دكتر مظاهري در گفتگو با خبرنگار حوزه و دانشگاه "مهر" افزود: گرايش هاي مختلف روانشناسي در كشور بر مبناي نيازها و سياست گذاري ها طراحي نشده است. به عنوان مثال با وضعيت موجود در كشور، رشته روانشناسي اجتماعي بسيار مورد نياز است كه دانشگاه ها از داشتن اين رشته محروم هستند.
وي تصريح كرد: در رشته روانشناسي بيشتر اوقات، آموزش منجر به عمل نمي شود و امكانات ارائه كار عملي به دانشجويان كم است، اين در حالي است كه در رابطه با بيماري ها و درمان در اين رشته نمي توان فقط به خواندن كتب و جزوه اكتفا كرد. بيماران در كتاب ها بيمار نمي شوند بايد در واقعيت با مشكلات آنها روبرو شد.
اين استاد دانشگاه در ادامه افزود: حتي در مقاطع تحصيلات تكميلي رشته روانشناسي صلاحيت لازم براي انجام فعاليت هاي عملي، مثل درمان وجود ندارد. سازمان نظام روانشناسي بايد در اين زمينه صلاحيت مورد نياز را براي افراد تعيين و مشخص كند.
وي خاطر نشان كرد: بزرگترين مشكل در اين رشته طراحي نامناسب آن است كه مانند قيف وارونه اي مي باشد. طراحي اين رشته به اين صورت است كه دانشجويان درمقطع كارشناسي با گرايش هاي تخصصي باليني و كودكان استثنايي روبرو هستند كه در واقعيت چندان فرقي با هم ندارند و در مقاطع بالا اين گرايشها عمومي مي شود. در حال حاضر بسياري از مديران گروه هاي روانشناسي در دانشگاه ها اين مسئله را عنوان كرده اند.
دكتر مظاهري اظهار كرد: با توجه به مطالبي كه ذكر شد، آموزش اين رشته در دانشگاه هاي كشور از يك تمركز تخصصي ظاهري در مقطع كارشناسي شروع مي شود و در مقطع دكتري در سطحي وسيع و گسترده تخصص حرفه اي وجود ندارد.
وي در پايان يادآور شد: همچنين مشكل ديگري كه در اين رشته وجود دارد اين است كه يك عنوان درسي در مقطع كارشناسي تدريس مي شود و به صورت تكراري تا مقاطع بالاتر ادامه مي يابد.
نظر شما