"رضا پناهي" - هنرمند نقاش - در گفت وگو با خبرنگار تجسمي "مهر"، ضمن بيان اين مطلب گفت: همان طور كه در اين نمايشگاه نقاشي انفرادي مشاهده مي كنيد، مي بينيد كه من يك نقاش فيگوراتيو هستم. البته اين را بگويم كه هيچ نقاشي نمي تواند به خودي خود، يك سبك را در نقاشي برگزيند. بلكه اين گذشت زمان و انديشه هاي اوست كه سبك نقاش اش را مي سازد .
وي درخصوص ويژگي هاي نمايشگاه خود افزود: آثاري كه من در اين نمايشگاه ارائه داده ام ، تماما عنوان دارند. درواقع مي توانم بگويم ، به شدت به عنوان در آثارم معتقد هستم . چرا كه فكر مي كنم ، نقاش بايد واسطه هايي را از طريق عنوان اثر اتخاذ كند تا بتواند به اثر يك بعد اجتماعي اثر گذار بخشد .
" پناهي " در مورد پيچيدگي آثارش براي مخاطب عام گفت : در مواجهه با يك اثر نقاشي به دو نحو مي توان ارتباط برقراركرد. يكي اين كه مخاطب واقعا از ديدن يك تابلو لذت مي برد و ديگري برعكس . يعني تابلو هيچ حسي را به مخاطب القا نمي كند. به هر حال مخاطب بايد سطح بينش خود را نسبت به هنر ارتقا دهد. در حقيقت اگر مخاطب ، مولفه هاي نقاش را شناسايي كند و به حيطه تجسمي اشراف داشته باشد، مي تواند در برقراري ارتباط با اثر موفق باشد. اما مي توان گفت ، چنين پارادوكسها و تضادهايي هميشه بين نقاش و مخاطب بوده است و تنها راه حل اين تناقضها، همسطح شدن اين دو باهم است .
اين نقاش تصريح كرد: شما به من مي گوييد، آثارم به نوعي در برگيرنده هنر مدرن است، در حاليكه من در نقاشي هايم به نوعي خواستار به تصوير كشيدن ريشه ها ي انسان در قالبهاي نقاشانه هستم.
وي درپاسخ به اين سوال كه چقدر به پيام در آثارتان معتقد هستيد؟ گفت: امروز باگستردگي جهان ، نگرشهاي متفاوتي در اين باره ارائه مي شود اما واقعيت اين است كه بايد با زبان هنرپيامي را منتقل كرد . نقاشي در هر حال قادر به بازگو كردن خيلي چيزها نيست. من معتقدم نبايد پيام را مستقيما در داخل تابلو جستجوكنيم. شايد يكي از علت هايي كه هنر نقاشي ما در جذب مخاطب رشد نمي كند همين باشد. به هرحال ، ادبيات روايت كننده بهتري نسبت به هنر نقاشي است.
" پناهي " در مورد تعلقاتش به عناصر بصري گفت : به ريتم ، بافت ، رنگ ، همگوني ، همساني ، هم خواني و كمپوزسيون بيشتر اهميت مي دهم تا به پيام . اساسا فكرمي كنم ، نقاشي نياز به پيام ندارد، بلكه پيش از هر چيز به انديشه نيازمند است. نقاشي همواره داراي يك زبان بصري است. اگر دقت كنيد مي بيند كه مردم اين روزها بيشتر آسان طلب شده اند و فكر مي كنند كه بايد تابلوي نقاشي مثل آينه بيانگر همه چيز باشد. اين مسئله در سينماي ما هم اتفاق افتاده است . مخاطب پيش از آنكه به سمت و سوي سينماي معناگرا مثل سينماي " سهراب شهيد ثالث " گرايش داشته باشد ، به سمت سينماي تجاري وآسان فهم ، متمايل است .
وي درپاسخ به اين سوال كه نماد در نقاشي هاي شما خصوصا در اين نمايشگاه چه نقشي دارد اظهار داشت : من بيشتر با درونياتم نقاشي مي كنم. يك نوع برخورد درون ذاتي كه مرا وادار به اين امر مي كند. آدم هاي وارونه در نقاشي هاي من، در واقع نمادي از خود من هستند كه در تجزيه و تركيب قرارگرفته اند. نقاشي هاي من در اين نمايشگاه ، حالات فردي و رفتاري انسان معاصر را به تصوير مي كشد. من به نماد در كار فكر نمي كنم، بلكه به ثبت جنبه هاي گوناگون زندگي مي پردازم.
" رضا پناهي" در پاسخ به اين پرسش كه آيا دوران سبك ها سپري شده است يا نه؟ گفت : قطعا سپري شده است ، زيرا آخرين مكتب هاي مولف در دهه 80 اتفاق افتاد و با تحكيم آن ، ديگر سبكي به وجود نيامد. در مجموع مي توان گفت ، مكتب زماني به وجود مي آيد كه چهارچوب ها ي يك شيوه معاصر پديدارشده باشد .
وي افزود: نمي توان فضاي نقاشي را به طور جامع با كلمات بيان كرد. چرا كه بسياري از كاركردها و مولفه ها ي نقاشانه ، تفسير ناپذيرند و نمي توان ،آنها را با زباني به غيراز نقاشي بيان كرد.
" پناهي در باره اثر " جدل " خود گفت : اين اثر كلا از خطوط در هم تنيده ساخته شده است كه علاوه بر ساخت پيكر، بافته ها نيز از اجزاي تشكيل دهنده آن هستند. اين تابلو براي مخاطبي كه يك صحنه دعوا را ازنزيك ديده باشد ، ملموس تر است . درواقع ، زاويه ديد من به عنوان يك نقا ش، برحركات و رفلكس ها تاكيد دارد. هم چنين از تصوير كردن چنين تابلويي مي خواستم به جدل كردن انسان با خودش هم اشاره كنم. در اثر پرده هاي رنگي هم ، پيكره هايي كه در تصوير به چشم مي خورند ، از فرم هاي تنيده و ارگانيك تشكيل شده اند و رنگها از حالات متضادي برخوردارند.
به گزارش "مهر" " جدل " ، " رابطه پنهاني " ، " شكاف " ، " دروازه هاي روشن " ، "پيكر كور" ، "نامه هايي به طلا" ،" رابطه شبانه" و... از جمله آثار به نمايش در آمده در اين نمايشگاه بودند.
" رضا پناهي " يكي از نقاشاني است كه اين رشته را به شكل آكادميك فرانگرفته است و اعتقاد دارد ، كوچه و خيابان و آدم ها هر يك مي توانند ، براي او در حكم دانشگاه باشدند. اين نقاش كه متولد سال 1360 مي باشد ، پيش از اين سه نمايشگاه گروهي و انفرادي داشته است . و ي هم چنين دربي ينال نمايشگاه طراحي جهاني در سال 80 نيز موفق به اخذ جايزه شده است. در اين نمايشگاه ، 38 تابلو ازاين هنرمند جوان به چشم مي خورد كه تماما به سبك فيگوراتيو تصوير شده است.
نظر شما