به گزارش خبرگزاری مهر، آیت الله جوادی آملی در بخشی از تفسیر آیه 114 سوره بقره، به توصیف ظالم ترین فرد از دیدگاه قرآن پرداخت که بخشهایی از تفسیر آیه «و من أظلم ممّن منع مساجد الله أن يذكر فيها اسمه و سعي في خرابها أولئك ما كان لهم أن يدخلوها إلاّ خائفين لهم في الدنيا خزيٌ ولهم في الاٰخرة عذاب عظيم» به شرح ذیل است:
... خداي سبحان آبادي زمين را به وسيله مراكز عبادي معيّن كرده است، گرچه سراسر زمين جاي عبادت خداي سبحان است، چه اينكه از رسول خدا(ص) رسيد: «جعلت لي الأرض مسجداً و طهوراً» ولي مهمترين مركز عبادي مسجد است و امثال مسجد، مانند مشاهد مشرفه، و بدترين ظلم آن است كه به اساس دين ستم بشود، چون اگر به اساس دين ستم شد به ديگران هم ستم ميشود و اگر اساس دين مستحكم شد به ديگران ستم نميشود يا ستمهاي آنها از آنها گرفته ميشود. لذا خداي سبحان ميفرمايد: كيست ظالمتر از كسي كه نگذارد مساجد الهي به ياد حق معمور بشود يا بكوشد كه آن را ويران كند.
در قرآن كريم خداي سبحان انسانها را تشويق فرمود كه به سمت مساجد متوجه بشوند. در سوره مباركه اعراف آيه ٢٩ اين است: ﴿قل أمر ربّي بالقسط و أقيموا وجوهكم عند كلّ مسجد﴾؛ خداي سبحان ما را به قسط و عدل دعوت كرده است، خدا شما را به قسط دعوت كرد. خُب پايگاه قسط و عدل كجاست، كجا ما ميتوانيم اين امر را بهتر بفهميم و امتثال كنيم؟ ما را راهنمايي كرد فرمود: ﴿و أقيموا وجوهكم عند كلّ مسجد﴾؛ زيرا مراكز عبادي است كه آيين قسط و عدل را به انسان ميآموزاند: ﴿و ادعوه مخلصين له الدين كما بدأكم تعودون﴾.
تأمين زينت انسان با حضور در مراكز عبادی
چه اينكه در همين سوره اعراف آيه ٣١ به بعد هم اين است كه: ﴿يا بني آدم خذوا زينتكم عند كلّ مسجد و كلوا و اشربوا و لاتسرفوا إنّه لايحب المسرفين﴾ ؛ فرمود: زينت شما در مراكز ديني است. اصولاً قرآن كريم چيزي كه جداي از جان انسان باشد او را زيور انسان نميداند، اگر چيزي در زمين باشد كه زينت زمين است و اگر چيزي هم در آسمان باشد زينت آسمان است، بر فرض اگر كسي بتواند آسمانها را مسخّر كند و همه ستارهها را هم تملك كند باز آنها زينت آسمانند، نه زينت زمين.
وقتي خداوند سبحان از باغ و مزرع و مرتع سخن ميگويد، ميفرمايد: ﴿إنّا جعلنا ما علي الأرض زينة لها﴾ ؛ آنچه روي زمين است ما آنها را زينت زمين قرار داديم، نه زينت شما و اگر از ستارههاي آسمان سخن به ميان ميآورد، ميفرمايد: ﴿إنّا زيّنا السماء الدّنيا بزينةٍ الكواكب﴾؛ پس ستارهها زينت آسمانند، نه زينت زمين.
وقتي سخن از انسان به ميان ميآيد ايمان را زينت او ميداند ولاغير، ميفرمايد: ﴿حبّب إليكم الإيمان و زيّنه في قلوبكم﴾؛ پس زينة الأرض، زينت انسان نيست. زينة السماء، زينت انسان نيست زينة بين الأرض والسماء هم زينت انسان نيست، هرچه جداي از جان آدمي است، زينت او نيست. تنها چيزي كه زينت جان آدمي است، همان ايمان است و اعتقاد به خداي سبحان و محبت اهلبيت، كه اين در درون انسان راه دارد و اين زيور انسان است و اين را در مراكز عبادي بايد فراهم كرد. لذا فرمود: ﴿يا بني آدم خذوا زينتكم عند كلّ مسجد﴾ .
