خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ و هنر: در بخش دوم نشست خبرگزاری مهر با عوامل فیلم "خاک و مرجان" درباره داوریهای سی و یکمین جشنواره فیلم فجر، بیتوجهی به این فیلم در بخشهای مختلف جشنواره و حتی اکران آن در سینمای رسانه، وضعیت اکران عمومی اثر و ... با مسعود اطیابی کارگردان، امیر پروینحسینی تهیهکننده و ممنون مقصودی بازیگر اصلی فیلم به بحث و تبادل نظر پرداختهایم.
در بخش دوم و پایانی این نشست با ما همراه میشوید.
* آقای پروینحسینی شما به عنوان تهیهکننده "خاک و مرجان" چطور به این انتخاب رسیدید که برای ساخت چنین فیلمی بهتر است از بازیگران افغانی استفاده کنید. آیا فکر برگشت سرمایه در اکران ایران نبودید؟
- من فکر نمیکنم باید با این موضوع مخالف میکردم که از بازیگران کشور افغانستان در فیلم بهره ببریم. وقتی قرارست فیلمی درباره افغانستان بسازیم باید بازیگران آن افغانی باشند و فیلم هم در همان کشور فیلمبرداری شود. این اصل ماجرا است. اگر تهیهکننده و یا فیلمسازی این کار را نمیکند باید بپرسیم چرا؟
ما همه تلاش خود را انجام دادیم تا از حضور بازیگران همان کشور استفاده کنیم. در اصل کار درست را ما انجام دادیم. اما اینکه چرا برخی دیگر این کار را نمیکنند باید دلایل آن بررسی شود وگرنه ما کار درست را انجام دادیم.
- مسعود اطیابی: برخی از مناطق در دنیا هست که اگر بخواهیم درباره آنها فیلم بسازیم، میتوانیم از حضور هر بازیگری استفاده کنیم؛ زیرا پیشینه، تاریخ و هویت خاصی ندارند. اما ایران، افغانستان و کلا کشورهای شرقی هر کدام ماهیت خاص خود را دارند. درباره چنین مکانهایی در بهترین حالت باید از بازیگران همان منطقه استفاده کرد.
افغنستان هم دارای هویت، معماری و نوع گویش خاص خود است. حتی آداب و رسوم متفاوتی هم دارد. مردم این کشور لباس مشخص دارند و کاملا هم این لباس بومی در کشورشان کاربرد و استفاده دارد. باید به این موضوعها در ساخت یک فیلم توجه کرد. اگر قرارست درباره چنین کشوری فیلم ساخته شود باید از بازیگران همانجا و حتی لوکیشنهای همان منطقه استفاده کرد . در این صورت، چنین فیلمی قطعا مورد توجه مردمان همان منطقه قرار می گیرد.
من حتی معتقدم ما تاکنون درباره افغانستان و مردمانش گول خوردهایم. به همین دلیل برخی معتقدند با دیدن "خاک و مرجان" ذهنیتشان شکسته شده ست.
- پروین حسینی: توانایی بازیگر هم مهم است. بازیگران فیلم "خاک و مرجان" جایزه کن و گلدن گلاب دارند. وقتی بازیگرانی با این توانایی در کشور افغانستان وجود دارد، قطعا من از حضور آنها استفاده میکنم. چرا در چنین شرایطی من باید از حضور بازیگر ایرانی استفاده کنم که تا مدتها باید روی گویش و رفتار او برای نزدیک شدن به فرهنگ کشور افغانستان کار کنم؟
گروه افغانی ما در این پروژه ترکیبی از حرفهایها و معتبرهای سینما هستند. باعث افتخار ما است که در این فیلم از حضور این دوستان معتبر که در جهان شناخته شدهاند بهره بردیم. البته متاسفم که در جشنواره فجر به آنها توجهی نشد.
* چرا فکر میکنید در جشنواره فجر به این فیلم توجه نشد؟ صرفا به خاطر سیمرغ نگرفتن میگویید؟
- پروین حسینی: این فیلم بینالمللی با حضور عوامل خارجی، در بخش غیر رقابتی بینالملل جشنواره فجر قرار گرفت. نمیدانم قرارست در بخش بینالملل جشنواره فیلم فجر چه فیلمهایی با چه ویژگیهایی باشند که "خاک و مرجان" شامل حال آن نمیشد. در حالیکه "خاک و مرجان" یک فیلم بینالمللی استاندارد است.
*در حقیقت فیلم شما خیلی در جشنواره فیلم فجر در بخش سینمای ایران و بینالملل دیده نشد.
- اطیابی: خیلی نمیتوان به این مسایل ایراد گرفت. چون این جشنواره هر دوره مایملک یک عده است. به نظر می رسد شعار بینالمللی بودن جشنواره هم بیربط است؛ چون برای بینالمللی شدن باید از ملک شخصی گذر کرد.
