به گزارش خبرگزاری مهر، «در سالهای اخیر در باب مدرنیته و وضع و شرایط پست مدرن کتابهای بالنسبه زیادی از زبانهای اروپایی به زبان فارسی ترجمه شده است. گرچه ترجمه بعضی از این کتابها بد و نامفهوم و نارساست، باید آنها را به عنوان تمرین ترجمه یا تجربه شکست سهل انگاری در کار مهم و دشوار ترجمه، پذیرفت. بعضی ترجمه ها هم خوب است و با خواندن آنها می توان با مطالب پست مدرن و وضع آن آشنا شد. برخی مدرنیته را در برابر سنت می گذارند و چه بسا که با نظر به این تقابل گمان کنند که آدم مدرن از سنت بریده است و باید با آن مخالف باشد.
در ایران و شاید در همه کشورهایی که علم و ادب و سیاست جهان جدید تعلیم و اجرا می شود، قبل از مطالعه آرا و آثار فلسفی باید کاری «بیکنی» صورت گیرد. فرانسیس بیکن به قول خودش به بتهایی توجه کرد که تا بودند و تا باشند نمیگذاشتند و نمی گذارند اندیشه نو که او آنرا حقیقت می خواند به درستی درک و دریافت شود. بتهای بیکنی هنوز هم وجود دارد و البته در مواردی صورتشان دگرگون شده است. ما هم مثل مردم زمان بیکن گرفتار عادات تاریخی و زبانی خود هستیم. ما از بسیاری تعابیر و اصطلاحات و ازجمله مدرنیته قبل از تحقیق در معنای آن، تصورهایی داریم و تازه وقتی با معنی اصطلاحی آن آشنا می شویم، آنرا مثلاً شیوه زندگی و اندیشیدن در دنیای جدید و در کشورهای به اصطلاح توسعه یافته می دانیم و فکر می کنیم که این شیوه فکر و زندگی مرحله تکامل یافته تاریخ در قیاس با دوران پیش از مدرن (و مثلاً قرون وسطی) است».
مطالب فوق سطور آغاز مقدمه نویسنده بر کتاب «اندیشه پست مدرن» است. این کتاب که تجدید چاپ آن در سال 1391 توسط انتشارات سخن در 182 صفحه صورت گرفته است به اندیشه پست مدرن و فهم معنی آن و نسبت ما و اندیشه پست مدرن و پایان مدرنیته اختصاص دارد.
دکتر داوری اردکانی کتاب «اندیشه پست مدرن» را با این جملات به پایان می برد که: «مسلماً مباحث تجدد با سیاست پیوند دارد اما از موضع سیاسی در این بحثها نباید وارد شد، زیرا با این بحث هاست که تکلیف سیاست روشن می شود نه اینکه سیاست راه تفکر را معین کند. سیاست قبل از تفکر، سیاست نیست بلکه هوی است. ماهیت تجدد و تاریخ آنرا با سیاست هوی و با هیچ سیاستی نمی توان دریافت، بلکه فهم تاریخ راه سیاست را باز و روشن می کند».
نظر شما