۱۰ خرداد ۱۳۹۲، ۱۱:۱۴

لزوم درک افکار و رفتار نوجوان از طرف والدین/ تضاد فکری نوجوان با والدین امری طبیعی است

لزوم درک افکار و رفتار نوجوان از طرف والدین/ تضاد فکری نوجوان با والدین امری طبیعی است

نوجوان از لحاظ روحي دچار بيشترين تغييرات عاطفي شده و از نظرجسمي به تكامل می رسد، به همين دليل اگر در اين سنين كسي را براي گفتگو در مورد مسائل خود نداشته باشد ممكن است دچار مشكلاتي شود.

به گزارش خبرگزاری مهر، پدر و مادر در سنيني كه فرزندشان به نوجواني مي رسد با مسائل و مشكلاتي روبه رو مي شوند كه پيش از آن وجود نداشته است، بنابراين بايد بدانند كه چگونه رفتار كنند كه آرامش و امنيت هر چه بيشتر براي طرفين بدست آيد. فرزند موقعی که وارد سن نوجوانی می شود مرموز شده و به شكلي متفاوت رفتار مي كند و بيشتر تمايل دارد با دوستانش باشد تا با خانواده. مدام بحث مي كند و پرخاشگر شده، امكان ندارد كاري را كه از اومي خواهيم بلافاصله انجام دهد و او ديگر همان كودكي نيست كه با لبخند هر چه مي خواستيم انجام مي داد.

از طرف ديگر والدین نيز نگران هستند كه نكند او مشغول كاري شده باشد كه عاقبت خوبي ندارد، پس فشار خود را بر او افزايش مي دهند، او نيز كه خواهان استقلال بيشتري است واكنش نشان داده و قصد ندارد در محدوديتي كه ايجاد كرده اند زنداني شود. به اين ترتيب كار به بحث و مشاجره و گاهي هم به دعوا مي كشد. مساله اين جاست كه در اين ميان كسي مقصر نيست.

پدران و مادران اكثرا در دهه ي چهارم يا پنجم زندگي به خوبي قادر به تجزيه و تحليل انواع مسائل و ديدگاهها هستند. در اين زمان نوجوان شروع به بررسي رفتارها و ديدگاه هاي پدر و مادرش كرده و با درك تغييرات ميان تفكر خود و پدر و مادرش درگيري ها آغاز مي شود. نوجوان نيز از سوي محيط پيرامونش نسبت به پيش از آن تحت فشار بيشتري قرار مي گيرد و نياز به حمايت پدر و مادر از او در اين دوران بيشتر از هر وقت ديگر احساس مي شود.

برخورد پدران و مادران

پدران و مادران هنگامي كه با بحران نوجوان روبرو مي شوند در بسياري از موارد سعي مي كنند كنترل امور را به دست بگيرند. در اين راه ممكن است سرسخت و جدي شده و با نوجوان درگير شوند تا ثابت كنند قدرت در دست آنان است و برخي ديگر نيز سعي مي كنند اصلا به كارهاي نوجوان كاري نداشته باشند و از هرگونه برخورد و درگيري پرهيز مي كنند تا نوجوان خودش راهي را پيدا كند. جالب اينكه هر دو روش بي نتيجه است نوجواني كه داراي پدر و مادر قدرت طلب است بيشتر به طغيان و سركشي مي پردازد تا ثابت كند كه مستقل و داراي قدرت تصميم گيري است. ممكن است حتي برخي از مسائل را مخفي كند و از پدر و مادر فاصله بگيرد.

نوجواني هم كه پدر و مادر بسيار انعطاف پذيردارد، ممكن است احساس كند بي ارزش است و ناديده گرفته شده است و پدر و مادر اهميتي به مسائل و بعضا مشكلات او نمي دهند. در هر دو حال نوجوان حمايت كافي را از آنها نمي گيرد. پدران و مادران بسيار محافظه كارانه عمل مي كنند و حال آنكه نوجوان بي پروا قصد دارد حركتي سريع به سوي اهدافش داشته باشد و دسترسي به آرزوهاي خود را ممكن و شدني مي بيند.

پس اگر دو طرف وضعيت و شرايط را به خوبي درك نكنند، نخواهند توانست ارتباط خوبي با يكديگر برقرار نمايند. اين شرايط براي نوجوان نيز سخت است. بايد توجه داشت كه مرحله عبور از كودكي به بزرگسالي براي خود نوجوان نيز سخت است. چرا كه بسياري از اين تغييرات در همين سنين رخ مي دهد و نوجوان نيزدر مواقعي دچار حالت گيجي ترديد، نگراني و عدم اعتماد به نفس مي شود.

نوجوان از لحاظ روحي نيز دچار بيشترين تغييرات در حالت عاطفي شده و خشم شديد و عشق فراوان را تجربه مي كند. از نظرجسمي نوجوان به تكامل رسيده و نيروي جنسي شديدي دارد. به همين دليل است كه اگر در اين سنين كسي را براي صحبت و گفتگو در مورد مسائل خود نداشته باشد ممكن است دچار مشكلاتي شود.

فرصت را مغتنم بشماريم

به جاي اين كه به دوران نوجواني فرزندمان به عنوان دوران مشكل ساز بنگريم، سعي كنيم آن را يك فرصت با ارزش به شمار آوريم. ما در اين زمان وقت داريم تا رابطه اي متفاوت از دوران كودكي فرزندمان با وي بر قرار نماييم. سركشي او را يك حمله به قدرت خود نپنداريم بلكه يك مرحله مهم در استقلال او بدانيم. چنانچه كنجكاو هستيم كه از كارهاي او آگاهي داشته باشيم مي توانيم اين را با وي در ميان بگذاريم و از طرف ديگر به او كمك كنيم كه در مورد ارزش ها و باورهاي گوناگون فكر كند. در كنار او باشيم و خود را كنار نكشيم.

بسياري از پدران و مادران گفتكوهاي موثري در مورد مسائل گوناگون با نوجوانشان دارند كه يكي از آنها مشورت است. مي توانيم به او نزديكتر شده و صميميت خود را افزايش دهيم. البته زماني را براي تنها بودن يا گذراندن با خود را نيز به او بدهيم و در هنگام لزوم در كنارش باشيم. فرزندان ما به جايي مي رسند كه افرادي مستقل با روحيه و افكار خاص خود مي شوند.

بنابر اين تضاد آنها با پدر و مادر امري عادي و طبيعي است اما مي شود با ساده گرفتن و آگاهي از اين مرحله آن را خوش آيند كرد. در نتيجه بهترين كار در لحظات بحراني با نوجوان چند لحظه مكث و كشيدن چند نفس عميق است و با اين كار به خود فرصت آرامش و واكنش صحيح مي دهيم.بهتر است در لحظات بحراني با نوجوان بحث نكنيم و فكر كنيم كه بهترين و مناسب ترين واكنش ما چه مي تواند باشد، البته با آرامش.

کد خبر 2066753

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha