۲۵ بهمن ۱۳۹۱، ۱۰:۲۰

چهلم رحلت استاد اخلاق/

سوابق مبارزاتی و انقلابی آیت الله مجتبی تهرانی

سوابق مبارزاتی و انقلابی آیت الله مجتبی تهرانی

خبرگزاری مهر- گروه دین و اندیشه: مرحوم حضرت آیت الله مجتبی تهرانی در کنار سوابق و خدمات علمی و پژوهشی دارای سوابق مبارزاتی و انقلابی هستند و از یاران نزدیک حضرت امام(ره) به شمار می رفتند.

اسناد ساواک و مراقبت و تحت نظر گرفتن ایشان نشان از حساسیت رژیم گذشته به فعالیتهای سیاسی این استاد اخلاق دارد.

در خصوص حساسیت ساواک به فعالیتهای آقا مجتبی تهرانی در یکی از گزارشهای ساواک به تاریخ 17/10/46 آمده است:

« موضوع: شیخ مجتبی تهرانی فرزند عبدالعلی، نامبرده بالا که به منظور دفن جسد پدرش به نجف عزیمت نموده بود و اخیراً به تهران مراجعت نموده است، در تاریخ 12/10/46 اظهار داشت: در نجف کلیه علما از جنازه پدرم تشییع به‌عمل آوردند و با احترام تمام او را بخاک سپردند. بعد برای خداحافظی به‌منزل آقای خمینی رفتم؛ ایشان پرسیدند: شنیده‏ام دولت قلابی مانع از تشییع جنازه پدرت شده، من جواب دادم مطلب چنان است که می‌دانید و آقای خمینی با عصبانیت اظهار نمود: آن روزی که من در مقام مبارزه بر علیه دستگاه فاسد برخاستم می‏دانستم که دستگاه فاسد که در رأس آن... قرار دارد تصمیم قطعی گرفته که روحانیت را از بین ببرد. اگر تمام روحانیون با وحدت و اتفاق مبارزه را ادامه می‏دادند، کار به اینجا نمی‏رسید و تنها موضوعی که مانع اجرای مقاصد دستگاه شده است اول افکار مردم و دوم برای خاطر اربابان...( امریکا و انگلیس) آنها برای جلوگیری از نفوذ و مرام کمونیست، دینِ ظاهری را لازم دانسته و الا عقیده به‌دین ندارند.»
ملاقات و دیدار حاج آقا مجتبی با حضرت امام خمینی(ره) و فرمایشات امام (ره) علیه رژیم از نکات مهم و حساسیت برانگیز این گزارش بود. همین امر سبب تشکیل پرونده انفرادی برای حاج آقا مجتبی شد.

ناصر مقدم که در آن زمان مدیریت اداره کل سوم ساواک را بر عهده داشت، ذیل این گزارش با نوشتن جمله: «تحت مراقبت قرار گیرد» دستور مراقبت و کنترل اعمال و رفتار حاج آقا مجتبی را صادر نمود. فرمایش حضرت امام(ره) در خصوص ممانعت از تشییع جنازه پدر، ناظر به اقدامی است که ساواک در آن مقطع به عمل آورده بود.
به دنبال دستور صریح ناصر مقدم در خصوص مراقبت از حاج آقا مجتبی، اداره کل سوم طی نامه‏ای به ساواک تهران در تاریخ 18/11/46 نوشت:

«موضوع : شیخ مجتبی تهرانی؛
1- خواهشمند است دستور فرمایید با توجه به اهمیت اظهارات نامبرده، به منابع مربوطه آموزش داده شود که اعمال و رفتار و تماس‏هایش را تحت نظر قرار داده و در صورت مشاهده فعالیت مضر و مشکوکی از او مراتب را به موقع با تعیین خلاصه‏ای از سوابق و سوابق کامل مشارالیه اعلام دارند.
 
2ـ یک قطعه عکس وی را تهیه و ارسال نمایید.»

دو ماه بعد پرویز ثابتی مدیر کل بهایی ساواک که خصومت دیرینه با روحانیت داشت، به عنوان قائم مقام اداره کل سوم دستور تداوم مراقبت از حاج آقا مجتبی را صادر نمود:
 
« درباره شیخ مجتبی تهرانی فرزند حاج عبدالعلی؛ خواهشمند است دستور فرمایید ضمن تسریع در ارسال عکس نامبرده بالا به منابع مربوطه آموزش داده شود که کماکان اعمال و رفتار و تماس‏های مشارالیه را تحت نظر قرارداده و در صورت مشاهده عمل خلاف و مشکوکی از وی مراتب را به موقع به این اداره کل اعلام دارند.»
 
