دکتر محمد بقایی ماکان در گفت و گو با خبرنگار مهردر مورد اینکه آیا فیلسوفان اسلامی و ایرانی در خصوص مفهوم عدالت نظریه پردازی جامعی کرده اند؟ گفت: در بین فیلسوفان ایرانی از قدیم ترین ایام تا امروز در قیاس با اندیشمندان و فلاسفه غرب مفهوم عدالت به آن گستردگی که در فلسفه غرب مطرح شده مورد بحث قرار نگرفته است.
وی افزود: مگر در میان متکلمان که این مفهوم را از نظر آموزه های دینی مورد تجزیه و تحلیل قرارداده اند که بیشتر مبتنی است بر برداشتی که از معنای«قسط» در متون دینی به خصوص در تفاسیر قرآنی آمده است که آن هم اگر به وسیله فیلسوفانی مانند ملاصدرا مطرح شده باشد اندیشه تازه ای نیست که به وسیله خود او ابداع گردیده باشد یا اگر ابن سینا و فارابی به این موضوع پرداخته باشند آن هم متأثر از تجزیه و تحلیلی است که فیلسوفان یونانی از مفهوم عدالت داشته اند.
این استاد فلسفه و ادبیات تصریح کرد: بنابراین به طور کلی می توان نتیجه گرفت که در فلسفه اسلامی، مفهوم عدالت بیشتر متأثر از برداشتی است که در حوزه دین از این اصطلاح می شود.
بقایی ماکان در مورد اینکه در مقایسه با مفهوم آزادی، فلاسفه اسلامی بر تقدم عدالت بر ازادی تأکید دارند یا برعکس هم تصریح کرد: تردیدی نیست که عدالت و آزادی دو مفهوم در هم تنیده اند و عدم وجود یکی از این دو سبب می شود تا مفهوم دیگری ناقص بماند. بنابراین می توان با اندکی تسامح به این نتیجه رسید که هر جا که مفهوم عدالت مطرح شده طبیعتاً آزادی نیز به طور ضمنی از آن استنباط می شود.
این نویسنده و مترجم کتابهای ادبی و فلسفی ادامه داد: ولی باید توجه داشت که آزادی و عدالت دو مفهوم محوری زندگی واقعیِ بشری است که مانند همه مفاهیم مجرد وابسته به زندگی تابع گذر زمان است و چون آنها جزیی از کل زندگی هستند تابع تغییرات اصلی حیات می باشند.
وی درپایان یادآورشد: از همین رو در طول تاریخ تفکر مفاهیم عدالت و آزادی نه تنها در میان فلاسفه غرب بلکه در بین فیلسوفان اسلامی نیز تعریفی یکسان نداشته است. برای مثال پیروان فلسفه اشراق تعریفی متفاوت از این دو مفهوم نسبت به متکلمان و دیگر فیلسوفان دارند.
نظر شما