به گزارش خبرنگار مهر، محمد شریعتمداری وزیر بازرگانی دولت اصلاحات از کاندیداهای این دوره انتخابات ریاست جمهوری است. وی عضو جمعیت دفاع از ارزشهای انقلاب اسلامی و از حامیان محمدی ری شهری در انتخابات دوم خرداد ۱۳۷۶ بود واز اوخر دولت خاتمی مشاور مقام معظم رهبری در شورای راهبردی روابط خارجی است.
او که در دوران بیش از پنج ساله دولت احمدی نژاد سیاست سکوت رسانهای را در پیش گرفته بود با تصمیم دولت در اجرای قانون هدفمند سازی یارانه ها در رسانهها ظاهر شد و با طرفداری از احمدی نژاد در رابطه با طرح هدفمندی یارانهها اظهارنظر کرد. اما امروز او که خود را کاندیدایی با مهارت در دو حوزه اقتصاد و سیاست خارجی می داند، اعتقاد دارد امروز اقتصاد کشور به نظام بین الملل وابسته شده و این چسبندگی اقتصاد داخلی به سیاست های جهانی را یکی از بزرگترین خطاهای دولت احمدی نژاد می داند.
شریعتمداری ضمن انتقاد از سرگردانی و عدم تصمیم گیری صریح و مشخص اصلاح طلبان برای انتخابات ریاست جمهوری می گوید: نمی شود اصلاح طلبان بعداز شش ماه بگویند یا خاتمی یا هیچ و این کار موجب از دست رفتن زمان و حذف جریان چپ از جامعه سیاسی کشور خواهد شد. این کاندیدای جریان اصلاحات با اشاره به خدماتش در دولت اصلاحات در واکنش به آن دسته از اصلاح طلبانی که او را اصلاح طلب نظام می نامند گفته است: من که 8 سال وزیر خاتمی بوده ام را اصلاح طلب نمی دانند پس چه کسی را اصلاح طلب می دانند.
وی اعتقاد دارد: اصلاح طلب کسی است که نظام را در قواره و چارچوب فعلی اش قبول دارد و به دنبال اصلاح روز به روز و نو به نو در آن است و اگر کسی رویکردی غیر از این داشته باشد اصلاح طلب نیست بلکه انحلال طلب است.
وزیر دولت اصلاحات همچنین در مورد برنامه اش برای دولت آینده اذعان داشته است: برنامه ام همراه با توهم و ساختارشکنی نیست. برخلاف برخی ها که شعار اصلاح مدیریت جهانی میدهند من این موضوع را مربوط به قوه مجریه نمی دانم و سعی کرده ام در چارچوب ساختارهای نظام و بر اساس نقاط اشتراک تمام کاندیداهای ریاست جمهوری ادوار گذشته تدوین برنامه کنم.
گفتگوی مشروح خبرگزاری مهر با محمد شریعتداری را در ادامه می خوانیم:
* برآورد شما از فضای سیاسی کشور چیست و شور و نشاط انتخاباتی انتخابات 92 را چطور ارزیابی می کنید؟
این دوره از انتخابات مانند ادوار گذشته گرم و آتشین نیست. امیدوارم بعد از ایام تعطیلات نوروز و خارج شدن سردی از طبیعت و آمدن گرمای آرامبخش بهار نشاطی لازم در فضای سیاسی کشور نیز به وجود آید.
عدم چالش میان گروههای سیاسی موجب سردی انتخابات شده است
*علت این سردی چیست؟
بخشی از آن بر می گردد به مسائلی که بعد از انتخابات گذشته به وجود آمد و موجب عدم حضور جدی گروه های سیاسی در عرصه فعالیت های سیاسی شد؛ چراکه در دوره پیشین چالش هایی که میان گروه های سیاسی وجود داشت موجب گرمای انتخابات شد اما در این دوره این چالش ها وجود ندارد.
جریان اصلاحات که یک قطب انتخابات است مانند اصولگرایان انتخابات را جدی نگرفته اند و سردی را در جریان اصلاحات بیشتر می بینیم. با وجود آنکه چند کاندیدا در این جریان مطرح هستند هنوز برنامه خاصی ندارند و یا برخی از این گروهها تنها برحضور خاتمی تاکید دارند.
به لحاظ تعداد کاندیداهای انتخاباتی، کسانیکه از جبهه اصلاحات قصد دارند در انتخابات شرکت کنند اسامی زیادی امروز در سپهر سیاست ایران مطرح است و گاهی اوقات خودشان هم از این تکثر کاندیداها احساس نگرانی می کنند.
اما خوب برخی از گروهها اعتقاد دارند کاندیدایی که امکان مشارکت حداکثری و خیلی فعال را در جبهه اصلاحات فراهم کند خاتمی است؛ اما خود آقای خاتمی هم خیلی انگیزه دفاع از این نظریه را نداشتند و قبول نکردند که در انتخابات شرکت کنند.
*گفته می شود خاتمی برای مصون ماندن از تهاجمات و تبلیغات منفی احتمالی و عبور از فیلتر شورای نگهبان سکوت کرده است و احتمالا در ایام نزدیک ثبت نام ، کاندیداتوری خود را اعلام خواهد کرد.
این ساده انگاری است که فکر کنیم شورای نگهبان تازه امروز می خواهد خاتمی را بشناسد و اگر خاتمی چهار کلمه حرف بزند با نزند می تواند از فیلتر شورای نگهیان عبور کند لذا این تحلیل خیلی ضعیف است . آقای خاتمی فعالیت سیاسی اش روشن است وتند و کندش را همه دیده اند و می توانند یک ارزیابی از مواضع سیاسی ایشان داشته باشند .
*فکر می کنید خاتمی از فیلتر شورای نگهبان عبور می کند؟پیش بینی تان چیست؟
اصلا به جای بزرگان پیش بینی کردن درست نیست.