وقتی عنوان میشود بنیاد سینمایی فارابی سالانه بودجهای را صرف سفرهای خارجی آقایان میکند، پس باید فیلمشان در بخش بینالملل باشد و جایزه هم بگیرد تا آن سفرها توجیه شود. موسسه رسانههای تصویری باید فیلم خود را در بخش بینالملل جا دهد. این مسایل طبیعی است و ما هم یاد گرفتهایم به ملک شخصی آقایان احترام بگذاریم! جشنواره هم شخصی میدانیم و اعتراضی هم نداریم.
اینکه در بخشهای مختلف جشنواره با فیلم چنین برخوردی کردند یک موضوع است، چگونگی نمایش فیلم در برج میلاد مساله دیگر. زمان نمایش این فیلم در سینما رسانه همزمان با اختتامیه بخش بینالملل بود و با مینیبوس همه را به اختتامیه برند. من به خاطر عباسیان دبیر جشنواره چیزی نگفتم، در حالیکه تلاش شد که کار دیده نشود اما خوشبختانه فیلم دیده شد. وقتی فیلم طرفدار و مخالف دارد پس دیده شده است.
* درباره داوریهای جشنواره فیلم فجر صحبتی ندارید؟
-اطیابی: من گله ندارم و ایرادی نمیگیرم. گرچه هم سلیقه دخیل بود هم حب و بغض و سیاست. اما فکر میکنم گریم در "خاک و مرجان" اصلا دیده نشد در صورتی که نقش بسیار مهمی داشت.
اگر بازیگران فیلم ما شناخته میشدند قطعا مورد توجه قرار میگرفتند، چون آنها بسیار تغییر کردند. البته گریم کار طبیعی و رئال بود، یا طراحی صحنه و لباس که حتی ممنون مقصودی هم به آن اشاره میکند. خیلی از صحنههای ما بازسازی شده است. دکور کابل را در چند شهر تهران، بیرجند، کابل، پنج شیر و… ساختیم. به نوعی کلاژ شده است. فکر می کنم آنقدر طبیعی بوده که داوران فکر نکردند این صحنهها بازسازی شده است.
خانه بازیگر اصلی این فیلم دکور است ولی بسیار طبیعی است. ما آن را از همان خانههای واقعی در کابل الهام گرفتیم. فیلمبرداری کار هم همینطور. من مطالب بسیار خوبی درباره فیلمبرداری این فیلم خواندم. حداقل لایق سیمرغ بود. شرایط کار هم باید در نظر می گرفتیم. یکدستی بسیار خوبی در این فیلم دیده می شود. بیشتر فیلمبرداری ما در کابل چریکی است.
اینها ایراد داوری است ولی اعتراضی ندارم. فکر می کنم فیلم ما بالاتر از درک داوران جشنواره فیلم فجر بود.
من اختتامیه نرفتم اما از تصاویری که در تلویزیون دیدم نوع ایستادن داوران به گونهای بود که انگار خودشان هم مبهوت رای خودشان بودند. من اینگونه استنباط کردم. نیامدن آقای شورجه روی سن یا حتی دست دادن آنها با برندگان و…
-پروین حسینی: سینماگران شاخصی میان داوران بودند اما متخصص بین آنها نبود. مثلا متخصص فیلمبرداری نداشتیم. متخصص جلوههای ویژه و ...
-اطیابی: از نظر من ترکیب ایرادی نداشت.
-پروین حسینی: دو فیلم عنوان کرده بودند که ما اصلا جلوههای ویژه میدانی نداریم اما نامزد شده بودند. این چطور صورت گرفته است؟
* "خاک و مرجان" کاملا با سرمایه بخش خصوصی ساخته شده است؟
- اطیابی: ما برای ساخت این فیلم یک ریال هم از نهاد یا سازمانی نگرفتیم. فارابی هیچ کمکی به ما نکرد. حتی در این دو هفته اخیر هم مراجعه کردیم. گفتند در فارابی در حال حاضر هزار تومان هم پیدا نمیشود. البته 10 یا 15 هزار دلار برای رفتن برخی مدیران به جشنواره برلین خرج کردهاند. یعنی پول دارند به این سفرها بروند ولی برای ما ندارند؟!
بنیاد فارابی ملک شخصی آقای میرعلائی است و سند هم به نام وی است. اگر در هر دادگاهی هم شکایت کنید، میگویند به هر حال سند آن موجود است! هر چقدر هم بگویم سند غیرقانونی است کسی گوش نمی کند. پس بهتر است درباره ملک شخصی کسی صحبت نکنیم. نکته جالب اینجاست که آقایان خودشان پروژه تولید می کنند، دستمزد هم از همین پروژهها می گیرند. پول را بین خود تقسیم می کنند. چطور این پروژه ها میلیاردی می شود؟!. به هر حال خرج این آقایون هم باید در آن لحاظ شود. بهتر است بیشتر از این وارد این جریان نشویم.
* فکر می کنید در اکران هم هیچ حمایتی نشوید؟
-اطیابی: من در این چند سال اخیر برای اکران فیلمهایم دچار همین مشکلات بودم. "اختاپوس" حقش بود عید نوروز اکران شود ولی زمان آن را به فیلم دیگری دادند. قرار بود تابستان اکران شود که باز "کلاه قرمزی" به نمایش در آمد. جالب این است که همزمان با اکران فیلم ما همچنان اکران "کلاه قرمزی" ادامه داشت.
این دوستان نه تنها حاضر نیستند از فیلمی حمایت کنند بلکه نمیگذارند افراد دیگر بدون حمایت این افراد هم کار کنند و درآمد داشته باشند.
برای "خاک و مرجان" قسم خوردند که در فارابی در حال حاضر 1000 تومان پول نیست بعد من شنیدم دوستان به برلین رفتهاند. تعجب کردم این پول سفر از کجا آمده است؟ درصورتی که پولی که من برای تکمیل فیلم نیاز داشتم به اندازه همین سفر دوستان بود.
* اکران عمومی فیلم در چه زمانی است آیا می خواهید به طور همزمان در افغانستان هم آن را نمایش دهید؟
-پروین حسینی: البته فیلم که هنوز آماده نیست و نیاز به یک روتوش نهایی دارد؛ چون ما عجله داشتیم فیلم را به جشنواره فجر برسانیم.
دو هفته دیگر نسخه اولیه آماده میشود. تلاش میکنیم شرایط اکران در ایران را هرچه زودتر فراهم کنیم و همزمان نیز با افغانستان آن را روی پرده نمایش دهیم. جالب است هماهنگی برای اکران در خارج از ایران راحتتر از داخل است.
به هر حال فیلم توسط برخی از خارجیها در بازار فیلم جشنواره فجر دیده شده است و در حال مذاکره با کشورهای مختلف هستیم. برخلاف نظر دوستان جشنواره که فیلم را بینالمللی ندیدند اما این فیلم حداقل به واسطه بازیگرانی که در آن حضور دارند، بین المللی است. طبیعتا فیلم بازار خود را در خارج از کشور دارد.
* فکر میکنید"خاک و مرجان" بتواند با فیلمهایی از هند و یا سینمای دنیا که به وفور در افغانستان اکران میشود، رقابت کند؟
- مقصودی: متاسفانه برخی از مردم ما چه قبل از جنگ و چه در زمان جنگ با فیلم هندی آلوده شدهاند. اما قطعا آنها از یک کار خوب هنری و افغانی استقبال می کنند. یقین دارم وقتی "خاک و مرجان" اکران شود حساسیتهایی به همراه دارد. اما وقتی بدانند این فیلم با حضور بازیگران افغانی و تیم ایرانی ساخته شده و در جشنواره فجر هم به نمایش در آمده است، استقبال میکنند.
* و درپایان اینکه، آقای اطیابی شما در این فیلم به نظر میرسد سعی داشتید بیشتر به حضور نیروهای غربی در افغانستان بپردازید و مساله طالبان و نقش آنها در سرنوشت مردم افغانستان خیلی برایتان مهم نبوده است.
- اطیابی: من میخواستم فیلمم به دو نکته اشاره داشته باشد. یکی اینکه حکومتهای داخلی هر کشوری را به این مساله توجه دهد که با مردم خوشرفتاری کنند.
به دلیل تعجیل در صداگذاری، متاسفانه در ابتدای فیلم یک سری دیالوگها خوب شنیده نمیشود و مخاطب شاید متوجه نشده که حمله اول از سوی طالبان است و ماجراهای فیلم از آنجا آغاز میشود. زن قهرمان داستان ما توسط طالبان اسیر و توسط آمریکاییها آزاد و دوباره توسط آنها اسیر میشود. اما اسارت دوم از نوعی است که انگار مردم این کشور به آن تن داده و با آن کنار آمدهاند. دلیل این پذیرش هم ظلم بیش از حد طالبان است.
وقتی شما با مردم خود بیش از حد بدرفتاری میکنید در این شرایط ممکن است مردم تن به یک غریبه بدهند حتی اگر شرایط سختتر شود. این فیلم را باید مسئولان همه کشورها ببینند. ما در این فیلم میگوییم که حکمرانان نباید با مردمشان رفتار بدی داشته باشند. "خاک و مرجان"به نوعی یک هشدار است.
در فیلم من این هشدار دیده میشود که مردم به دلیل رفتار بد طالبان در قبال رفتار متجاوزانه آمریکاییها مقاومت چندانی نشان نمیدهند. این هشدار برای تمام دولتهایی است که با مردم خود رفتار خوبی ندارند.
من فکر میکنم بزرگترین خطری که جوامع اسلامی را تهدید میکند دور شدن از ریشههای واقعی آنهاست که دشمن هم روی آن کار میکند و در اصل شما را نسبت به این ریشهها دچار شک میکند و شما را به نقطهای میرساند که نمیدانید باید چه عکسالعملی در قبال آن نشان دهید. چیزی به شما میدهد که تنپوشی از هویت شما است ولی صورت و روح غربی دارد.
همین رفتار هم در سینما صورت میگیرد. وقتی فیلمسازان جوان اجحافی میبینند قطعا جذب سینمای خارج از کشور میشوند. ما چند فیلمساز را به خاطر رفتار غلط مسئولان فرهنگی از دست دادیم؟
----------------------
گفتگو از بیتا موسوی
نظر شما