به گزارش خبرگزاری مهر، از جمله موضوعات مطرح شده در قرآن، مراحل حيات انسان و شناخت ابعاد و جودي او در مسير رشد و تكامل مي باشد و خداوند متعال انسان را موجودي معرفي مي نمايد كه در حيات خويش مراحلي را طي نموده و در مسير رشد و تحول قرار گرفته و منشا و مسير و مقصود حركت او نيز مشخص گرديده است.
بررسي ابعاد رشد انسان در حقيقت بررسي خصوصيات و قابليت هاي انسان از جنبه جسماني، عقلي و روحاني مي باشد. چرا كه انسان از يك بعد مادي است كه اعضاي بدن و شكل و قواي تفكر و عقلاني او را شامل مي شود و بعد ديگرش بعد معنوي است كه از جانب حق تعالي در نهاد انسان قرار گرفته تا در مسير زندگي دنيا پرورش يافته و سرانجام به سوي حق و به سر منزل مقصود باز گردد. رشد و تكامل انسان هم در بعد جسماني و عقلاني و هم در بعد روحاني و معنوي به و قوع مي پيوندد كه از ديدگاه قرآن و روايات به آنان مي پردازيم.
رشد جسماني
از مشخص ترين و محسوس ترين جنبه هاي رشد رشد بدني است كه از دوران قبل از تولد آغاز مي گردد و بعد از تولد در يك نظم و آهنگ خاصي جريان مي يابد و تحولاتي را در فرد به وجود مي آورد. بدن انسان به گونه اي متناسب و متوازن در هر يك از مراحل رشد و نمو مي نمايد.
در قرآن نيز رشد جسماني مطرح گرديده است كه بيشتر نظر به بيان" مراحل رشد" مي باشد. در سوره غافر به مراحل تطور خلقت انسان از خاك و سپس دوران جنيني و بعد دوران طفوليت و بعد بلوغ و جواني كه مراحل تكامل قواي جسماني است مطرح مي گردد و سپس مرحله پيري تا هنگام مرگ، كه اين نشانه ها انسان را وادار به تعقل مي كند تا از اين آيات و نشانه ها به وجود حق تعالي برسد.
مراحل جنيني و ريزه كاريهاي آن نيز در قرآن مكرر مطرح گرديده كه باز هم هدف هدايت و رشد روح و روان انسان مي باشد. به طور كلي مي توان گفت اشاره به رشد جسماني انسان در قرآن در حقيقت به منظور هدايت و كمك رساندن به او براي رشد معنوي و كسب سعادت اخروي مي باشد.
رشد عقلي
"يتيمان را آزمايش كنيد تا هنگامي كه بالغ شده و تمايل به نكاح پيدا كنند آنگاه اگر آنان را دانا به درك مصالح زندگاني خود يافتيد اموالشان را به آنها باز دهيد". در این آيه (آیه 6 سوره نساء) كلمه رشد به معناي پختگي و رسيده شدن ميوه عقل است. در اين آيه ابتدا بلوغ جنسي و توانايي نكاح مطرح مي گردد كه همان اوان تكليف و مسئوليت ها درباره شناخت اصول عبادات، مسئوليت واجبات و محرمات است كه از لوازم عقل فطري است و اين كافي براي ورود به زندگي و تصرفات مالي نيست پس شرط ديگري مي يابد كه همان رشد است.
بلوغ جنسي شرط لازم براي ازدواج مي باشد ولي شرط كافي نيست، بلكه بايد با امتحان مشاهده شود كه فرد پذيرش مسئوليت را دارد و به رشد عقلي رسيده است.
در مورد چگونگي آزمايش آيه شريفه فعل "انستم" از مصدر "ايناس" به كار برده كه يعني اين آزمايش بايد از زمان تميز دادن همچنان ادامه داشته باشد تا به سن ازدواج برسد،آنگاه اگر ديديد رشد عقلي يافته،مالش را به دست خودش بدهيد.
پس اين تعبير تا حدي دلالت بر استمرار آزمايش دارد و اين را مي رساند كه كودك يتيم وقتي كه مي خواهد به حد تميز و عقل برسد، يعني به حدي برسد كه بشود مورد آزمايشش قرار داد او را مورد آزمايش قرار دهيد و اين آزمايش تا حد ازدواج و مرد شدن ادامه داشته باشد.بلكه بايد اين آزمايش تكرار شود تا ايناس يعني مشاهده رشد كودك حاصل گردد.
بنابراين در اين آيه شريفه "رشد عقلي" مطرح گرديده به عنوان يكي از شرط هاي لازم براي ازدواج و كسي كه قدرت عقلش به اندازه اي باشد كه بتواند در اموال خود تصرف كند و آنها را هدر ندهد؛ قدرت بر اداره امور خانوادگي نيز دارد و براي ازدواج فقط توانايي جنسي كافي نيست بلكه عقل و روان نيز بايد به حدي از رشد و بلوغ رسيده باشد و اما در مورد رشد عقلي در روايات نيز اهميت عقل و بهره گيري از آن و كمال عقلي وارد شده است.
رشد معنوي
انسان در اين جهان در مسير رشد و تكامل قرار دارد و هدف نهايي رسيدن به قرب الهي مي باشد و در اين راه از ابزار جسم و روح بهره مي گيرد تا رشد يابد و به تعالي برسد.
رشد حقيقي در قرآن، رشد معنوي، رشد ايمان و تكامل اخلاقي مي باشد. جنبه اي كه انسان بايد با اختيار خودش آن را كسب نمايد و مدارج آن را بپيمايد، و گرنه تمام انسانها در مراحل خلقت و رشد جسماني يكسانند و آنچه يكي را بر ديگري ممتاز مي گرداند درجه رشد ايمان و تقوي مي باشد.
بنابراين مي توانيم بگوييم اولا تمام انسانها بر مبناي فطرت در مسير رشد قرار دارند. ثانيا زماني كه انسان قدرت فكري لازم را براي انتخاب راه درست و حق از راه نادرست و باطل پيدا كرد،بايد بر اساس انتخاب و اختيار خود راه رشد را بر گزينند و راه رشد و راه غي را خداوند فقط تبيين نموده و انسان بايد يكي را بر گزيند و اكراه و اجباري هم در كار نيست.
نظر شما