واعتراض مطبوعات به خصوص مطبوعات ورسانه هاي ورزشي نسبت به كناررفتن اوسازمان تربيت بدني را به اين نتيجه رساند كه مهره خوب و ارزشمندي را ازدست داده است، ازاينرو وبراي جبران مافات فدراسيون ورزشهاي رزمي و ووشورا به كتيرايي پيشنهاد كردند كه اونيزپذيرفت. سازمان براي كتيرايي علاوه بر اين مهم ماموريت ويژه اي را نيز تعريف كرده بود: كتيرايي مي بايست درمدت زماني كوتاه ووشو را به عنوان يك فدراسيون مستقل درمي آورد.

كتيرايي با جمع آوري اطلاعات ودعوت ازهمه پيشكسوتان اهل فن توانست اين كاررادر مدت زماني كوتاه به سرانجام برساند و بعد ازآن به تعميم وگسترش ورزش ووشو پرداخت. اوراه حضور بانوان را به مسابقات آسيايي وجهاني دررشته ووشو بازكرد و بدون آنكه ازبي پولي ونداري حرفي بزند، كارش را بخوبي انجام داد. ووشو خيلي زود درمدتي كوتاه به يك ورزش همگاني تبديل شد و استقبال خردسالان ونونهالان بخصوص دختران نونهال ازووشو طي اين مدت بالا گرفت. كتيرايي همه اين موارد را به خوبي به انجام رساند، اما ناگهان خبر ازبركناري واستعفاي كتيرايي به گوش رسيد. اين خبر آنقدرناگهاني بود كه همه را به تعجب واداشت وهمه مي پرسند: چرا...؟
سازمان تربيت بدني مدعي است كه كتيرايي استعفاء داده ، اما كتيرايي حرف ازبركناري خود مي زند. بهانه بركناري كتيرايي نيز جداسازي رشته ورزشي كونگ فو ازفدراسيون ووشو و استقلال آنان بعنوان يكي ازفدراسيونهاي زيرمجموعه مركزورزش همگاني وتفريحي بود. كتيرايي به درستي عنوان كرد كه كونگ فوهمان ووشو است و ارتباط نزديكي با ووشودارد، اما قدمي رئيس مركزتوسعه ورزش قهرماني اصراردارد كه كونگ فو ارتباطي با ووشوندارد.
درهرحال كتيرايي كه درمديريت يك فدراسيون ورزشي هم مانند زمان رياستش برحراست سازمان تربيت بدني موفق عمل كرده بود، بازهم بي دليل ازكاربركنارشد تا ثابت شود كه درزمان رياست مهندس مهرعليزاده رابطه بيش ازضابطه برورزش حاكم بوده وسازمان به دنبال مديران لايق نيست، بلكه دنبال اهداف ومنافع شخصي خود است.