*شما هم جزو آن اصلاح طلبان هستید که اگر خاتمی وارد انتخابات شود کناره گیری خواهد کرد؟
در صورتی که چهره های کاریزماتیک نظام که آقای هاشمی رفسنجانی، ناطق نوری، سید محمد خاتمی و سید حسن خمینی را از این دسته می شناسم، اگر در صحنه انتخابات حاضر شوند من به نفع آنان کنار می روم ؛ چراکه آنان یک چتر بزرگتری برای ایجاد یک قوه مجریه مقتدرتر دارند؛ لذا در صورت عدم حضور آنان در رقابتها ، در صحنه انتخابات می مانم.
علت عدم حضور خاتمی در انتخابات
*این چهره هایی که شما نام بردید چرا نمی آیند کاندید شوند با توجه به شرایط فعلی که خیلی ها احساس تکلیف کردند و می گویند شرایط حساس است؟
بعضی از این اشخاص منتظر هستند ببینند آیا ضرورت حضورشان توسط گروه های مرجع و اشخاص ذیصلاح قابل قبول هست یا نه و چه اقبالی نسبت به حضورشان نشان داده می شود . بعضی از اینها مانند خاتمی حتی از احتمال بیان اینکه رئیس جمهور هشت ساله ایران بخواهد از فیلتر شورای نگهبان عبور نکند پرهیز دارد و می گوید نظام در چنین شرایط و چالشی قرار نگیرد صرف نظر از درستی یا نادرستی این امر و یا اینکه چنین احتمالی هست یا نیست فی الجمله علاقه مند نیستند که نظام دچار چنین مشکلی شود؛ لذا خاتمی با این هدف برای حضور در انتخابات تردید دارد.
بعضی از آنها فکر می کنند نام و شناختی که از آنان در بین مردم هست جنبه میراث دارد و نباید به چالش سیاسی امروز کشور کشیده شود. مثلا نام امام خمینی جایگاهی دارد که نباید از آن در این عرصه استفاده شود.
غفلت احزاب در پالایش و شناسائی نخبگان موجب حضور چهره های تکراری در فضای سیاسی می شود
*یک انتقادی از ورود آقای خاتمی در انتخابات هست که جریانی مانند جریان اصلاحات که اعتقاد دارد پایگاه اجتماعی عظیمی دارد و از ظرفیت بالایی برخوردار است نمی تواند یک چهره ای جایگزین خاتمی کند. چرا که همیشه نمی شود با یک چهره وارد انتخابات شد. جریان اصلاحات باید بتواند یک چهره ای را بازتولید کند که قدرت جذب رای داشته باشد و با چهره های تکراری وارد انتخابات نشود ؟
بسیار حرف درستی است و این مشکل بر می گردد به بحث توسعه سیاسی و اهتمام به نقش و جایگاه احزاب در کشور و اینکه آیا احزاب در کشور ما به ایفای نقش تاریخی و ملی خود مشغولند یا نه فقط در جریان انتخابات و مبارزات مربوط به آن فعالیت سیاسی شان در جامعه کلید می خورد.
عموما وظایف و مسئولیت های حزاب ارتقای سطح عمومی دانش و آگاهی سیاسی مردم، تربیت نیروی انسانی ، پالایش نخبگان در عرصه سیاست و جستجو کردن نخبگان، شایستگان وصاحب اندیشه و فکر است که این امورمهم توسط احزاب مورد غفلت قرار گرفته و طبیعتا چنین غفلتی باعث می شود شاهد حضور چهره های قدیمی در نهادهای سیاسی باشیم .
از طرفی ما نیز به وجه جمهوریت نظام خوب نپرداختیم البته این اتفاق به آن دلیل بوده است که بیشترعمر انقلاب به جنگ نرم و سخت با استکبار جهانی گذشته است . در مجموع به دلیل ضعف های داخلی و داشتن نگاه غیرعلمی و غیر کارشناسانه به عملکرد حزب و همچنین عدم اهتمام نظام به توسعه سیاسی، این دو عامل به صورت گازانبری تقویت آن وجه از جمهوری اسلامی ایران را که بخش جمهوریتش است، قیچی کرده اند و ثمره آن همان موضوعی می شود که شما اشاره کردید.
*بعد از دولت اصلاحات زیاد از شما خبری نبود چه شد که احساس تکلیف کردید وارد انتخابات شوید؟
همزمان با اتمام فعالیت دولت از طرف مقام معظم رهبری برای عضویت در شورایی به نام شورای راهبردی مقام معظم رهبری منصوب شدم و تقریبا متصل به پایان عمر دولت اصلاحات در این شورا مشغول به کار شدم و تا به امروز این فعالیت ادامه دارد . البته در کنار آن چند شغل جانبی دیگر هم داشتم که عمدتا آنها هم مربوط به نهاد رهبری بوده است .
اما در مورد ورودم به صحنه انتخابات آنهایی که در قوه مجریه سالهای سال است استخوان خرد کردند اگر از شاخص های سیاسی اقتصادی و اجتماعی کشور یک ارزیابی داشته باشند و در چارچوب آن ارزیابی یک آسیب شناسی هم کرده باشند و در چارچوب آسیب شناسی یک راه حل های مناسبی برای حل مشکلات در ذهن شان طراحی کرده باشند در معرض یک سئوالی قرار می گیرند که آیا امروز امکان ایفای یک نقش فعال تر برای تحقق کارآمدی بیشتر در قوه مجریه وجود دارد یا نه؟ اگر پاسخ مثبت باشد معمولا کسانی که در معرض یک همچنین سئوالی هستند خودشان را در معرض رای مردم قرار می دهند.
*شما را بیشتر باید به عنوان یک کاندیدای اقتصادی شناخت یا سیاسی ؟
بخش قابل توجهی از عمرم و مطالعاتم به مسائل اقتصادی کشور بر می گردد و به دلیل آنکه مسائل اقتصادی بخش روابط خارجی هم داشته خصوصا در طی هشت سال اخیر که توفیق حضور در شورای روابط خارجی داشتم در این حوزه هم تجربیاتی دارم و در حوزه مسائل سیاسی و فرهنگی هم با حضور در هیات امنای دانشگاه علوم و حدیث وتاسیس دانشگاه دفاعی تجربیاتی کسب کرده ام.
برنامه ام برای اداره کشور همراه با توهم نیست
*چند کاندیدای اقتصادی دیگر مطرح هستند تفاوت شما با آن کاندیداها چیست چه برنامه متفاوتی برای رهایی از مشکلات کنونی اقتصادی کشور دارید؟
من در ماههای متمادی با همکاری جمعی از همکارانم برنامه ای تدوین کردم و این برنامه مشخصاتی دارد که به طور خلاصه بیان می کنم. اول آنکه با این اعتقاد تدوین برنامه ام را آغاز کردم که برنامه نگاری برای کسی که کاندیدای ریاست جمهوری است به معنای برنامه برای انجام یک انقلاب نیست و قرار نیست که اتفاق جدیدی رخ دهد. قرار است یک شخصی چهار سال بر اریکه قوه مجریه وظیفه هماهنگ کننده وزرا را برعهده بگیرد لذا برنامه ای که نوشته می شود نباید همراه با توهم نباشد.
برنامه های کاندیداها نباید ساختارشکن باشد
شاخصه دوم برنامه ام این است که این برنامه در راستای ساختارهای نظام باشد و ساختار شکن نباشد چراکه نظام جمهوری اسلامی قانون اساسی و قانون های بالادستی دارد که به پیشنهاد مجمع تشخیص و تایید مقام معظم رهبری برای اجرا ابلاغ شده است . این نظام سند چشم انداز بیست ساله دارد که یک میثاق ارزشمند تاریخی است و توسط همه نخبگان و خبرگان کشور برای رسیدن به هدفی که به آن می گوییم پیشرفت و عدالت طراحی شده؛ بنابراین طبیعتا برنامه ای که کاندیدای ریاست جمهوری می نویسند باید هماهنگ با این سندهای بالادستی باشد. لذا برنامه من قصدش اصلاح مدیریت جهانی نیست و این متفاوت است با برنامه برخی از کاندیداها.چرا که بعضی می خواهند مدیریت جهانی را اصلاح کنند.
*منظورتان چیست؟
هدف برنامه من اصلاح مدیریت جهانی نیست
در ادبیات بعضی از کاندیداها این موضوع دیده می شود. اشخاصی امروز در سپهر سیاست کشور مطرح هستند که گفته می شود برای مدیریت جهان آمده اند. چطور شما نشنیده اید؟ من در این روزها اصلاح مدیریت جهانی را خیلی شنیده ام، به خصوص در این هشت سال اخیر. در مراسم اهدای نشان فرهنگی به مشاور احمدی نژاد این مسئله دوباره مطرح شد. بنابراین یکی از تفاوت های برنامه من با دیگر کاندیداها در این موضوع است.
جهان اسلام در حیطه فعالیت قوه مجریه نیست
جهان اسلام هم در حیطه فعالیت قوه مجریه نیست. اینها فعالیت هایی است که نظام جمهوری اسلامی در مورد آن مسئولیت دارد و نظام جمهوری اسلامی دارای رهبری است و بلاخره یک مسئولیت هایی هم متوجه رهبری است؛ اما قوه مجریه هم باید تلاش کند در آن جهت هم گام های مثبتی بردارد؛ لذا این دو ویژگی مهم و چارچوب هایی که بیان کردم از ویژگی های شاخص دولت من خواهد بود.
یکی دیگراز ویژگی های مهم برنامه من این است که تلاش کردم با کمک همکارانم تمام برنامه های کاندیداهای ریاست جمهوری ادوار گذشته را استخراج کنم و تمام مشترکات و مفترقات این برنامه ها را دربیاورم .
نقاط اشتراک برنامه کاندیداهای ریاست جمهوری دوره های گذشته در صدر برنامه ام قرار دارد
مشترکات برنامه های چندین کاندیدای ریاست جمهوری که چندین نفر از آنان هم رئیس جمهور بودند، خیلی اهمیت دارد چون یک اجماع نخبگانی است و این کار بزرگی است که توسط گروه من انجام شده ؛ چرا که همه آنانی که کاندیدای ریاست جمهوری شدند با جمعی از نخبگان کشور نشسته اند تهیه برنامه کرده اند . پس وقتی که یک موضوعی بین تمام کاندیداها مشترک می شود آنرا باید در صدر نشاند ؛ لذا من آنرا در صدر برنامه ام آورده ام.
قبل از انتخابات رویکردم را نسبت به فرهنگ و سیاست و دیگر حوزه ها بیان می کنم
مثلا در مورد هدفمند سازی یارانه ها 6 کاندیدای ریاست جمهوری در مورد آن صحبت کردند و دو کاندیدای ریاست جمهوری که رئیس جمهور شدند قصد داشتند آنرا اجرا کنند. حالا چقدر موفق بودند آن بحث دیگری است. 6 کاندیدا گفته بودند این موضوع مهمی است پس حتما موضوع مهمی است که همه نخبگان کشور بر اجرای آن تاکید داشتند.
بخشی از این برنامه ام نیز در قالب نگاه علمی به مسائل سیاسی، اجتماعی فرهنگی کشور است که بیشتر رویکرد رئیس جمهور را نسبت به این موضوعات نشان می دهد. چون اگر از رویکرد عبور کردیم و رسیدیم به شرح فعالیت هایی که باید انجام شود آن وقت اول کاری که کرده ایم یک بی احترامی به پتانسیل کارشناسی تمام قوه مجریه انجام شده است. پس باید رویکردش را بگوید مثلا رویکردم نسبت به موضوع یارانه ها، فرهنگ و سیاست چیست. بنابراین باید رویکرد را بازگو کنم آن هم در حد مسئولیت های قوه مجریه و نه فراتر از آن.