سر خطاب "يا بنيآدم" در آيه مزبور
اين هم كه فرمود: ﴿يا بني آدم﴾ ارشاد به آن نكته است كه شيطان همانطوري كه آدم را سعي و كوشش كرد كه بالاخره به حيثيتش آسيب برساند: ﴿بدت لهما سوٰاتهما﴾ و كار شيطان اين است كه آبروي آدم را ببرد، چه اينكه در جريان آدم اين قصّه را شنيدهايد، شما زينتتان را بكوشيد كه مبادا شيطان شما را بيحيثيت كند، كار شيطان اين است كه آبروي آدم را ببرد و طليعه قرآن كريم هم وقتي قصّه آدم(ع) را تشريح كرد، فرمود: كار شيطان و شيطنت شيطان اين است كه حيثيت انسان را ببرد كه: بدت لهما سوٰاتهما. پس فرمود: ﴿يا بني آدم خذوا زينتكم عند كل مسجد﴾ پس قرآن ما را دعوت ميكند كه چهره جانمان را به مراكز ديني متوجّه كنيم و بدانيم كه زينت ما در مراكز عبادي ماست يعني همين ديني كه با ما فرمود: تذهيب مسجد روا نيست، تزيين مسجد روا نيست، صور مجسّمه در مسجد روا نيست، غير مجسمه مكروه است و مجسمه محرَّم، در مسجد نميشود اين كارها را به عنوان تزيين نشان داد مع ذلك فرمود: زينتتان در مسجد است، معلوم ميشود مساجد را ساده نگهداشتن، باعث تزيّن انسان است و زينت انسان در حفظ همان مراكز عبادي است نه در زرق و برق صوري و ظاهري. آنگاه مرمت مسجد و آبادي مسجد را هم مطرح كرد و انسانها را به عمران مسجد تشويق كرد.
زينت ظاهري انسان و حضور در مساجد
آن جزء دستورات اسلامي است كه انسان وقتي به نماز جمعه و نماز جماعت ميرود، لباسهاي خوب را دربر كند. مرحوم ابن بابويه قمي در همان كتاب شريف من لايحضر اين حديث شريف نقل كرده است از معصوم(ع) كه اگر كسي لباس خوب دارد، لباس نو دارد، و موقع نماز بيرون ميآورد و در مراسم عادّي ميپوشد اين معلوم ميشود براي خدا پوشاكي دربر نكرده است: «فليس لله اكتسي»؛ آن كسي كه لباس خوب را موقع نماز از بر بيرون ميآورد، معلوم ميشود كه «فليس لله اكتسي»؛ او كسوه را براي غير خدا ميخواهد، نه براي خدا. شايسته است انسان چه موقع نماز، چه در موقع نماز جمعه، نماز جماعت بهترين لباس و پاكترين لباس و نوترين لباس را بپوشد. اينها محفوظ است. امّا آن زينت اصلي كه قرآن روي آن تكيّه ميكند، همان ايمان است كه مسجد مركز ايمان است.
تعمير و تخريب ظاهري و باطني مسجد
در قسمت آباد كردن مساجد هم قرآن كريم ما را دستور داد كه معمور نگه داريم فرمود: ﴿إنّما يعمر مساجد الله من آمن بالله و اليوم الآخر﴾ ، امّا به ما هشدار داد كه قسمت مهم، معمور كردن مسجد است با ياد حق و با نام حق نه مرمّتهاي گچ و امثال گچ. آن خوب است، ولي مهمتر از تعمير ظاهري، تعمير باطني است. چون عدّهاي مسجد الحرام را معمور نگه ميداشتند و به اين فخر ميكردند و خداي سبحان فرمود: هرگز تعمير مسجد الحرام و سقايت حاجيان نظير ايمان مؤمنان نيست: ﴿أجعلتم سقاية الحاج و عمارة المسجد الحرام كمن آمن بالله﴾.
