به گزارش خبرگزاری مهر، اولین نکته در برخورد با همسر ناسازگار این است که بدانیم همسر ناسازگار در درجه اول فردي بيمار و آسيب خورده است او از نظر رفتاري و شخصيتي با مشكلاتي روبرو است. طوري كه مشكلات رفتاري و شخصيتي او در ارتباطات او خصوصا ارتباط با وي با همسر تاثير گذاشته است. البته عمده ترين و اساسي ترين محل و فردي كه مشكلات و بيماري در رفتار بروز مي كنذ،در ارتباط با همسر است كه نزديك ترين، صميمي ترين و محرم ترين فرد زندگي است.به همين جهت قسمت عمده ي ناسازگاري هاي رفتاري در مواجهه با همسر آشكار مي شود.
از ويژگي هاي بارز و مهم رفتار اين است كه عوامل مخل آزار دهنده و آسيب زا در وکوتاه مدت تاثير چنداني بر جاي نمي گذارند، بلكه تاثيرات مخرب اين عوامل در بلندمدت بروز پيدا مي كند. به عبارت ديگر همسر ناسازگاربر اثر يك سري عوامل آزار دهنده و آسيب در رفتار، بيمار و ناسازگار شده است. بنابراين بهبود رفتار امري راحت و كوتاه مدت نخواهد بود.
رفتار در يك فر آيند بلند مدت دچار آسيب مي شود و در يك فرآيند بلند مدت بهبود خواهد يافت. افرادي كه با همسري ناسازگار روبرو هستند، به دليل ناراحتي هاي بسياري كه از بابت ناسازگاري هاي او متحمل شده اند هنگامي كه با آنها صحبت مي شود و خواهان بهبود هرچه سريعتر همسرشان نزد مشاورهستند. ولي بايد در نظر داشت كه بهبود مشكلات رفتاري معمولا امري بلند مدت است.
موضوع ديگر اين است كه تغييرات و بهبود سريع نيز احتمال عود و بازگشت سريع نيز دارد. افراد درگير با همسر ناسازگار پس از ملاحظه تغييرات بسيار جزيي و محدود بسيار خوشحال مي شوند، ولي پس ازگذشت مدت زمان كوتاهي يك نگراني عمده در آنها شكل مي گيرد. بدين صورت كه نكند ناسازگاري هاي همسر دوباره شروع شود. البته نگراني هاي آنها بي مورد نيست. فردي كه رنجيدگي بسياري را تجربه نموده با تغييري بسيار جزيي آرامش بسياري را به دست خواهد آورد. ولي پس از به دست آوردن آرامش، نگراني خاصي در آنها بوجود مي آيد. اين نگراني از بابت شروع مجدد رفتار هاي ناسازگار همسر است.
بايد خاطر نشان شد كه افراد ناسازگار در عرض يكي دوماه يا يكي دو سال به چنين عارضه اي دچار نشده كه طي مدت كوتاهي نيز بهبود پيدا كند. همان طور كه شخص طي مراحلي دچار آسيب رفتاري مي گردد، طي مراحلي بهبود او نيز به طول خواهد انجاميد. البته انسان موجودي اصلاح پذير و جهش كننده است.
افرادي بوده اند كه مشكلات رفتاري و شخصيتي آنها در مدت بسيار كوتاهي بهبود پيدا كرده است. به عبارت ديگر خاصيت جهشي بودن رفتار، هم در ابتلا و هم درمان، در مورد انسان صدق مي كند، ولي به طور معمول مشكلات رفتاري به تدريج و با تداوم و پيگيري مشاوره روان شناختي بهبود مي يابد.
بهبود رفتار عاملي است كه به سن نيز وابسته است، به نحوي كه هر قدر سن پايين تر باشد، امكان بهبود بهتر و بيشتر است. با افزايش سن امكان تغيير و بهبود رفتار كمتر مي شود. بنابراين افرادي كه در سن پايين تر قرار دارند، براي بهبود آنها اميد بيشتري انتظار مي رود تا افرادي كه در سنين بالاتر هستند. با افزايش سن افراد به نا هنجاري هاي رفتاري خود عادت مي كنند و به همين لحاظ احتمال بهبود آنها خيلي كمتر مي شود.
نكته كليدي در ارتباط با تغيير رفتار همسر ناسازگار، تغيير خود فرد مواجه با همسر ناسازگار است. چنانچه پس از ايجاد تغيير در رفتار خويش، همسر ناسازگار تغييري نكرد علامت خوبي نيست. ولي چنانچه با تغيير در رفتار خويش تغييرات مثبتي نيز در رفتار همسر ناسازگار به وجود آيد، علامتي مثبت تلقي مي شود و چنانچه در طول زمان تغييرات ثابت و پايدار ماند،نشانه ي خوبي خواهد بود.
موضوع ديگري كه بايستي در ارتباط با بهبود رفتار در نظر گرفت، اين است كه همسر ناسازگار در دو زمينه ي دروني و ارتباطي دچار مشكل مي شود، يعني در درون با خودش مشكل دارد و به دليل رنجش ها، ناراحتي ها و مشكلاتي كه با خود دارد، در روابط و ارتباطات بين فردي با ديگران نيز دچار مشكل مي شود. ولي بهبود در ارتباط به مراتب سرعت بيشتري تا بهبود رفتار هاي دروني و فردي دارد. بنابراين در درمان همسران،خصوصا در موقعيتي كه يكي ازآنها دچار ناسازگاري در رفتار باشد، تمركز بر درمان و برطرف نمودن مشكل ارتباطي خواهد بود و پس از آن بايد به امور دروني پرداخت.
نظر شما