به گزارش خبرنگار مهر، فاطمه قمری صبح چهارشنبه در جلسه " مطالعه تطبیقی هنر تذهیب و تشعیر سنتی ایران با پنج هنر صناعی به منظور انتقال مفاهیم عرفانی اسلامی معاصر " که در محل پژوهشکده هنرهای سنتی – اسلامی برگزار شد افزود: البته نباید فراموش کرد که جامعیت یعنی تمامیت و تمامیت یعنی کمال و در مرتبه مشهودات "کمال" را نمی توان با "بی صورتی" یکی دانست.
وی با بیان اینکه اکنون این سوال مطرح میشود که در این برهه راه حل چیستT اظهار داشت: پاسخ این سوال در حیطه چیزی قرار می گیرد که می توان آن را نخستین هنر قدسی نامید، زیرا برای انسان نخستین اسباب دنیوی تجلی ساحت الهی است، یعنی خود طبیعت؛ مضافا بر اینکه قرآن خود توجه هنرمندان را به این "پاسخِ ازلی" جلب می کند.
قمری در بخش دیگری از سخنان خود اظهار داشت: خداوند با حرکت از وحدت خویش در سیر نزولی وجود به کثرت روی می آورد و خلق عالم آغاز می شود که این سیر بار دیگر در حرکتی معکوس و سیری صعودی به سوی او باز می گردد تا دور آفرینش کامل شود.
تمامی آثار و جنبه های هنر اسلامی بر ظهور "وحدت در کثرت" گواهی می دهد
این پژوهشگر هنرهای سنتی – اسلامی تصریح کرد: تمامی آثار و جنبه های هنر اسلامی بر ظهور «وحدت در کثرت» گواهی می دهد، وحدتی که هماهنگی آن ناشی از آن تأثیری رهایی بخش دارد ، که انسان را از بند کثرت رها میسازد و به او امکان می دهد تا وجد و نشاط تقرب به خدای یگانه را تجربه کند.
وحدت در هنر اسلامی ذاتی است
قمری ادامه داد: در هنر اسلامی «وحدت» ذاتی است و همه شکلهای ویژه فرعی از آن حاصل می شود.
این استاد دانشگاه اظهار داشت: هنر اسلامی هدف و وظیفه خود را در مقام حامی و پشتیبان وحی قرآنی برای دستیابی به غایتی که اسلام به واسطۀ آن الهام شده است تحقق می بخشد.
سرچشمه هنر اسلامی در وجه درونی سنت اسلامی است
به گزارش مهر در بخش دیگری از سخنان خود گفت: سرچشمۀ هنر اسلامی را باید در وجه درونی یا باطنی سنت اسلامی یافت و به منبع فیاضی رسید که خالق این هنر و حافظ آن در طول قرون و اعصار بوده و وحدت خیره کننده و وجه باطنی سُکرآمیز این هنر را ممکن می سازد.
قمری تصریح کرد: منابع دوگانۀ معنویت اسلامی ، از سویی قرآن است با حقیقت درونی و حضور آیینی اش و از دیگر سو حقیقت روح پیامبر که در محدودۀ جهان اسلام نه فقط از طریق حدایث و سنت او حضوری دائمی و نامرئی دارد ، بلکه به نحو نامحسوسی در جان و دل کسانی که در جست و جوی معبود الهی بوده و هستند ، دوام یافته است.
هر کجا برکت محمدی جاری است Hنجا می توان سرچشمۀ کنش خلاقه ای را یافت
این پژوهشگر هنرهای سنتی افزود: قرآن اصل توحید را بازگو می کند و حضرت محمد (ص) نیز تجلّی این وحدت در کثرت بشمار میرود و شاهد این وحدت در میان خلقت خداوند است و هر کجا برکت محمدی جاری است در آنجا باید سرچشمۀ کنش خلّاقه ای را یافت که به هنر قدسی اسلام مجال بروز می دهد.
وی در بخش دیگری از سخنان خود به وجود سلسله مراتب حقیقت پرداخت و گفت: فلسفه اسلامی اصطلاح حقیقت به معنی مفهوم باطنی وحی و در نتیجه معنای روحانی آن است لذا برای ادراک چیستی هنر از این منظر ابتدا باید به علت خلق عالم توسط خداوند پرداخت تا مفهوم زیبایی و آفرینش هنری قابل بیان باشد.
قمری ادامه داد: اگر بخواهیم درباره مبانی متافیزیکی هنر بحث کنیم، باید از خداوند شروع کنیم و در عرفان اسلامی عالم هستی با نظمی سلسله مراتبی از وجود یک حقیقت بر می خیزد که او را ابتدایی نیست و نهایتی نیز ندارد که در این خصوص میتوان بیان کرد "هو الاول و الاخر و الظاهر و لباطن" حقیقتِ هستی غیبِ مطلق است که هیچ گونه تعین یا جلوه ای ندارد.
این پژوهشگر هنرهای اسلامی در ادامه افزود: در جای دیگر نیز آمده "کنتُ کنزاً مخفیاً وَأحبَبتُ اَن اُعرَف، فَخَلقتُ الخَلق لِکَی اعرَف" یعنی من گنیجینه ای پنهان بودم که دوست داشتم شناخته شوم پس خَلق کردم برای آن که شناخته شوم.
وی ادامه داد: هنر اسلامی اساساً بر آیه سابق الذکر و حدیث قدسی "حقیقتِ پنهان" به عشق دیدن زیبایی و شناساندن خویش با حرکتی دوری از وحدت به سوی کثرت روی می آورد که نتیجه آن آفرینش عالم و ظهور تجلیات گوناگون اوست.
آثار هنر سنتی تجلی رویت هنرمند از حقیقت در مراتبی بالاتر از عالم محسوس است
قمری اظهار داشت: چون منشاء هنر سنتی به خداوند و حقیقت هستی باز می گردد، آثار هنر سنتی تجلی رویت هنرمند از حقیقت در مراتبی بالاتر از عالم محسوس است.
این پژوهشگر هنرهای سنتی – اسلامی گفت: هنر اسلامی هنری است سراسر رمز و راز که در پرده گشایی خویش ، روایتگر جهانی دیگر و عالمی فراتر از عالم ماده، یعنی عالم خیال می شود.
هنر اسلامی زبان صوری برای بیان کلام خداست
وی بزرگترین دستاوردهای هنر اسلامی را در این دانست که این هنر توانسته برای کسانی که در دنیای انسانی زندگی می کنند، حقیقتی از آن حقیقت بی کران را که ورای همه صورت هاست بیرون آورده و با برگزیدن زبان صوری برای بیان کلام خدا، به این زبان جلوه بی کرانگی بخشد.
وی در بخش دیگری از سخنان خود به بیان نقوش مختلف چون دایرهها و نقوش گیاهی در هنر اسلامی و کار مایه آنها پرداخت.
قمری در خصوص نقوش اسلیمی نیز اظهار داشت: اسلیمی ها اصولاً باز آفریننده فرایندهای کیهانی آفریدگار از طریق طبیعت هستند و همانگونه که نواخت (ریتم) بنیاد طبیعت است، اسلیمی ها نیز معناً نواخت دارند.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: هر اسلیمی بازنمای تحرکی است که تکرر منتظم ویژگی ها، عناصر ، و پدیده ها بر آن دلالت می کنند هم از این روی دارای تناوب است و این نواخت حکایت از زمان دارد.
فضای خالی در نقوش رمز تعالی پروردگار و حضور آن در اشیاء است
وی در ادامه سخنان خود به نقش های ایرانی – اسلامی اشاره نمود و گفت: اینکه در این نقشها ما شاهد بعضا فضاهای خالی هستیم نیز خود درای رمز و رموزی است که باید به آن توجه کرد.
قمری ادامه داد: کاربرد فضای خالی در هنر اسلامی یکی از مهمترین ثمرات مستقیم اصل مابعدالطبیعی توحید در هنر است چرا که فضای خالی رمز هم تعالی پروردگار و هم حضور او در تمام اشیاء است.
وی گفت: هنر اسلامی از خلأ استفاده کرده تا به انسان کمک کند وجود خود را از هر آنچه مانع از آن می شود که حقیقت خداوند را در درون و بیرون خود بیابد خالی کند.
نظر شما