۲۸ فروردین ۱۳۹۲، ۹:۰۱

چرا کودکان كنجكاو هستند و چگونه با آن برخورد کنیم

چرا کودکان كنجكاو هستند و چگونه با آن برخورد کنیم

والديني که به كودك خود مي گويند اين قدر سوال نكن يا راحتم بگذار، براي چه مي خواهي بداني؟ به طور مستقيم به كودك توهین می کنند و حس كنجكاوي كودك را نابود مي كنند.

به گزارش خبرگزاری مهر، تلاش انسان برای سردر آوردن از جهان از همان ابتداي زندگي آغاز مي شود، همه كودكان خردسال تشنه يادگيري هستند و به آن نياز دارند. آنان از همان روز اول تولد، زندگي خود را با تقليد كردن و كنجكاوي آغاز مي كنند. كنجكاوي به معناي تمايل به دانستن و اشتياق به ياد گرفتن است. كنجكاوي ممكن است ما را گرفتار مخمصه كند، ولي ما را به پرسيدن و جمع آوري اطلاعات تازه وا مي دارد. كنجكاوي نيرويي است كه ذهن را تغذيه مي كند تا زنده و بالنده شود. كنجكاوي، يك نيروي خود انگيزشي شكست ناپذير است.

انگيزه يعني دليل براي انجام هركار و چه دليلي بهتر از دانستن؟ كنجكاوي نيرويي است كه از درون ما مي جوشد و بدين معناست كه ما صاحب آن هستيم. وچون از درون ما مي جوشد به احتمال زياد، با دوام است.

اين مهم است كه ما حس كنجكاوي كودكان را پرورش دهيم، اما همانطور كه همه والدين مي دانند، گاهي اوقات، گفتن اين حرف آسانتر از عمل كردن به آن است. نخستين مانعي كه بر سر راه ذهني پويا قرار مي گيرد، مفهوم پذيرفته شده و گسترده "كودك خوب"است. ما خودمان معمولا پيام هاي آشكاري را مي فرستيم كه بچه "خوب" كسي است كه چيزي را به چالش نگيرد و دردسرساز نباشد. دومين چيزي كه كنجكاوي را سركوب مي كند، ناشكيبايي ما در برابر هر نوع پرسش است، نه فقط آنهايي كه مبارزه طلبانه هستند.

همه كودكان نياز دارند به نحوي تاييد شوند ومورد توجه قرار گيرند. كودكان در خانه و كودكستان و محيط هاي مدرسه، كودكان شيرخوارو كودكان خردسال به شدت نيازمند توجه هستند، بسيار زود ياد مي گيرند كه به نحوي رفتار كنند كه افراد مهم اطراف خود راضي وخرسند سازند. براي كودك، خوب بودن بدين معنا است كه اشخاص بالغ از او راضي باشند، اما يادگيري خوب بودن، همچنين بدين معناست كه ممكن است چيز زيادي ياد نگيريد.

وقتي از پدر ومادر ها بپرسيم كه چه زماني نسبت به كودك شان بدترين احساس منفي را دارند، اغلب مي گويند زماني كه كودكشان به طور شفاهي به آنها اعتراض مي كند وجيغ و داد، گله گزاري وگريه زاري مي كند و جر وبحث با كودك را خوشايند نمي دانند، و زماني كه فرزندانشان با يكديگر دعوا مي كنند احساس به شدت منفي پيدا مي كنند و هنگامي كه آنان در بيرون از خانه اعتراض مي كنند وآنان را انگشت نماي عام وخاص مي كنند احساس طرد شدگي مي كنند.

زماني كه كودكان مي خواهند مورد توجه قرار گيرند معمولا به گريه واعتراض متوسل مي شوند. اعتراض هاي كلا مي ديگر، مانند جيغ و داد وگله گزاري نشان مي دهد كه كودك مي تواند فكر كند و سوال كند. معمولا تحقيقات نشان داده كه وقتي ما از كودكان مي خواهيم خوب باشند معمولا منظورمان اين است كه آنها نبايد سوال كنند يا با ما به بحث بپردازند، نبايد به استقبال خطر شكست بروند، نبايد طرح هاي خود را عملي كنند يا درباره اشتباهات خود حرفي بزنند.

كودكاني كه ياد مي گيرند ففط چيزهايي را بگويند كه تصور مي كنند ما مي خواهيم بشنويم، صرفا به صورت بازتاب هايي از خودمان در مي آيند و مسلما به كندو كاو در خود نمي پردازند.

پرسش هاي كودكان مي تواند خشمگين كننده، ناخوانده، تهديد كننده و قطعا دشوار و خسته كننده باشد. بيشتر از آن بعضي اوقات نشان دهنده ناآگاهي خود ما هستند كه ممكن است برايمان ناراحت كننده باشد.

كودكان همواره از روي كنجكاوي ذاتي سوال نمي كنند. كودكان ممكن است به هر دليلي سوال كنند. ما مجبور نيستيم به همه آنها با يك ميزان علاقه و اشتياق، يا در همان لحظه اي كه سوال مي كنند پاسخ دهيم. مثلا زماني كه كودكان خيلي كوچك مي پرسند "چرا" و مرتبا آن را تكرار مي كنند براي اين است كه آن را به مثابه راهي براي كنترل وهدايت گفتگو هايي كشف كرده اند كه تا آن زمان بزرگسالان كلا در اختيار خود داشته اند. آنان با سوال كردن جلب توجه مي كنند.

سوال كردن در دست کودکان ابزار نيرومندي براي كنترل خود است درست مانند نه گفتن كه پيش از آن بوده است. همچنين راهي است براي پي بردن به چيزهايي كه آنان را سردرگم مي كند. ما نبايد اين چراها را ناديده بگيريم، ولي درك علت اين سوالات كه به سرعت و به تناوب مي آيند و به خصوص در مراحل رشد ديده مي شوند، سودمند است.

کد خبر 2034225

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha