"مينو فرشچي"، فيلمنامه نويس در گفت و گو با خبرنگار تلويزيون "مهر" در پاسخ به اين سوال كه به نظر شما هر يك از شبكه هاي تلويزيون به چه ميزان به توليدات طنز نياز دارند، گفت: متاسفانه ما با داشتن فيلمنامه نويسان و كارگردانان درجه يك، همچنان تك به تك كار مي كنيم و در مجموع يك برنامه ريزي كلي نداريم كه با همفكري يكديگر كار مطلوبي را ارائه دهيم. البته بايد اشاره كنم كه صدا و سيما نيز در اين راستا برنامه ريزي منظم و دقيقي نداشته است، اگر چه در اين سال ها طنزهاي بسياري از شبكه هاي مختلف پخش شده است، ولي پشت اين برنامه هاي طنز برنامه ريزي مناسبي وجود نداشته است.
وي اشاره كرد: البته قصد ندارم صدا و سيما را متهم كنم، چرا كه مي دانم برنامه ريزي براي چنين كارهايي خيلي مشكل است، ولي ما در بيشتر مواقع شاهد هستيم كه چند كانال تلويزيوني همزمان مجموعه هاي طنز را نشان مي دهند و تمام اين برنامه ها با هم تداخل مي كند و اكثر شبكه ها خود را درگير مجموعه هاي طنز مي كنند، حتي نوبت يكديگر را رعايت نمي كنند. از سوي ديگرنيز در برخي از مواقع حتي يك مجموعه طنز هم پخش نمي شود.
وي با اشاره به اين كه هجوم مجموعه هاي طنز هم چندان مناسب نيست، گفت: متاسفانه ما هرزگاهي شاهد هجوم برنامه هاي طنز هستيم و اين درست نيست. در واقع علت اصلي اين مسائل به عدم برنامه ريزي دقيق از سوي مسوولان برمي گردد. به عنوان نمونه اگر ما بيش از اندازه مواد غذايي داشته باشيم، اين موادغذايي نه تنها فاسد مي شود، بلكه تاثيري هم نخواهد داشت. ما اگر برنامه ريزي خود را از جزئي ترين مسائل شروع كنيم، مسلماً به مشكلي بر نمي خوريم.
وي افزود: هر شبكه بايد سعي كند به اندازه نياز مخاطبان مجموعه هاي طنز را پخش كند و پشت هر برنامه اي يك فكر درست قرار بگيرد. در كل عرضه و تقاضا بايد يكي شود، نه اين كه يكي بر ديگري احاطه داشته باشد.
فيلمنامه نويس مجموعه طنز "بدون شرح" و فيلم "ازدواج به سبك ايراني" در ادامه افزود: از سوي ديگر عدم هماهنگي شبكه ها نه تنها باعث تقويت مجموعه هاي طنز نمي شود، ولي به يكديگر ضربه مي زند و اگر قرار است موضوعي در قالب طنز به مردم نشان داده شود، عمل عكس را خواهد داشت. ما براي ساخت مجموعه هاي طنز و ديگر مجموعه ها بايد از يك سال قبل برنامه ريزي كنيم. حتي علت موفقيت شبكه هاي خارجي اين است كه توليد براي برنامه هايشان يك برنامه ريزي طولاني مدت خواهند داشت، به همين دليل برنامه ها تداخل پيدا نمي كند و تمام برنامه ها سر ساعت پخش مي شود. در حالي در ايران اين طور نيست و به غير از اخبار و اذان كه سر ساعت پخش مي شوند، مابقي برنامه ها اين طور نيست. درواقع اين مشكل ناشي از تصميم گيري هاي روزانه است.
وي در پاسخ به اين سوال كه به نظر شما فاكتورهاي يك طنز فاخر چيست؟ گفت: طنز فاخر، طنزي است كه به ياد بماند. ساخت مجموعه هاي كمدي و طنز، كاري جدي است. در حالي كه ما توجه چنداني به اين قضيه نداريم و نتيجه اين جدي نگرفتن ها باعث مي شود كه كارها فراموش شود و در ذهن مخاطبان نماند. البته بايد به كارهاي خوب "مرضيه برومند" اشاره كنم، چرا كه ايشان با سخت گيري و وسواس زياد كار را انجام مي دهد و به خاطر اين كه وقت كم است، كار را سرسري انجام نمي دهد و تا زماني كه رضايت اش از يك سكانس جلب نشود، امكان ندارد، آن را تاييد كند.