دو سال است تدوین برنامه برای رئیس جمهور آینده را شروع کردم
*چه مدتی است که برای انتخابات برنامه ریزی می کنید؟
به یک معنا برای انتخاب شدن خودم مدت خیلی طولانی نیست از ماه 7-6 سال گذشته؛ اما حدود دو سال است مشغول تهیه برنامه برای کسی که رئیس جمهور شد از آن استفاده کند هستم.
برای انتخاب شعار، نیاز سنجی انجام داده ام
*برای شعارتان فکر کرده اید؟
بر اساس یک متدولوژی علمی برای این موضوع فکر شده است و این متدولوژی به ما می گویند برای اینکه یک شعار با شعور ارائه کنید مکلفید که یک نیازسنجی انجام دهید. نیازسنجی تا به حال دو بار، در یک جامعه آماری مشخص به صورت علمی انجام شده است؛ اما جواب های این دو با یکدیگر یک مغایرت هایی دارد و به دلیل وجود همین مغایرت ها احتیاج است که یک بار دیگر نیازسنجی کنیم که بعد از تعطیلات نوروز این کار انجام می گیرد و از تلفیق آنان شعار را استخراج خواهیم کرد.
* این نیاز سنجی چگونه انجام می شود؟
برنامه ام با هدف پیدا كردن نقاط و هسته های كلیدی خط دهنده تدوین شده و تلاش كردم در نیازسنجی هایی روی نقاطی دست بگذارم كه نیاز اساسی مردم است.
در جامعه امروز ایران با یك روش علمی متوجه می شوید كه نیاز مردم در شرایط كنونی معیشت است یا عزت شان زیر سوال رفته است یا دنبال آزادی های مشروع هستند یا احیاناً دوست دارند پاسپورتشان در خارج از كشور معتبر باشد. زمانیکه از گروه های متنوعی از مردم نیازسنجی صورت بگیرد ، پاسخ ها نیز متفاوت می شود . مثلا از كسانی كه رابطه شان بیشتر با خارج از كشور است بپرسید، می گوید می خواهیم عزت ایران خارج از مرزهای ایران گسترش پیدا كند یا كسی که در جامعه متوسط ایران زندگی می كند، مشكلش تامین معیشت است. بنابراین با روش های خط دهنده دست می گذاریم بر روی این نیازها و دیگر این روش بار منفی ندارد.
كار مردم گرایانه انجام دادن منفی و یك كار پوپولیستی است؛ اما ارزش های مثبت هم دارد . من نمی خواهم وارد عوامفریبی شوم نمی خواهم دروغگویی كنم حتی اگر نفع داشته باشد. دروغ كوچك خصوصاً از پایین به بالا خیلی خطرناك است و خیلی هم آسیب می زند. من یک درس بزرگی از دوست عزیزم جناب آقای ترکان شنیدم که برای روشن شدن این مسئله برای شما تعریف می کنم.
خاطره ترکان از دروغ های کوچکی که به امام(ره) گفته شد
آقای ترکان گفته بودند: "من در صنایع دفاع خدمت می كردم، آخر های جنگ بود وخیلی فشار روی ما زیاد شده بود و محدودیت منابع در ساخت سلاح داشتیم خیلی ها مراجعه می کردند می گفتند جنگ را تمام كنید، نمی شود ادامه داد. كم كم این جو خیلی سنگین شد. اما امام (ره) در آن شرایط فرمودند مخالف با جنگ، مخالف با خدا و رسول خداست. من چهار ستون بدنم لرزید و دریافتم که این مخالفت های ما با جنگ، مخالفت با خداست. تصمیم گرفتم بر روی کاغذ این شعار را بنویسم و بالای میزکارم بزنم که هرکس به اتاقم آمد آنرا ببیند تا در مورد پایان جنگ صحبت نکند . از این روز تا روزی که امام (ره) فرمودند من جام زهر را نوشیدم کمتر از 27 روز طول کشید. اما این دو جمله خیلی با یکدیگر متفاوت بود.دلیل آن این بود که ما دروغ کوچک به امام(ره) زیاد گفتیم. دائم می گفتیم مشکلی نداریم می توانیم ادامه دهیم و ... . بعد مجبور شدیم یک راست بزرگ بگوئیم و آن این بود که دیگر نمی توانیم ادامه دهیم."
عوام فریبی و دروغگوئی در برنامه ها و شعارم نیست
لذا معتقدم مسوولان بخصوص از پائین به بالا باید راست بگویند و آنچیزیکه می فهمند و اتفاق می افتد را به مسئول بالاتر درست بگویند و جامعه را هدایت غلط نکنند.
بخصوص برای اشتیاق در مردم نباید دروغ گفت، آنهم دروغ اقتصادی. برای اشتیقاق در مردم باید از آیه های قرآن استفاده کرد چرا که ایثار و شهادت در سایه فرهنگ مادی شکل نمی گیرد.آنچیزی که مردم را در جهت حفاظت از دفاع از ارزشهای انقلاب و نظام تشویق می کند تکیه بر مضامین و آموزه های اسلام است. بنابراین عوام فریبی و دروغگوئی در برنامه ها و شعارم نیست.
*شنیده شده است به شما لقب اصلاح طلب نظام در درون جریان اصلاحات می دهند در مورد این موضوع توضیح دهید. چرا شما را زیاد منتسب به جریان اصلاحات نمی دانند؟
من کمی در این انسان شناسی ها درمانده ام. هشت سال در دوران آقای خاتمی وزیر بودم که موسوم شدیم به دولت اصلاحات و زمانی که با آقای خاتمی صحبت می کردیم به شوخی می گفت نمی دانم چه کسی اسم ما را اصلاحات گذاشت؛ لذا این امر تکلیف را مشخص می کند.
دو پایگاه رای محمد شریتعمداری
در خیابان خیلی از مردم که من را می بینند می گویند در آن دوره ای که شما بودید ، سطح عمومی قیمت ها زیاد بالا نبود سلام ما را به خاتمی برسان . کسانی هم که به مسائل سیاسی آشناتر هستند و به ادوار گذشته و فعلی من آشنایی دارند مثلا از دفتر آقا و مقام معظم رهبری نیز سئوال می کنند که اینها تعدادشان کمتر است. لذا رایی که ممکن است به سمت محمد شریعتمداری بیاید دو بخش است یکی رای جامعه ای است که تحت عنوان رای خاکستری و رای کسانیکه تصمیمشان صد در صد معین نیست اختصاص دارد و بخش قابل ملاحظه ای نیز از طبقه ای است که نگاه اعتدالی نسبت به اصلاح طلبان دارد نه نگاه افراطی.
بیشتر این موضوع از طرف خود اصلاح طلبان مطرح می شود و نه از طرف جریان مقابل. به نظرتان چرا این موضوع را نسبت به شما که هشت سال سابقه اجرایی در دولت اصلاحات داشتید مطرح می کنند ، آنهم کسانیکه ممکن است نهایت سمت سیاسی شان نمایندگی مجلس ششم و یا عضویت در یک حزب اصلاح طلبی باشد.
واقعا این انتقاد وارد است تفکر اصلاحات یک قالب حزبی ندارد آنهایی که معتقدند اساس نظام را قبول دارند ولی ضمنا معتقدند که فقه شیعه پویاست و حکومت جمهوری اسلامی نیز نظامی پویا است و با حفظ سوابق در درون هر روز باید نو به نو شود این اصلاحات است و یک تفکر سالم است.
من با اصلاح طلبان کار دارم نه انحلال طلبان
اصلاح طلب یعنی کسی که جمهوری اسلامی را در همین قواره ای که هست قبول دارد و در عین حال اعتقاد دارد که باید روز به روز این نظام همراه با تحول و اصلاح باشد تا بتواند در نظام سیاسی بین الملل ادامه یک حیات مقتدارانه داشته باشد. این نگاه شایسته ای است که من طرفدار آن هستم که البته باید در چارچوب خرد و عقلانیت باشد. اپوزیسیون منتقد جزء اصلاحات نیست کسانیکه نظام و چارچوب های آنرا قبول ندارند اصلاح طلب نیستند انحلال طلبند. بنابراین آنان که انحلال طلبند ما با آنان کار نداریم، ما تنها با اصلاح طلبان کار داریم.
باید از بعضی مدعیان اصلاحات پرسید که شما کجا بودید؟
من که برای این تفکر کار کردیم و تلاش کردیم اصلاح طلب ندانند من نمی دانم چه کسی را باید اصلاح طلب بنامند، باید از بعضی مدعیان اصلاحات پرسید که شما کجا بودید؟
پیشنهاد شریتعمداری برای چگونگی رسیدن به اجماع در جریان اصلاحات
*الان چند کاندیدا در این جریان مطرح هستند و هر کسی یک طرحی را برای رسیدن به ائتلاف پیشنهاد داده است؟ شما هم پیشنهادی برای ائتلاف دارید و اینکه محوریت شورای هماهنگی جبهه اصلاحات را برای رسیدن به اجماع قبول دارید؟
بهترین تصمیم آن است که افرادی مانند خاتمی ، مجید انصاری و همچنین چهره های شاخص روحانی و افراد مکلا مانند آقای فرهادی ، راه چمنی ، محمد رضا خاتمی دور هم جمع شوند تا به یک نتیجه مشخص برسند .
نمی شود اصلاح طلبان بعداز شش ماه بگویند یا خاتمی یا هیچ
نمی شود شش ماه بحث کنند مشارکت یا شرکت، مشارکت حداقلی یا مشارکت حداکثری و آخر هم بگویند یا خاتمی یا هیچ. عقلانیت سیاسی حکم می کند که به جمع بندی برسند، همچنان که در دوره های گذشته نیز همین طور بوده است. حالا چندین ماه است بحث می کنند شرکت یا مشارکت فعال یا مشارکت نیمه فعال و این تنها موجب از دست رفتن زمان می شود و جایگاه تفکری که قبلا به جناح چپ موسوم بود تقریبا دارد از عرصه سیاسی کشور کنار می روند.
مجموعه اصلاح طلبان بسیار وسیع تر از احزابی است که امروز در حال فعالیت هستند. من معتقدم اشخاص حقیقی که تعداد آنها زیاد نیست و افراد تاثیرگذاری هستند راحت تر می توانند به نمایندگی از احزاب و گروه های اصلاحات تصمیم بگیرند؛ چرا که احزاب و گروه های سیاسی تعدادشان مشخص نیست باید بدانیم کدامشان اکثریت و نفوذ دارد و کدامشان ندارد چرا که صحبت هایی که از سوی احزاب در این خصوص می شود تنها در حد یک ادعاست و اطلاع دقیقی در موردش آن نیست. نتیجتا باید این اصالت را بدهند به افراد حقیقی مورد شناخت که در عرصه سیاست کشور سالها با یکدیگر همراه بودند که بنشینند با یکدیگر تصمیم بگیرند تا به اجماع رسید.
*آیا این نقدی بر این جریان نیست که دچار چالشی در یک مقطعی شده اند و دیگر نمی توانند خودشان را از این چالش بیرون بکشند؟
این بر می گردد به همان موضوعی که ما در سئوال قبلی به آن پاسخ دادیم. تشتت آرا در جریان اصولگرایی بدتر از جریان اصلاحات است آنهم در زمانیکه 8 سال بر اریکه قدرت بودند و برای احمدی نژاد فرش قرمز پهن کرده بودند و می گفتند " آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا" و تمام نمایندگان مجلس برایش شعرخوانی کردند، اما اکنون انواع ائتلاف ها، طیف دولت، شاخه قم و تهران و... را در این جریان می بینیم.این جریان هم باید به سمت وحدت برود.
