آنچه در ادامه میآید خلاصهای از سخنرانیهای ایشان در سالهای اخیر در خصوص چیستی و ماهیت نهضت حسینی و حرکت امام حسین(ع) است.
- اصل حرکت حسین(ع) صحیفهای از دروس در ابعاد گوناگون مادی، معنوی، فردی و اجتماعی بود.
-حرکت و قیام امام حسین حساب شده بود، عجولانه نبود، امام حسین سالها برای این قیام و حرکت برنامه ریزی کرده بود. امام حسین عجولانه قیام نکرد، قیام ایشان بی حساب نبود، نه خیر دقیقاً حساب شده و برنامه ریزی شده بود و سالها روی آن برنامه ریزی کرده بود، این مطلب اول بود.
-قیام امام حسین هدفمند بود، اما هدف چه بود؟ این را هم بحث کردم. هدف امام حسین(ع) از این قیام مقابله با کفر بود. این قیام مقابله بین شرک و توحید و شرک و کفر بود، بنی امیه و در رأس آنها معاویه قصد براندازی توحید و اسلام را داشتند. او این قصد را آشکار نمیکرد ولی قصدش این بود. این بت پرستها میخواستند از آن شکستهایی که از اسلام و توحید خورده بودند، انتقام بگیرند و دنبال این بودند که به طور کلّی اسلام را ریشه کن کنند.
-ما که امام حسین را نمیشناسیم، نه من ایشان را میشناسم و نه شما، هیچ کدام امام حسین را نمیشناسیم، اما باید تا حدودی بفهمیم که امام حسین چه کسی است، چه شخصیتی است. من گفتم ایشان از نوابغ روزگار است و واقعاً باید گفت که نظیر ندارد.
-قیام و حرکت امامحسین(ع) صحیفه و مجموعهای از درسها برای ابنای بشر در ابعاد گوناگون معرفتیِ معنوی، فضیلتیِ انسانی، دنیوی، اخروی، فردی و اجتماعی است. امامحسین مُصلحی غیور و انسانی ضد غرور بود؛ نه کسی را مغرور کرد، نه خود مغرور بود، بلکه انسانی بود که میخواست دیگران را از ورطه غرور نجات دهد.
-امام حسین در اولین سخنرانیِ روز عاشورا جملاتی فرمودند و در تاریخ دارد که برخی سخنرانی امامحسین(ع) را قطع کردند، اما چه کسانی قطع کردند این مسئلهای است که من به شما عرض میکنم. حضرت اول از اینجا شروع کردند؛ «أَیُّهَا النَّاسُ اسْمَعُوا قَوْلِی وَ لَاتَعْجَلُوا حَتَّى أَعِظَکُمْ بِمَا یَحِقُّ لَکُمْ عَلَیَّ وَ حَتَّى أَعْذِرَ عَلَیْکُمْ فَإِنْ أَعْطَیْتُمُونِیَ النَّصَفَ کُنْتُمْ بِذَلِکَ أَسْعَد» حرف من را گوش کنید، عجله نکنید میخواهم به آنچه حق شما بر من است، پندتان دهم! یعنی وظیفهام این است که به شما پند دهم. وظیفه اولیای خدا همین بوده است و میخواهم بگویم که چه شد که من به اینجا آمدم؟ برای چه آمدم؟
-در ادامه حضرت به این جمله رسید که: «إِنّ َوَلِیِّیَ اللَّهُ الَّذِی نَزَّلَ الْکِتابَ وَ هُوَ یَتَوَلَّى الصَّالِحِین» (بحارالأنوار، ج 45، ص 5) یکوقت متوجه شد صدای گریه و شیون، از خیمهها بلند شد. سخنرانیاش را قطع کرد. دارد حضرت، اباالفضل(ع) و علی اکبر(ع) را خواست، همین دو نفر، یعنی برادر و پسرش را، گفت: بروید و به اینها بگویید ساکت باشند! من میخواهم حرف بزنم. شما گریهها در پیش دارید. خیلی عجیب است، شما گریهها در پیش دارید. الآن ساکت شوید و بگذارید من حرفهایم را بزنم. اینها رفتند اهل خیام را ساکت کردند. حضرت شروع کرد به سخنرانی و فرمود: بندگان خدا از خدا بترسید، دین داشته باشید، از دنیا هم در حذر باشید، اگر بنا بود همه دنیا به یک نفر داده شود یا یک فرد برای همیشه در دنیا بماند، پیامبران برای بقا سزاوارتر و جلب خوشنودی آنان بهتر بود و این حکم نیز خوشایندتر بود، ولی هرگز چنین نیست.
- امامحسین(ع) در روز عاشورا خطاب به لشکریان عمر سعد فرمود: شکمهایتان از حرام پر شده است؛ البته من آنجا اصل مسئله را گفتم، آن کسی که اهل فن بود فهمید، آن که اهلش نبود خوب قهراً به این حرفها نمیرسد. مسئله در مورد حر بن یزید ریاحی است.
-حسین(ع) حرکت خود را تحت عنوان «اصلاح امت» معرفی فرمود. یعنی اینکه از مدینه به سوی مکه آمد و از مکه به سوی عراق، این حرکت را برای اصلاح امت انجام داد و هدف اساسیِ این حرکت اصلاحی «بقای اسلام» بود. لذا من عرض کردم که حضرت، مصلحی غیور بود.
-امام حسین دنبال این بود که امت اسلامی را اصلاح کند؛ هم ظاهر و هم باطن امت را میخواست اصلاح کند. البته برای اصلاح باطن، از راه ظاهر باید وارد شویم. گام اول این است تا راه برای گام دوم باز شود. به تعبیر دیگر «جهل» است که موجب مرگ شخص و موجب مرگ امت و جامعه است؛ و «بینش» است که به فرد حیات میدهد و به اجتماع و امت حیات میدهد. امام حسین میخواست این امت مُرده را زنده کند.
نظر شما