اينها سمتهاي عادي است، اينها بدنه عبادت است. سقي و سيراب كردن زائران بيت الله يا تعمير كردن خود كعبه اينها جزء عبادات ظاهري است و هرگز اينها مثل ايمان مؤمنان نخواهد بود و شما نگوييد ما تعمير مسجد الحرام را به عهده داريم: ﴿أجعلتم سقاية الحاج و عمارة المسجد الحرام كمن آمن بالله﴾؛ مثل حضرت امير(ع)، هرگز شما مثل او نخواهيد شد؛ معلوم ميشود عند الدوران أمر بين تعمير باطني و تعمير ظاهري، خُب تعمير باطني مقدّم است، چه اينكه عند الدوران امر بين تخريب ظاهري و تخريب باطني، تخريب باطني مهمتر است يعني خطرناكتر است چون تخريب ظاهري يك كار آساني است، فوراً اين سنگ و گل است دوباره آدم ميسازد امّا آن تخريب باطني به اين زودي پيامدش قابل جبران نيست.
اگر كسي افكار مردم را آلوده كرد كه باطن مسجد را ويران كرد، به اين زودي مسجد ساختن كار سختي است تا نسل بعد متوجه بشود به معارف اسلام آشنا بشود، كار آساني نيست. آنها كه خواستند بساط كعبه را بردارند قرآن كريم فرمود: خداي سبحان با آن طير أبابيل بساط همه را جمع كرد، ولي ظاهر كعبه طبق جريانهاي فراواني چندين بار خراب شد، سيل خراب كرد، حوادث ديگر خراب كرد اين يك سنگ و گلي است كه دوباره ميسازند، امّا آن باطن كعبه كه اصل ايمان است او اگر تخريب بشود به اين زودي بازسازياش كار آساني نيست. اگر كسي باطن مسجد را خراب كند يعني افكار مردم را آلوده كند خطرش بيش از خطر كسي است كه ظاهر مسجد را خراب كرده است. چه اينكه اگر كسي باطن مسجد را مرمت كند، مسجد را با علم و ايمان آباد كند، اثرش بهتر از آن است كه كسي بيايد با سنگ و گچ مسجد را آباد كند، هر دو خوبند، منتها يكي بهتر از ديگري است.
كيفر دنيوي و اخروي منع و تخريب مسجد
و در اين كريمه هم كه هشدار داد، فرمود: ﴿ما كان لهم أن يدخلوها إلاّ خائفين﴾؛ اين خواه به عنوان يك اصل كلي معنا بشود، خواه به عنوان قضيه تاريخي هر كه با مسجد و مراكز عبادي در بيفتد ويران خواهد شد، خواه آنهايي كه عليه بيت المقدس قيام كردند، خواه آنهايي كه عليه مسجد الحرام قيام كردند، حالا يا به تخريب يا بالمنع، خواه آنهايي كه مساجد مسلمين را در حجاز ويران كردند، خواه آنهايي كه در جنگهاي صليبي مساجد مسلمانها را در كشورهاي اسلامي ويران كردند، خواه آنهايي كه در زمان رضاخاني مساجد را به صورت انبار درآوردند، همه اينها را خداي سبحان هشدار تهديدي داد فرمود به اينكه ﴿ما كان لهم أن يدخلوها إلاّ خائفين﴾ چرا؟ چون ﴿لهم في الدنيا خزي﴾؛ گذشته از آخرت ما در دنيا هم آبروي اينها را ميبريم چه اينكه برد، در دنيا همه اينها را رسوا كرد همه كساني كه عليه مراكز ديني دست به ستم و تخريب يا منع زدند خداي سبحان اينها را رسوا كرد و مساجد را همچنان حفظ كرد.


نظر شما