به گزارش خبرنگارمهر، کتاب «چه کسی قشقرههای را میکشد» در برگیرنده خاطرات سورن هاکوپیان از آزادگان ارمنی است که خاطراتی از دوران اسارت وی از اوایل سال 1367 تا 22 شهریور 1369 را دربر میگیرد.
این کتاب همچنین در پایان خود زندگینامه مختصری از سه شهید از ارامنه ایران با عنوان وارتان ابراهیمیان، رایموند باغرامیان و ورژ باغوماین را دربر میگیرد.
حجت شاهمحمدی تدوین کننده این اثر در مقدمه خود بر این کتاب با اشاره به اینکه شاید برای خواننده این کتاب، خاطرات این رزمنده با سایر رزمندگان دفاع مقدس تفاوتی نداشته باشد تاکید کرده است: آنچه میتواند نقطه عطف این روایت باشد، مسیحی بودن سورن هاکوپیان است که به دور از هرگونه تعصب و جنجال مذهبی او را واداشته با دیگر برادران مسلمان خود به ندای رهبر خویش پاسخ مثبت داده و با تحمل مشکلات زیاد در اردوگاه بینام و نشان «بعقوبه» عراق به وطن خود بازگردد.
سورن هاکوپیان نیز در مقدمه این کتاب مینویسد: در 26 ماهی که مفقودالاثر بودم، در سولهای تنگ و تاریک و دلگیر، جایی که نه خبر از کسی داشتم و نه کسی اطلاع از من داشت، در روزهای سخت و جان فرسایی که نور خورشید و هوا، غذا، آب و داور، دستشویی و خلاصه همه چیزهای لازم برای بقا، از ما دریغ شده بود و 1700 نفر درون یک سوله چپانده شده بودیم، در جایی که برای نشستن هم جا نبود و خواسته ناخواسته، باید چسبیده به هم مینشستیم و به هم تکیه میدادیم، اولین درس مهم اسارت، بدون هیچ استادی، خیلی واضح و روشن به همگیمان تفهیم شد؛ ما برای بودن و ماندن، باید کنار هم و دوش به دوش هم، آن روزهای سخت را میگذراندیم که گذراندیم.
در بخشی از این خاطرات نحوه اسارت هاکوپیان به شکل زیر روایت شده است: بقیه کلمات را نشنیدم. میان موج داغ و پرحجمی که از مقابلم عبور کرد، کلمات خرد شدند و روی زمین ریختند. خاک روی زمین، جارو شد و پرده مقابل دیدگانم با مشتی پوست و گوشت و خون نقاشی شد. گلوله توپ که بر روی زمین نشست، صدای همه را خاموش کرد. کسی هم که برای کمک به من آمده بود، راحت مقابل چشمانم جان داد. حالا دیگر امیدی به زنده ماندن نداشتم. خود را به زیر صخرهای کشاندم و منتظر ماندم. صدای پای سربازان عراقی ، آرام آرام خوابم را به حقیقت پیوند میزد.
کتاب «چه کسی قشقرههای را میکشد» از سوی دفتر مطالعات و پایداری مراکز استانی حوزه هنری و از سوی انتشارات سوره مهر با قیمت 6500 تومان منتشر شده است.
نظر شما