ساواک تهران نهایتاً در تاریخ 1/3/47 با ارسال یک قطعه عکس و فرم بیوگرافی اعلام نمود: «اعمال و رفتار مشارالیه تا حدود امکان تحت مراقبت قرار داد.»

حجت الاسلام مصطفی پورمحمدی رئیس سازمان بازرسی کل کشور و از شاگردان قدیمی آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی در خصوص فعالیتهای سیاسی مرحوم آقا مجتبی تهرانی می‌گوید: آیت الله مجتبی تهرانی ذهن سیاسی فعال و مسلطی داشتند و ما روحیات امام راحل را در ایشان برجسته می دیدیم.

حجت الاسلام والمسلمین علی اکبر رشاد، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و از شاگردان مبرز آیت الله مجتبی تهرانی در مورد نقش مبارزاتی آیت الله مجتبی تهرانی می‌گوید: آیت الله تهرانی از شاگردان خاص حضرت امام(ره) بودند و از بدو نهضت امام(ره) در کنار امام(ره) حضور داشتند و از خواص شاگردان ایشان بودند که در خواص مربوط به امور نهضت و همچنین در قلمرو علم و عرصه علم ایشان حضور و نقش داشت و فعال بود، لهذا از همان سالهای 40 و41 که رسما نهضت حضرت امام(ره) آغاز شد، ایشان کنار دست امام(ره) در بیت امام(ره) و در مجالس و برنامه ها و برقراری ارتباطات و در پشتیبانی از آرمانها و نهضت ایشان بود به همین جهت می توان گفت که ایشان در زمره بانیان و پی گذاران هرچند نه چندان با نام و نشان انقلاب در کنار حضرت امام(ره) قلمداد می شد.
 
وی افزود: زمانی که امام(ره) در قم بودند و بعد تبعید شدند ایشان پیگیر آرمانهای حضرت امام(ره) بود و مدرسه ای را در قم با همراهی دیگر شاگردان حضرت امام(ره) تأسیس کرده بود و کتابخانه ای را به وجود آورده بود با حمایت حضرت امام(ره) و تأمینی که از سوی ایشان می شد و سرانجام آن زمان ساواک ریخت و این کتابخانه را از بین برد و جمع کرد و مدرسه عملا تعطیل شد و طلاب پراکنده شدند و بعد هم که حضرت امام(ره) به نجف رفتند و ایشان هم مدتی به نجف  مشرف شد و در دسته حضرت امام(ره) حضور پیدا می کرد و در کنار حضرت امام(ره) بود.

رشاد می افزاید: وقتی به تهران مراجعت کرد باز محضر ایشان کانون هدایت و جهت دهی به جوانان و فضلا و طلاب بود و در واقع منزل و محضر ایشان و محلی که ایشان به مثابه دفتر کاری و محل برنامه های ایشان قلمداد می شد محضر آمد و شد علما و مبارزین به حساب می آمد و شخصیتها و روحانیون و علمایی که در واقع مبارزات را در تهران هدایت می کرد به نحوی از جمله به محضر ایشان وصل شدند و در ارتباط با ایشان بودند.
 
رشاد با بیان اینکه ایشان از بدو نهضت در کنار حضرت امام(ره) بود و در طول نهضت هم نقش آفرین بود، اظهار داشت: اما ایشان هرگز مایل نبود که نام ایشان مطرح شود و پس از پیروزی انقلاب هم همچنان در مسیر حضرت امام(ره) و حامی آرمانهای ایشان بود، اما هیچ گاه آشکارا خودنمایی نکرد و هرگز سمتی نپذیرفت. سمتها برای ایشان بی ارزش بود هیچ شوق سمت و جایگاه در مسائل دنیوی نداشت و موضوع مرجعیت ایشان را هم شاگردان ایشان ازجمله حقیر طلبه و بسیاری از بزرگان با اصرار ایشان را در معرض قرار می دادند استنکاف می کردند با اینکه مرجعیت یک مقام معنوی و معرفتی و هدایتی است کسی که صلاحیت دارد و دارای شأنیت است خود به خود شبیه به امامت است.
کد خبر 1814618

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha