امید مهدینژاد در گفتگو با خبرنگار مهر از تدوین و زیرچاپ رفتن مجموعه تازهای از طنزهای خود با عنوان «حالیوود» خبر داد و گفت: این کتاب مجموعهای از طنزهای سینمایی است که 6 فصل تدوین شده و از سوی نشر مروارید در دست انتشار قرار گرفته است.
وی ادامه داد: این کتاب در فصل اول خود با عنوان «روی پرده» به معرفی طنزآمیز چند فیلم سینمایی پرداخته است و آنها را به همراه خلاصهای از داستانشان معرفی کرده است.
به گفته مهدینژاد تقاطع سئول، راهآب، پالام پولوم پیلیش، مزقون در تاریکی، مسائل مربوطه، الیزابت در مظلومیت مفرط، دلدادگان، چندمین وسوسه، اتاق بغلی و عطر جالب سپیدهدمان عناوین این آثار هستند که به صورت طنزآمیز انتخاب شدهاند.
برگزیده دومین جشنواره شعرانقلاب افزود: فصل دوم از این کتاب به شوخی با گونه سینمای جنگ اختصاص دارد و در آن یک بسته سینمایی به اسم «پورتال جامع سینمای جنگ» به خواننده معرفی شده است که شامل آثاری با عناوین شور و شوق جبههها، ملکوت نور در خاکریز گمشده، هِرّه و کِرّه در خط مقدم، انفجار مهیب در پالایشگاه جهنمی و گلولههای بیهدف، تفنگهای بیطرف میشود. در فصل سوم از این کتاب هم طرحهایی برای چند فیلم انتخاباتی ارائه شده است.
وی ادامه داد: فصل چهارم این کتاب شامل متن یک فیلمنامه ماورائی معناگرا به نام «شهود سبز اثیری، زیر باران معنویت» است و در فصل پنجم هم به ارائه طرح یک برنامه زنده تلویزیونی ویژه شب سال نو با عنوان «بهار در سیما» پرداخته شده است و فصل آخر هم که ضمیمه کتاب شده است، متن یک بخشنامه برای برنامهسازان تلویزیون در ماه مبارک رمضان است که با عنوان «کشک، حوری، بامیه یا معنویسازی تضمینی» منتشر میشود.
بخشی از فصل اول این کتاب به شرح زیر است:
نام فیلم: تقاطع سئول
کارگردان: خسرو بدنهمحور
تهیه کننده: بدنهفیلم
نویسنده فیلمنامه: خ. بدنهمحور و فرهاد راحتالحلقوم
موسیقی متن: سینتیسایزر
جلوههای ویژه: فراوان، با تشکر از شرکت از آبآ لبالوسازی گلمزه
بازیگران: رامین رامینی، رعنا رعنایی، محمدرضا شریفینیا، باباافضل کاشانی و جمعی از افراد فامیل
خلاصه داستان:
رعنا دختری شاداب و سرزنده است که به همراه دوستش در یک کافیشاپ مشغول خوردن کاپوچینو است. در همین حال شاهرخ که او هم در ابتدا پسری شاداب و سرزنده است، وارد کافیشاپ میشود و یک گوشه مینشیند. چند روز بعد شاهرخ با رعنا ازدواج میکند. آنها سعی میکنند زندگی خوب و سرشار از عاطفهای داشته باشند، برای همین سوار ماشینشان میشوند و یک دور گرد ایرانِ عزیزِ نسبتاً اسلامی میگردند. غافل از آنکه دست تقدیر ناگهان سرنوشت دیگری را برایشان رقم زده است. رعنا متوجه میشود که شاهرخ دارای مشکلات روحی و روانی است. او در یکی از روزهای پاییز با اتومبیل شاهرخ را تعقیب میکند و میبیند که او به سراغ یکی از دوستانش میرود و با پیچگوشتی چهارسو خرخرهاش را سوراخ میکند.
دوست شاهرخ به زمین میافتد و خون زیادی از خرخرهاش خارج شده، فشفشکنان روی زمین میریزد. رعنا به علت عشق زیاد تصمیم میگیرد شاهرخ را درمان کند و تلاش میکند در آغاز با تئاتردرمانی بر روحیه او تأثیر بگذارد. رعنا به یکی از دوستانش تلفن میزند، تا در یک تئاتردرمانی به او نقشی بدهد. اما شاهرخ که از این موضوع مطلع میشود، نمیپذیرد و رعنا را درون قفس شیرها زندانی میکند. رعنا با شیرها مبارزه میکند و آنها را از پا در میآورد. در همین حال پدر رعنا به طور اتفاقی سر میرسد و از شاهرخ میخواهد که دختر او را آزاد کند. اما شاهرخ با گرز به او حمله میکند و ضربه مهلکی به کله او وارد مینماید. سپس با مته ناف او را سوراخ میکند و بعد با کاتر دماغ او را میبرد و جلوی رعنا میاندازد و فرار میکند.
رعنا ماوقع را با موبایل به پلیس اطلاع میدهد. یکی از کارآگاهان زبده پلیس که مردی موقر و متین و دارای صدایی خوب و وجدان کاری و تهریش است، مسئول پیگیری قضایا میشود....
یادآور میشود، مجموعهای از طنزهای سیاسی امید مهدینژاد نیز با عنوان «وقایع اختلافیه» از سوی نشر سپیدهباوران در انتظار مجوز نشر است.
نظر شما