۲۴ خرداد ۱۳۸۴، ۱۵:۴۷

حاشيه هاي بازديد "شون پن" از موزه سينماي ايران

آي لاو يو مستر پن!

آي لاو يو مستر پن!

شون پن، ستاره سينماي هاليوود و برنده اسكار هاليوود، عصر روز گذشته، از موزه سينماي ايران در باغ فردوس بازديد و از نزديك با سينماگران ايراني و اهالي مطبوعات ديدار كرد.

به گزارش خبرنگار سينمايي خبرگزاري "مهر"، " شون پن "  در ابتداي ورودش به موزه سينما ، همراه مديران خانه سينما، بخش روابط بين الملل بنياد سينمايي فارابي و چند عكاس از اين موزه ديدن كرد و سپس ، در ميان هنرمندان سينما و خبرنگاران حاضر شد. وي پس از دريافت هديه و تنديس خانه سينما، چند جمله اي درباره اهداف حضورش در ايران حرف زد و گفت: "خوشحالم و افتخار مي كنم كه در ميان شما هستم. همه ما عاشق سينما هستيم. اميدوارم روزي باشد كه مردم بيشتري از طرف ما و شما به هر دو كشور سفر كنند."
سپس مجري مراسم تعدادي از سينماگران حاضر را به شون پن معرفي كرد و اين ستاره هاليوودي در حين ديدار صميمانه خود با حاضران به پرسش هاي علاقمندان در چند جمله پاسخ گفت. اين در حالي است كه همه علاقه داشتند بيشتر  از دليل حضور وي در ايران و تجربه هاي چند روز اخيرش بپرسند و هيچ پرسش سينمايي و هنري در اين ميان مطرح نشد.

حاشيه هاي جذابتر از متن:
1. در ابتداي ورود شون پن به محوطه باغ فردوس، "عليرضا شجاع نوري" در مقام مترجم و همراه او ظاهر شد و اين سمت را تا لحظه خروج او از باغ فردوس بر عهده داشت.
2. يكي از مديران ارشد سينمايي كشور دوان دوان خود را به پن رساند و به زبان انگيسي گفت: " آقاي پن، شما طرفداران فراواني در ايران داريد." پاسخ شون پن هم به اين ابراز احساس پرشور، تنها يك لبخند بود.
3. بازديد شون پن از موزه سينما حدود نيم ساعت به طول انجاميد و او كه از در بالا وارد موزه شده بود، از در پايين خارج شد.
4. بالا آمدن پن از پله ها همزمان شد با دويدن يك جوان كراواتي به سوي او. همه متحير مانده بودند كه چه اتفاقي قرار است بيفتد، تا اينكه همان آقاي شيك پوش كاغذي از جيبش درآورد و آن را جلوي ستاره هاليوودي گرفت و به زبان سليس انگليسي گفت: "آقاي پن، ممكن است اينجا را براي من امضا كنيد؟ من يكي از تحسين كنندگان شما هستم." پن جواب داد: "تنها يكي؟" و همان آقا با شور و هيجان گفت: "يكي از بهترين هايشان." بعد در حالي كه كاغذ امضا شده را گرفته بود و دور مي شد، افزود: "I Love You!" چهره پن به هنگام شنيدن اين كلمات از زبان يك مرد ايراني واقعاً ديدني بود.
5. از آقاي شجاع نوري سپاسگزاريم كه وظيفه ترجمه سخنان كوتاه پن را به تنهايي به عهده گرفت و لااقل ميكرفن را مقابل دهان او نگرفت تا ديگران هم بفهمند چه مي گويد. سر و صداي آبنماي موزه هم باعث شده بود صدا فقط از طريق ميكرفن به اطراف برسد.

6. "كامران ملكي"، يكي از مديران خانه سينما مدعي بود عكاس ها و خبرنگارها مزاحم پن شده اند و او تهديد كرد كه اگر اوضاع همينگونه ادامه پيدا كند، پن كلاً از موزه كه چه عرض كنم، از ايران هم مي رود.
7. شون پن كه بر خلاف تعدادي از سوپراستارهاي سينماي ايران با لباسي كاملاً معمولي به موزه آمده بود، از نوع لباس پوشيدن خود عذر خواست. كمي آنطرفتر، يك ستاره جوان ايراني (بهرام رادان) با لباسي كاملاً رسمي و موهايي به سبك دم اسب، به شدت جلب توجه مي كرد. جالب اينكه حتي با وجود سايه انداختن درختان باغ بر محوطه، اين آقاي ستاره تا مدتي همچنان عينك دودي اش را بر چشم داشت.
8. برخلاف مجريان و برگزاركنندگان مراسم كه مدعي عصباني شدن پن از وضع موجود بودند، اين بازيگر توانا مدام به اطرافيانش مي گفت كه دوست دارد در حالتي بسيار دوستانه تر و "Relaxed" با حاضران ديدار كند.
9. در گيرودار حضور عكاسان و خبرنگاران در اطراف شون پن، يكي از مديران ايراني اصرار داشت تاريخچه ساختمان موزه را براي او شرح دهند كه اين شرح تاريخي تنها يكي دو جمله دوام داشت و حواس ميمهان به بخشي ديگر از محوطه جلب شد.
10. هنگامي كه "هديه تهراني" با هوشمندي هر چه تمامتر خود را به پن معرفي كرد، بلافاصله فرصت را غنيمت شمرد و يكي از دوستانش ( كتايون ارسنجاني) را به عنوان يك  فيلمساز جوان ايراني  به جلو فراخواند تا با دوربيني در دست پرسش هايش را از بازيگر امريكايي مطرح كند. همين خانم فيلمساز جوان، چند دقيقه بعد و وقتي مجريان داشتند شون پن را از دست خبرنگاران و عكاسان به يكي از دفاتر موزه فراري مي دادند، جلو آمد و نامه اي از طرف "بهمن قبادي" به پن داد و گفت: "اين از طرف آقاي قبادي است" و وقتي فهميد "شون پن" كسي را به اين اسم نمي شناسد، گفت: "فيلمساز ايراني!". شون پن هم نامه را گرفت و به دست يكي از همراهانش داد.
11. "علي معلم" هنگام ديدار با پن چند جلد از مجله تحت مديريتش را به او هديه داد. سيگار گوشه لب آقاي معلم هم درست مدل سيگار كشيدن خود پن بود.
12. مديران بنياد سينمايي فارابي هم يك ساك دستي حاوي برخي اطلاعات الكترونيكي از سينماي ايران به پن هديه دادند.
13. وقتي شون پن كاپشن خلباني خود را از روي زمين برداشت تا دوربينش را از جيب آن درآورد و به دست دوستش بدهد، يك جلد از يكي از هفته نامه هاي سينمايي از لاي آن روي زمين افتاد.
14. يكي از خانم هاي عكاس با قيافه اي حق به جانب مي گفت: "مگه نمي دونين؟ عصبيه. اصلاً نرمال نيست. انگار هميشه دعوا داره. " حتماً مي دانيد كه خانم عكاس داشت درباره برنده اسكار دو سال پيش حرف مي زد!
15. وقتي كامران ملكي به هنگام اهداي تنديس خانه سينما به شون پن با جديت تمام گفت "اين آخرين فرصت براي گرفتن عكس از آقاي پن است"، يكي از عكاس هاي محترم پشت مبارك را به جمعيت كرده بود و داشت مي رفت بالاي پله ها تا جايي مناسب براي ثبت لحظه تاريخي دريافت تنديس خانه سينما توسط شون پن، پيدا كند. احتمالاً آن عكاس محترم از اينكه چنين لحظه بي نظيري را از دست داده، براي هميشه پشيمان خواهد بود.
16. مينو فرشچي، بهمن فرمان آرا، امين تارخ، نيكي كريمي، ثريا قاسمي، فاطمه معتمد آريا، شهاب حسيني، بهرام رادان، هديه تهراني، پوران درخشنده، فرهاد توحيدي، غلامرضا موسوي، سيامك شايقي، پيمان قاسم خاني، حامد بهداد، مسعود رايگان و رؤيا تيموريان از جمله هنرمندان حاضر در مراسم روز گذشته بودند. مهناز افضلي هم همه جا با دوربين خود از مراسم تصوير مي گرفت.

کد خبر 195267

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha