۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۲، ۱۳:۰۵

مهرعلیزاده در سایت شخصی مطرح کرد:

3 گزینه مورد اجماع نهایی اصلاح طلبان/ انرژی هسته‌ای در کنار معیشت و امنیت حق مسلم ماست

3 گزینه مورد اجماع نهایی اصلاح طلبان/ انرژی هسته‌ای در کنار معیشت و امنیت حق مسلم ماست

یک کاندیدای احتمالی اصلاح طلب در انتخابات ریاست جمهوری با تاکید بر این که ایرانیان در سطح جهان نباید شهروند درجه 2 به شمار بیایند، بلکه باید حقوقی همانند شهروندان آمریکایی داشته باشند، اجماع نهایی اصلاح طلبان در انتخابات ریاست جمهوری آتی را حول محور 3 نفر که مورد تائید خاتمی هم هستند خواند و دلایل شکست اصلاح طلبان در انتخابات ریاست جمهوری سال 84 را تشریح کرد.

به گزارش خبرنگار مهر، محسن مهرعلیزاده یکی از کاندیداهای احتمالی اصلاح طلب حاضر در انتخابات ریاست جمهوری پیش رو با در پیش گرفتن رویه جدید برای معرفی خود به مردم و پاسخگویی به سئوالات آنان در سایت شخصی اش با عنوان رفاه ملت، سئوالاتی را درباره شرایط کشور در حوزه های مشارکت مردم، اقتصاد، جامعه، مسائل هسته ای و جریان اصلاحات مطرح کرده است. آنچه در ادامه می آید، متن پرسش و پاسخ های مهرعلیزاده در سایت شخصی اش است.

* سئوال: نظر شما در مورد اینكه اخیرا مردم هر گونه اعتراضی رو در زمینه‌های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی را سیاسی تلقی و از آن احتراز می كنند چیست؟

- مهرعلیزاده: یكی از اشتباهات این است كه در جامعه راه انعكاس خبرها، اظهار نظرهای كارشناسی و عمومی را ببندیم و اجازه ی شكل گرفتن بحث و اعتراض را در این زمینه‌ها محدود كنیم، در این حالت اگر به گرانی هم اعتراضی بشود، از نظر گروهی از مردم یك اقدام سیاسی تلقی می‌شود.

اما باید توجه داشت كه وقتی این اعتراضات روی هم انباشته شده و ابراز نشود، باعث نارضایتی عمومی خواهد شد. البته همه‌ حاكمیت‌ها با موارد سیاسی به قصد براندازی آن نظام برخورد می كنند، اما اینكه كسی در كنار سایر مسایل گفته شده، حتی حرف و اعتراض سیاسی خودش را بتواند ابراز و از طریق نماینده صالح خود در مجلس پیگیری كند، موجب آرامش، رشد، شكوفایی، افزایش بهره‌وری، توسعه‌ كشور، مشاركت و افزایش اعتماد و همراهی مردم خواهد بود.

یكی از وظایف NGO ها هم انتقاد سازنده و صریح است. یكی از دلایل وجودی احزاب و سازمان های مردم نهاد  این است كه در افزایش سطح اطلاعات و آگاهی سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی مردم به صورتی نقش ایفا كنند كه منجر به  بالا رفتن ظرفیت جامعه و مشاركت در اداره كشور شود.

* علت بی اعتمادی مردم مسئولان در سال های اخیر را چه می‌دانید؟

- مردم زمانی اعتماد می‌كنند كه در حرف افراد صداقت ببینند. چنانچه در كلام و رفتار مستمر مسئولان ادعاهای دروغین، وعده‌های بی مطالعه و كارشناسی نشده و نتایجی متفاوت با آنچه ادعا می‌شود، ببیند باعث می‌شود كه اعتماد آنها سلب شود.

* از نظر شما آیا زندانی سیاسی بودن یك افتخار است؟

- خیر، كسی كه به عنوان فردی متفكر و آزاد اندیش در جهت احقاق حقوق خود و جامعه اعتراض می‌كند و برای به ثمر رسیدن این امر معروف هر چه در توان خود دارد انجام می‌دهد، چنانچه در این وضعیت برخوردهای غیر منطقی و متكبرانه حاكمیت وقت منجر به زندانی شدن وی به عنوان یك زندانی سیاسی بشود مطمئنا این امر و اقدامات وی برای بدست آوردن افتخار و موجب مباهات وی نخواهد بود. آن چیزی كه وی به آن افتخار می‌كند آزاداندیشی و عقیده خودش است.

ولی بهر حال جامعه نیز به‌ خاطر صفاتی كه از چنین فردی برشمرده شده است (اهل تفكر، تدبیر، آزاد منشی، از خود گذشتگی و دلسوزی و ...) او را دوست دارند و در هر شرایطی به او افتخار می‌كنند.

* با توجه به اهمیت مواد فرمان هشت ماده‌ای امام (ره) چرا این فرمان مورد غفلت قرار گرفته است؟

- باید توجه داشته باشیم كه فرمان هشت ماده‌ای در چه شرایطی و چه وضعیتی صادر شد. بعد از دوران جنگ و بالطبع شرایط خاصی كه در آن دوران حاكم بود، یك سری اقداماتی انجام می‌شد كه از نظر امام(ره) مناسب شرایط پس از جنگ نبود (برخوردها تند و دستوری بود) و از این رو بود كه ایشان در آن مقطع اقدام به صدور فرمان هشت ماده‌ای كردند. الان هم كه 25 سال از آن دوران گذشته‌ است، گرچه برخی از موارد مطروحه به صورت ضعیف‌تری وجود دارد، اما در كل مصادیق موارد مطرح در آن زمان، زمینه‌ و مصداق اجرایی ندارند.

* به نظر شما آیا فقط انرژی هسته‌ای «حق مسلم ماست» ؟

- بله، انرژی هسته‌ای مطمئنا حق مسلم ماست. اما خیلی چیزهای دیگری هم از قبیل آرامش، آسایش، عدالت، رفاه وامنیت در همه‌ عرصه‌های داخلی، خارجی، اقتصادی، اجتماعی، رشد و توسعه، آموزش، حاكمیت بدون تنازل قانون اساسی و حفظ احترام و ارتقای عزت ملی و .... به عنوان یك انسان در بین 6 میلیارد جمعیت جهان نیز حق مسلمی است كه باید برای آن تلاش و پایداری نماییم. این كه به یك ایرانی در سطح جهان به عنوان یك شهروند درجه دو نگاه شود، سلب حق ماست. حق ما از مقولات گفته شده همان قدر است كه یك شهروند آمریكایی حق دارد داشته باشد و نباید از ملت ما با تحت هیچ عنوانی گرفته شود.

توزیع امكانات و فرصت‌ها بدون رانت برای همه نیز حق مسلم مردم ماست، آزادی بیان هم حق مسلم ماست، تقویت تشكل‌ها و احزاب سیاسی به عنوان ضرورتی برای افزایش سطح آگاهی، علم، فرهنگ، تبادل تجارب و دانسته‌ها و به طور خلاصه همه آن چیزی كه فرصت و زمینه‌ی رسیدن به كمالی كه در حد مقام خلیفه اللهی انسان باشد حق مسلمی است كه تحت هیچ عنوانی قابل سلب نیست.

* آیا حقوق مسلمی كه ذكر كردید دارای مراتب هستند ؟

- فراهم كردن زمینه‌ سیر انسان به سوی كمال و شرافت مثل حفظ احترام، صداقت، تقویت زمینه‌های علمی مثل تكنولوژی هسته ای و امثال آن در كنار صدها زمینه‌ دیگر علمی، رشد و تكامل اخلاقی فرد و جامعه با توجه به ظرفیت و استعداد بالای انسان در كسب كمالات كه بیانگر صفت خلیفه اللهی وی باشد، حقوق مسلمی هستند كه از ابتدایی ترین حقوق حیات، امنیت و معیشت شروع می‌شود و قاعدتا با نظام و برنامه معقول و مقبولی به مراتب بالا در زمینه تولید و توسعه‌ تكنولوژی می‌رسد.

* به نظر شما در این دوره هم ممكن است مثل سال 84 تكروی‌ در بین اصلاح‌طلبان اتفاق بیافتد؟

- البته این احتمال همیشه هست، ولی در این دوره بسیار بسیار كمتر از دوره‌ی قبل. با محوریت آقای خاتمی در این دوره، ضمن وفاقی كه در بین اصلاح طلبان ایجاد شده است، انسجام بین آنها نیز بسیار تقویت شده است. ضمن اینكه یكی دو نفری كه صف خود را جدا كرده‌اند، تاثیری در كل رای اصلاح طلبان نخواهند داشت و تنها رای فردی خود را بدست خواهند آورد. اما این سه نفر نهایی كه اصلاح‌طلبان به عنوان گزینه‌های نهایی اجماع معرفی كرده‌اند، مطمئنا با محوریت آقای خاتمی و طبق مكانیزم مشخص شده بر روی یك نفر اجماع خواهند و انشقاقی اتفاق نخواهد افتاد. پس از اجماع نیز تمامی نیروها و منابع در جهت فرد مورد اجماع سازماندهی و هماهنگ خواهند بود.

* به نظر شما چرا اصلاح طلبان در سال 84 نتیجه را واگذار كردند ؟

- این یك سوال تحلیلی است كه پاسخ به آن در این مجال به صورت كامل میسر نیست. اما اگر در كل و به صورت خلاصه بخواهیم بگوییم دلیل عمده آن عدم هماهنگی اصلاح‌طلبان در سال 84 و تقسیم ظرفیت آنان بین 4 كاندیدا بود. در آن زمان روزنامه‌ شرق ظرفیت اصلاح طلبان را برای رای آوری حدود 10 میلیون بیشتر از اصولگرایان اعلام كرده بود و دولت هم در دست اصلاح طلبان بود. چنانچه در همان دوره یك نفر مورد توافق و اجماع قرار می‌گرفت و دیگران از وی حمایت می‌كردند؛ همچنان قدرت در دست اصلاح طلبان باقی می‌ماند و مردم می‌توانستند طعم پیشرفت مستمر، توسعه‌ پایدار و رفاه همگانی را پس از دوران سازندگی و دوران گذار بچشند. به نظر من در آن مقطع می‌بایست یكی از بزرگان - هاشمی یا خاتمی - به عنوان محوریت نیروها قرار می‌گرفت، البته اگرچه این موضوع نیز خود متضمن چراها و دلایل متعددی است به هر حال از این مهم غفلت شد.

کد خبر 2043887

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha