به گزارش خبرنگار مهر، این برنامه با 20 دقیقه تاخیر و اجرای یک قطعه بیکلام نزدیک به موسیقی آذری آغاز شد و "ای ایران ایران"، از کارهای زندهیاد محمد نوری قطعه دومی بود که گروه یاد شده برای اندک مخاطبان خود به اجرا گذاشت.
صدابرداری این کنسرت تا حدی ضعیف بود که از سویی حجم خالی صدا بر سر مخاطب میکوبید و از سوی دیگر گرچه در برخی قطعات صدای کیبورد در میان صدای دیگر سازها آنچنان رنگ میباخت که گویی اصلا ماهیتی ندارد اما در برخی قطعات نیز نظیر همین "ای ایران ایران" صدای کیبورد بیمیکروفن تا جایی بالا میرفت که بجز نقاره، بود و نبود سازهای دیگر چندان تفاوتی نمیکرد.
"ساری گلین"، "ریحان" و یک کار بی کلام، به ترتیب قطعات سوم، چهارم و پنجم این برنامه بودند. هنگام اجرای قطعات ریتمیک که نقش کیبورد و صداهای ضبط شده در آن بیشتر میشد، صدای کل و دست و سوت ناموزون حاضران در سالن، بیشتر این کار را مشابه برنامههای جشن و مهمانی می کرد تا اجرایی در قد و قواره معتبرترین جشنواره موسیقی کشورمان به نام فجر.
اجرای دو قطعه بی کلام آذری پایانبخش برنامه سهند در بخش نخست بود و برنامه در بخش دوم نیز با یک کار بیکلام در حالی که هنوز مشکل صدابرداری وجود داشت، آغاز شد.
پذیرایی شخصی با کیک و شیرکاکائو!
در حالی که چند سالی می شود دست کم در سینماهای معتبر و اسم و رسم دار نیز کم تر چیپس و پفک و ساندویچ توسط مخاطبان مورد استفاده قرار گیرد، اما متاسفانه در این اجرا بودند افرادی که با کیک و شیر کاکائو یا ساندویچ و نوشابه از خود پذیرایی می کردند تا این اجرا را هر چه بیشتر و بیشتر نزدیک به یک برنامه ای در سطح جشن و مهمانی کنند.
به نظر می رسد این اجرا سبب شد تا بیست و هشتمین جشنواره بین المللی موسیقی فجر، معدل تا بدین جا نسبتا خوب خود به مدد اجراهای مناسب هنرمندانی چون محمد معتمدی، آرش گوران، "رالف فان رات" (هلند)، محسن شریفیان و رضا یزدانی را تخفیف بخشد.
دومین قطعه بخش دوم برنامه سهند که با تکنوازی گارمان آغاز شد، باز هم یک قطعه ریتمیک بی کلام بود که با گارمان، کیبورد و نقاره به اجرا درآمد و تار و کمانچه دو ساز خاموش این قطعه بودند.
یک کار با کلام آذری سومین قطعه بخش دوم اجرا یاد شده بود. یکی از دیگر جدی ترین مشکلات این اجرا، آمد و شد مداوم مخاطبان از ابتدا تا انتهای اجرا بود به طوری که کمتر درب ورودی سالن را بسته می دیدیم؛ تا بدین گونه شباهت این کنسرت به برنامه ای درخور جشن و مهمانی بیشتر و بیشتر شود.
نکته جالب دیگر خروج نوازنده تار از روی سن در میانه یک قطعه و ورودش در اواسط قطعه دیگر به روی صحنه بود تا از اواسط آن قطعه، دیگر اعضای گروه را همراهی کند.
کمانچه ساکت بود
اجرای سهند با قطعاتی چون جان مریم و دیگر کارهای تکراری بی کلام و با کلام در بخش دوم هم به پایان رسید؛ در حالی که در قطعاتی که تمامی ساز ها می نواختند صدای کیبورد و کمانچه اصلا به گوش نمی رسید و میتوان گفت کمانچه ساکتترین و کمکارترین ساز این اجرا بود.
با توجه به این که برای اجرای گروه سهند تنها 30 درصد سالن فرهنگسرای ارسباران پر شده بود، از نبود بروشور، مشخص نبودن نام قطعات و تکراری و عموما مختص دیگری بودن آنها و تنظیم ضعیف برخی از قطعات، میتوان به عنوان دیگر ضعفهای این کنسرت در قالب جشنواره ای بین المللی با نام موسیقی فجر، نام برد.
هم زمانی اجرای سهند با کنسرت رستاک در تالار وحدت، بخت و اقبال را با مسوولان برگزارکننده جشنواره همراه کرد تا بیشتر خبرنگاران مشغول پوشش اجراهای وحدت و رودکی باشند تا از این رو، کمتر صدای نه درخور جشنواره گروه سهند را بتوانند به علاقهمندان برسانند.
صدای حجیم رشید وطندوست و تکنوازی فرهاد فرجلی با تار از معدود نکات مثبت این اجرا بود. البته با همه مشکلات و ضعف های یاد شده به نظر می رسید سهند در جلب رضایت آذری زبان ها توانسته بود موفق عمل کند.
افزون بر رشید وطندوست خواننده و فرهاد فرجلی نوازنده تار، پیمان حمیدی، احسان اسداللهی، سیریه ندیر ادا و ابوالفضل اسداللهی به ترتیب با کیبورد، گارمان، کمانچه و نقاره دیگر نوازنده هایی بودند که گروه سهند را تشکیل می دادند.
گرچه ارسباران در اجرای سهند، مخاطب مطلوبی به خود ندید اما در اجرای گروه همنوازان خاموش، تمامی سالن از جمعیت پر شده بود و اعضای این گروه نیز قطعات آوازی، بیکلام و همچنین تصانیفی را برای مخاطبان خود به اجرا گذاشتند.
نظر شما