وي افزود: به همين دليل است كه تمام كارهاي خانم برومند ماندگار شده است، همچون "آرايشگاه زيبا"، "هتل"، "خودرو تهران11" و "كارگاه شمسي و دستيارش مادام" از كارهاي شاخص برومند محسوب مي شود. "برومند" نه تنها دقت زيادي در كارگرداني دارد، بلكه روي قصه، صدابرداري، فيلمبرداري و ... نيز حساس است.
فيلمنامه نويس فيلم "شوكران" و مجموعه "باجناق ها" در ادامه با اشاره به ديگر فاكتورهاي يك طنز فاخر گفت: يك طنز فاخر نبايد با مسخره كردن چهره آدم ها كار خود را پيش ببرد .برخي از طنزها با مضحكه كردن چهره آدم ها قصد خنداندن مخاطبان را دارند، در حالي كه انتخاب ظاهر آدم ها دست خودشان نيست و انجام اين كار كفر است ؛ مسخره كردن خدا است. اين افراد به جاي اين كه روي قصه كاركنند، تلاش خود را صرف مسائل بيهوده مي كنند.
وي درادامه با اشاره به ضعف مجموعه هاي طنز در چند ساله اخير گفت: متاسفانه در چند سال اخير ما شاهد بوديم كه برخي از مجموعه هاي طنز با انجام حركات ناشايست قصد خنداندن تماشاگران را داشتند و اين مساله در مابقي مجموعه هاي طنز نيز تكرار شده است، حتي برخي از اين تكه كلام ها سر زبان بچه ها يا بزرگترها افتاده است كه متاسفانه پيامده هاي بدي روي فرهنگ ما داشته است.
فرشچي در پاسخ به اين سوال كه چه طنزي با فرهنگ ما همخواني بيشتري دارد، گفت: ما در فرهنگ خود مثل هاي "عبيد زاكاني" را داريم كه مي توانيم از اين مثل ها استفاده بهينه داشته باشيم و كارهاي طنز مناسبي بسازيم.
وي در ادامه خاطر نشان كرد: ما طنزهاي مختلفي همچون طنز توليدي و روتين داريم. مهم نيست كه كدام يك از اين نوع از طنزها ساخته شود، بلكه مهم اين است كه اين طنز به شكلك در آوردن و مسخره بازي منجر نشود و به قصه عميق نگاه شود. هركدام از اين طنزها مي توانند در ارائه پيام موفق باشند به شرط آن كه توانسته باشند طنزرا به صورت مناسب ارائه كنند. از سوي ديگر بايد اشاره كنم كه من طنز موقعيت را بيشتر از طنز كلامي دوست دارم، چرا كه طنز كلامي در يك لحظه منجر به خنديدن مي شود، ولي طنز موقعيت به ياد ماندني است.
فرشچي با اشاره به تقليد از برنامه هاي طنز شبكه هاي خارجي گفت : نبايد تقليد صرف باشد. اين تقليد بايد با خلاقيت همراه باشد. ما در خيلي از برنامه ها از برنامه شبكه هاي خارجي تقليد مي كنيم، در طنز هم مي توانيم اين كار را انجام دهيم، ولي به شرط آن كه اين تقليد با چاشني خلاقيت باشد. در واقع خط اصلي داستان را بگيريم و بعد آن را ايراني كنيم. به عنوان نمونه وقتي دختري را به زور شوهر مي دهند. از اين مساله مي توان موقعيت هاي مختلف طنز را خلق كرد. بنابراين مي توان از اين نگاه ها خط اصلي را گرفت.
وي در پايان با اشاره به كاراكترهاي مجموعه هاي طنز گفت: برخي از مواقع براي بازيگراني كه در مجموعه هاي طنز بازي مي كنند، تكنيك حرف اول را نمي زند، بلكه شيرين بودن كاراكتر براي تماشاگر مهم است. از اين شخصيت ها بدون اين كه تعريف خاصي شود، كار بازيگران آن را جذاب مي كند و مردم نيز مي پسندند و ماندگار مي شود.
نظر شما