*این جریان تصمیمش را برای ورود به انتخابات گرفته است و طیف های مختلف اصولگرایی هریک بنا به وظیفه، تجربه و ظرفیت خود برای حضور گسترده در انتخابات در تلاشند.
البته این موضوع برمی گردد به اتفاقات بعد از انتخابات 88 و چالشی که برای این جریان به وجود آمد که خوب برخی از شخصیت ها و لیدران این جریان در زندان هستند.
* اگر از هر طریقی اجماعی در جریان اصلاحات صورت بگیرد و شما كاندیدای نهایی این جبهه نباشید آیا كناره گیری می كنید؟
- من فقط یك شرط برای كناره گیری از انتخابات دارم و آن كاندیداتوری آن 4 نفری است كه در ابتدای مصاحبه گفتم.
اجماع برای رسیدن به یک کاندیدا نیست/حتما یکی از سه کاندیداهای برگزیده خواهم بود
* پس رسیدن به اجماع در این جریان فایده ای ندارد و برخی از كاندیداهای دیگر اصلاحات نیز چنین عقیده ای دارند.
- رسیدن به اجماع به این معنی كه چند نفر دور هم جمع شوند و تصمیم عقلایی بگیرند ممكن است حاصلش این شود كه در شرایط كنونی سه نفر برای انتخابات كاندیدا داشته باشیم. لزوماً اجماع برای رسیدن به یك نفر نیست. حتماً یكی از این سه نفر من هستم تردیدی نداشته باشید.
در مذاکراتم به دنبال حذف گسست ایجاد شده و ایجاد وحدت در جامعه سیاسی بوده ام
*اقبال احزاب اصلاحات نسبت به خودتان را چگونه ارزیابی می كنید و تا كنون با چه كسانی برای ورود به انتخابات رایزنی داشتید؟
با مجموعه دوستان گوناگونی که در عرصه های مختلف در طول این 30 سال در خدمتشان بودم و رای و نظر آنان برای من اهمیت داشته است مشورت كردم که تعدادشان هم خیلی زیاد است. از بین علما و كسانی كه در صنف روحانیت نیستند مذاكرات زیادی داشتم و البته مذاکرات من جهت دار بوده است.
در مذاكرت گسترده ای كه در این ایام داشتم حرکت در جهت ایجاد وحدت در جامعه سیاسی ایران بود. در این مذاكرات به دنبال آن بودم گسستی كه در جامعه سیاسی كشور از آن رنج می بریم را حذف کنم که زمانی حسرت آن را نخوریم كه باید اتفاق نظر در عرصه سیاسی، فرهنگی و اقتصادی كه منشاء رشد و تعالی، رفاقت، همدلی و همزیستی مسالمت آمیز در کشور می شود داشته باشیم. ما مدعی گفتگو با سایر تمدن ها هستیم، مدعی ایجاد انجام یک رسالت جهانی هستیم، مدعی تبلیغ بر پایه دین خاتم هستیم؛ لذا شایسته است كه در عمل نیز این رفتارها را از خودمان نشان دهیم و اگر هم بلد نیستیم برای آن تمرین كنیم.
جهت دوم این مذاكرات یك استمزاج بوده است برای ورود به انتخابات و این هدف دوم را نیز در كنار هدف اول تعقیب می كردم و خداوكیلی بیشتر مذاكراتم بر مبنای موضوع اول بوده است تا موضوع دوم. به نظرم این مذاكرات تا حدود زیادی ثمربخش بوده و حداقل این فكر را ایجاد كرده است كه آدم های معتدل و دلسوز نظام حرفشان در جماعت خودشان شنیده شود. این انحصاراً مربوط به اصلاح طلبان نیست بلكه با برخی از اصولگرایان نیز من این مذاكرات را داشتم.
به دنبال جلوگیری از تکثر کاندیداها هستم
جهت گیری دیگرم این بوده است كه انتخابات ریاست جمهوری را دنبال یك اتفاق مهم سیاسی كه هر 4 سال یكبار رخ می دهد از تكثر كاندیداها به دور باشیم چرا كه وقتی تعداد كاندیداها زیاد شد انتخاب رئیس جمهور شانسی می شود. آرا آنقدر تقسیم می شود كه بالا بودن 200 یا 300 هزار رای كاندیداها نسبت به یكدیگر سرنوشت ساز می شود و این میزان تفاوت نشان دهنده كارآمد بودن و شایسته بودن آن كاندیداها نیست. ولی بر اساس قانون انتخابات دو نفر اول به مرحله دوم خواهند رفت و دیگر انتخاب اصلح معنا ندارد.
با تکثر کاندیداها قومیت گرایی تقویت می شود
با تكثر كاندیدها از مردم فرصت یك حضور عالمانه را می گیریم و قومیت گرایی را تقویت می كنیم. مثلاً ترك ها می روند پشت سر یك آذری زبان و لرها می روند پشت یك كاندیدا از جامعه خودشان. بنابراین حركت در این زمینه غلط است بنابراین باید تعداد کاندیداها محدود شود. ما باید كار شورای نگهبان را آسان كنیم هر چه گروه های سیاسی درست عمل كنند این فشار بر شورای نگهبان كمتر می شود. اگر تعداد معدودی ثبت نام كنند قطعاً تعداد رد صلاحیت شدگان نیز خیلی كمتر و یا اصلاً رد صلاحیت نخواهیم داشت؛ لذا مذاكرات من بیشتر در این زمینه ها بوده است.
وقتی کاندیدا یک نفر نباشد احتمال حضور من هم وجود دارد
* پس در واقع این پیشنهادتان به كاندیداهای دیگر است چرا كه شما به هیچ عنوان از انتخابات كنار نمی روید؟
اگر صحبت از اجماع می كنم الزاماً برای رسیدن به یك نفر نیست آن را هم خیلی مناسبت نمی دانم. وقتی یك نفر نباشد احتمال حضور من هم هست و مشكلی در این زمینه نیست.
* نظرتان در مورد دیگر كاندیداهای ریاست جمهوری چیست؟ آیا كاندیدایی وجود دارد كه صلاحیت ریاست جمهوری را داشته و شما خود به نفع وی كناره گیری كنید و اگر بدانید اقبال او از شما بیشتر باشد حداقل بخواهید به او رای دهید؟
من نسبت به كاندیداهای ریاست جمهوری بیگانه نبودم و با توجه به آشنایی كه با آنان داشتم می دانستم چه كسانی قرار است كاندیدا شوند. احیاناً در بین كاندیداهایی كه امروز هستند با توجه به شرایط امروز كشور چراکه ممكن است بعضی از چهره ها بسیار برای اداره كشور مطلوب باشند اما نه در شرایط فعلی كشور؛ بنابراین با توجه به شرایط فعلی كشور اگر كاندیدایی را مناسب تر از خودم می دیدم هرگز وارد رقابت ها نمی شدم.
اگر می دانستم کسی که رئیس جمهور کشور می شود می تواند مشکلات کشور را زودتر و بهتر حل کند، می تواند جمع زیادی از نخبگان سیاسی و فرهنگی و اقتصادی را در قوه مجریه دور هم جمع کند، سرمایه های از دست رفته را مجددا برگرداند ، در بین افرادی كه در قوه مجریه می توانند مشغول فعالیت بشوند وفاق ایجاد كند و الزاماً انتخاب آنان با نگاه سیاسی، باندی و حزبی نباشد؛ قطعاً وارد عرصه انتخابات نمی شدم. نگاه كردم دیدم مثلاً آقای ایكس خیلی منتصب به اصولگرایی تند هستند. خب سال های سال اینگونه بوده است قطعاً اگر بیاید، باز دوباره قرار است یك طرف مملكت فلج شود و ما پای چپ مان همین طور لنگان لنگان حركت كند و روی زمین كشیده شود و راه برویم. و یا آقایی دیدم در جناح اصلاح طلبان كه خیلی مواضع حاد دارد. خب اگر ایشان وارد صحنه شود بخش قابل توجهی از بخش راست بدن ساقط می شود و اینها خسران برای نظام ایجاد می کند.
* منظورتان چه كسانی است.
- من اسم نمی برم من نمی خواهم اشخاص را متهم كنم اما وقتی به چهره مبارك و نورانی این اشخاص نگاه كنید فوری می توانید این موضوع را متوجه شوید؛ چرا كه در كارنامه كاری آنان ثبت شده است. مثلاً وزیر فلان دولت بودند و همه افراد در آن وزارتخانه را از یك جناح انتخاب كردند و نتایج مشعشعی هم داشته است كه اینها به وضوح قابل درك است.
نگاه خطی در دولتم ندارم/ شایستگان را انتخاب خواهم کرد
*پس در كابینه شما از اصولگرایان هم استفاده خواهد شد؟
قطعاً اگر از فیلتر شورای نگهبان عبور كنم و صلاحیت ریاست جمهوری را داشته باشم و مورد اعتماد مردم قرار بگیرم قطعاً كسانی را كه شایستگی مسئولیت و پستی را داشته باشند در سمت های مختلف به كار خواهم گرفت و قطعاً نگاه من نگاه خطی نیست.
افراد تاثیرگذار کابینه ام را قبل از انتخابات معرفی می کنم
*در مورد كابینه و تیم همراه خود فكر كرده اید؟ آیا می تواند حداقل یك سوم آنان را قبل از انتخابات به مردم معرفی كنید؟بعضی از کاندیداها گفته اند قبل از انتخابات برخی از اعضای کابینه خود را اعلام خواهند کرد.
افراد تاثیرگذار را بله. یعنی من اساساً دست آنان را می بوسم كه حلقه همكاری خود را در عرصه انتخابات همراه با برنامه هایشان به مردم معرفی می كنند. اما اگر تنهایی این كار را بكنم نه؛ چرا كه این كار منفرداً كار عبث و بیهوده ای است. اگر یك وجهه جمعی به وجود بیاید من قطعاً جزو اولین كاندیداها خواهم بود كه حلقه فكری خود را معرفی خواهم كرد.
* ویژگی های كابینه شما چست؟
مهمترین عنصر آن كارآمدی و تقوا به مبانی نظام است.
* منظور من رویكرد نیست بلكه ویژگی هایی همچون جوان بودن و یا استفاده از زن در كابینه.
اینها در درجه بعدی است. ابتدا مهم است كه شما برای عرصه اداره كشور چه اشخاصی را مهم و كارآمد ترتشخیص بدهید و تعهد آنان را نسبت به مبانی جمهوری اسلامی بسنجید. این دو عنصر در كنار هم نتیجه اش یك نتیجه مطلوب و منطقی است.
* در مورد هزینه تبلیغاتی تان فكر كرده اید. برای هر ایرانی چه مقدار هزینه خواهید كرد؟
من خواهش می كنم از همه كسانی كه به من علاقمند هستند اگر فكر می كنند كه من می توانیم در این عرصه به مردم خدمتی كنم در موعد مقرر که حساب های رسمی را كه برای كاندیداها برای كمك مردمی اعلام می شود کمک های خود را به من دریغ نکنند.
* فکر می كنید با این شرایط اقتصادی در این دوره از انتخابات مردم به كاندیداها كمك مالی خواهند كرد؟
اگر خیل گسترده مردم حداقل پولی را به كاندیداها بدهند نه فشار به مردم می آید و نه كاندیداها.
مخارج تبلیغاتی غیر از کمک های مردم دزدی و سرقت است
* فقط روی كمك های مردمی حساب كرده اید؟
غیر از این می شود دزدی و سرقت. ما فقط به كمك مردم چشم دوخته ایم. من 8 سال وزیر بازرگانی جمهوری اسلامی بودم و فضای كسب و كار را متحول كردم و قانون تجارت را بعد از 80 سال بازنگری كردم، نظام پرفساد صدور مجوزها را الغا كردم، نظام تعرفه های موثر را حاكم كردم البته این نظام پرفساد مجدداً دوباره سر و کله اش در آسمان فعالیت های اقتصادی و در فضای كسب و كار حاكم شد، امیدوارم مجدداً من حاكم شوم و آن را حذف خواهم كرد.
* اگر بخواهید یك شخصیت اقتصادی كه شما قبولش داشته باشید نام ببرید چه كسی است؟
من معتقدم اقتصاد یك موضوع چند وجهی است. باید به بوژنه اقتصاد تكیه كرد و نه فرد.در هیچ جای دنیا به فرد تکیه ندارند. من جمعی از نخبگان اقتصادی را دعوت می كنم به همكاری و برای رای و نظر آنان نیز ارزش قائلم. اما هیچ تصمیم اقتصادی در كره ارض گرفته نمی شود كه 100 درصد پایدار باشد بنابراین نگاه باید یك نگاه نسبی به مسایل باشد و براساس خرد جمعی قطعاً یك فرد خطرات زیادی می تواند ایجاد كند.
زمان برای دولت جهت تصمیمات اصلاحی از دست رفته است
* اگر به جای احمدی نژاد بودید برای حل این همه مشكلات اقتصادی و بهبود معیشت مردم چه تصمیمی می گرفتید؟
امروز كه داریم صحبت می كنیم دولت در ماه های پایانی خودش است لذا دنبال کردن سیاستی كه اعتماد ملی نسبت به آن جلب شود سخت است. یعنی نمی شود در پایان شب و نزدیك سپیده دم آدم تصمیماتی بگیرد كه در آغاز شب باید به آن فكر كرد. زمان برای این دولت برای تصمیمات اصلاحی از دست رفته است . بنابراین باید امیدوار بود با یك روند نسبتاً آرام این روز های پایانی به پایان برسد. دولت باید تمام همش را برای جمع كردن پروژه های نیمه كاره ای كه در عرصه های كنونی باز كرده بگذارد و تلاش كند كار نیمه كاره كمی تحویل دولت بعدی دهد.
چسبندگی اقتصاد داخلی به سیاست های جهانی از خطاهای بزرگ دولت احمدی نژاد بود
اقتصاد در روزهای پایانی دولت یك آرامش همراه با ركود به خود می گیرد و خیلی تحول اساسی اتفاق نمی افتد مگر تحولاتی در عرصه سیاست خارجی رخ دهد.چراکه اقتصاد امروز ما خیلی وابستگی سیاسی به نظام بین الملل پیدا کرده است. مثلا مذاکرات آلماتی خوب صورت بگیرد قیمت دلار پایین می آید یا جوبایدن یک حرفی را مطرح می کند دوباره می رود بالا و این چسبندگی از خطاهاب بزرگ این دولت است نباید اجازه دهیم این وابستگی تا این حد رشد كند.
* عبرت سیاسی که از سال گذشته گرفتید چیست؟
كسانی كه دل در گرو ولایت و نظام دارند باید تلاش كنند در عرصه اجرایی كشور به هر شكل ممكن حاضر بمانند و فاصله گرفتن شان اگر به میل و اراده خودشان باشد لطمه است.
کاندیداها نمی توانند پانتومیم اجرا کنند/برای شور انتخاباتی باید شرایط موجود را نقد کنند
* مهمترین خطری كه در آستانه انتخابات احساس می كنید چیست؟ و پیش بینی شما از خطرهای احتمالی سال جاری چیست؟
ما در سال جاری در دو عرصه كار بزرگ در دست داریم یكی در عرصه سیاست خارجی و مذاكرات هسته ای است و طبیعتاً هرچه اجماع در داخل و یكپارچگی در صنوف مردم و مسئولان بیشتر باشد مذكرات ما قویتر صورت می گیرد .از طرف دیگر انتخابات در پیش است و شور و نشاط انتخاباتی ایجاب می کند که تضارب دیدگاهها و نقدها در فضای انتخابات وجود داشته باشد. اساساً كسانی كه در انتخابات شركت می كنند نمی توانند پانتومیم اجرا كنند باید حرف بزنند و وقتی كه می خواهند حرف بزنند نمی توانند در مورد دولت قاجار صحبت كنند باید دولت فعلی را نقد كنند و بگویند وضع مردم در شرایط حاضر چگونه است.
من همیشه دنبال یك سوال هستم و آن این است كه كاری كه من می كنم برای روشنگری است و برای اینكه مردم به انتخاب احسن برسند و یا تنها دعوت به خود است كه یك نوع تزاحمی هم در ذات با یكدیگر دارند كه این نیازمند تفاهم و همدلی و وفاق داخلی است و آن یكی نیازمند یك انشقاق است.
* توصیه شما به گروه های سیاسی و كاندیداها چیست كه بتوانند از این آزمون سربلند بیرون بیایند.
من به كسی توصیه ای ندارم اما توصیه ام به خودم این است كه انشاء الله رضای خدا را در كارهایمان در نظر بگیریم. اخلاق مدار زندگی كردن وظیفه همه ماست؛ اما آموزش اخلاقی دادن وظیفه علما است بنابراین من نمی توانم به دیگران توصیه ای داشته باشم.
مذاکره مستقیم با مردم صف بندی های سیاسی موجود را بر هم می زند
* در نهایت چقدر شانس خود را برای پیروزی در انتخابات زیاد می دانید؟
به شرایط زیادی بستگی دارد اگر در برگزاری مناظره ها برخلاف دوره های گذشته چارچوب اخلاق و ادب حفظ شود، مذاكره مستقیم با مردم صف بندی های سیاسی موجود را بر هم می زند و شرایط را بیشتر فراهم می كند تا مردم درست انتخاب كنند. اگر این فرصت پیدا شود فكر می كنم با توجه به عملكرد هشت ساله ام در دولت توفیق آن را دارم كه از رای مردم برخوردار شوم.
-----
گفتگو از محبوبه نیاورانی
نظر شما