۲۹ تیر ۱۳۸۴، ۱۲:۲۹

توصيه هاي مدير مطالعات ايران در دانشگاه استانفورد به مقامات كاخ سفيد درباره نحوه مواجهه با ايران:

ايران را بايد با قدرت نرم افزاري و رسانه اي از پاي در آورد/ ايران در برابر آمريكا در وضعيت برد- برد قرار دارد / ايران در ملي كردن برنامه اتمي موفق بود / 7 توصيه براي برخورد با ايران

ايران را بايد با قدرت نرم افزاري و رسانه اي از پاي در آورد/ ايران در برابر آمريكا در وضعيت برد- برد قرار دارد / ايران در ملي كردن برنامه اتمي موفق بود / 7 توصيه براي برخورد با ايران

عباس ميلاني مدير مطالعات ايران در دانشگاه استانفورد آمريكا، در تازه ترين تحليل خود درباره نحوه و نتايج مواجهه آمريكا با ايران نوشت: از دهه 1970 تاكنون سياست هاي واشنگتن در برابر تهران ماهيت واكنشي و منفعلانه داشته و بدين خاطر آمريكا استراتژي موثري را در برابر ايران طراحي و دنبال نكرده است.

 به گزارش خبرگزاري "مهر" مدير مطالعات ايران در دانشگاه استانفورد و از مسوولين پروژه Iran Democracy در كانون انديشه هوور ( متمايل به طيف تندرو جمهوري خواهان آمريكا) طي مقاله اي با عنوان "آينده دمكراسي در ايران" در فصلنامه Washington Quarterly، همچنين نوشته است: اكنون سياست آمريكا در قبال ايران به نقطه حساس و تعيين كننده اي رسيده است .

نويسنده با يادآوري آنكه به عقيده بسياري، برخورد با برنامه هسته اي بايد اساس سياست هاي آمريكا در قبال ايران باشد، مدعي شد : سه مولفه ناكامي اروپا و آمريكا در شكل دهي سياستي منسجم در اين زمينه و قصور اپوزيسيون ايراني در مقابله جدي با رژيم ايران در خصوص ايمني برنامه هسته اي و هزينه ها و مزيت هاي استراتژيك و اقتصادي آن و سرانجام ماجراجويي هاي چين، روسيه، كره شمالي و پاكستان منجر به آن گرديده كه حكومت ايران خود را در وضعيت برد - برد ( win - win Situation ) مشاهده مي كند.

ميلاني تصريح كرد: سياست ها و گزينه هاي مطرح فعلي يعني همراهي واشنگتن با مذاكرات اتحاديه اروپا با ايران، حمله به تاسيسات هسته اي ايران و معامله بزرگ بين آمريكا و ايران به ماجراجويي هاي هسته اي ايران خاتمه نخواهد داد.

مقاله وي مفروض خود را بر تلقي دموكراسي به عنوان پاشنه آشيل حكومت ايران و تمركز غرب بر اين امر جهت برخورد با برنامه هسته اي ايران قرار داده و معتقد است كه برنامه هسته اي تنها موضوعي است كه حكومت ايران طي 5 سال اخير توانسته حمايت عمومي و ملي را در آن زمينه از آن خود سازد.

وي عقيده دارد: كليد حل مشكل هسته اي ايران، سرنوشت جنبش دموكراتيك در ايران است.

 
جنبش دموكراتيك در ايران، آمريكا را متحد بالقوه خود فرض مي نمايد و بدين لحاظ ضروري است كه آمريكا به اين جنبش نه به عنوان يك بخش، بلكه به مثابه يك متحد مستقل نگاه كند.لازمه اين امر، عدم دخالت در كار جنبش و خودداري از تلاش براي تطميع آن مي باشد؛ چرا كه اين كار، اظهارات حكومت مبني بر  آنكه دموكرات ها ابزار آمريكا هستند را تقويت خواهد كرد(!)
عباس ميلاني
به گزارش "مهر" عباس ميلاني در گزارش خود توصيه مي كند: تجربه يكصد سال تلاش ايراني ها براي دستيابي به دموكراسي و وجود جنبش بومي دموكراتيك و نهادهاي مدني، ايران را از ديگر كشورهاي منطقه متمايز مي كند؛ خاصه آنكه جنبش دموكراتيك در ايران، آمريكا را متحد بالقوه خود فرض مي نمايد و بدين لحاظ ضروري است كه آمريكا به اين جنبش نه به عنوان يك بخش، بلكه به مثابه يك متحد مستقل نگاه كند.لازمه اين امر، عدم دخالت در كار جنبش و خودداري از تلاش براي تطميع آن مي باشد؛ چرا كه اين كار، اظهارات حكومت مبني بر  آنكه دموكرات ها ابزار آمريكا هستند را تقويت خواهد كرد(!)

مدير مطالعات ايران در دانشگاه استانفورد استدلال هاي دو ديدگاه غالب در آمريكا در مورد ايران (ديدگاه بدبينانه متضمن آنكه جنبش دموكراتيك در ايران دچار سرخوردگي و ضعف است و مردم از نظر سياسي بي تفاوت شده اند و ديدگاه خوشبينانه متضمن آنكه رژيم ايران در آستانه سقوط است) را رد كرده و معتقد است هيچكدام از اين دو ديدگاه، نمي تواند به شكل دهي راه حل واقعي براي برخورد با مشكل ايران كمك كند.

به عقيده ميلاني، راه حل واقعي و استراتژي موثر در برابر ايران را بايد فارغ از نگاه ايدئولوگ ها كه به دنيا صرفا از منظر ايدئولوژي مي نگرند و يا محققين كه پيچيدگي ها و تناقضات بي حد و حصر را بدون توجه به اقدام عملي مورد عنايت قرار مي دهند، تبيين و طراحي كرد.

به گزارش "مهر" نويسنده در بخش بعدي مقاله خود ضمن مرور سابقه جنبش دموكراتيك در ايران مدعي است كه برخلاف تبليغات دوره جنگ سرد توسط شوروي سابق مبني بر آنكه آمريكا خواهان استقرار استبداد در ايران بود، شواهدي وجود دارد كه بر تلاش هاي آمريكا در دوره 1941 تا 1979 ميلادي براي قانع كردن شاه به گشايش سيستم سياسي ايران به عنوان عامل ضمانت بقاي سيستم دلالت دارد.

ميلاني البته كودتاي 1953 عليه دكتر مصدق و سياست هاي نيكسون در برابر شاه را استثناهايي عمده بر اين قاعده توصيف كرد(!)

مدير مطالعات ايران در دانشگاه استانفورد، با تصريح آنكه وضعيت جاري ايران و ادعاي ثبات راهبردي رژيم بي شباهت با دوره اواسط دهه 1970 (زماني كه سفارت هاي انگليس و آمريكا در تهران قاطعانه مدعي شدند كه حكومت شاه باثبات است و نيروهاي اپوزيسيون از ميان رفته اند) نيست، مدعي شد كه رژيم  تهران امروز از نظر تاكتيكي با ثبات بوده ولي با آسيب پذيري هاي عميق راهبردي مواجه است.

جالب اينكه به اعتقاد وي، ثبات نسبي جمهوري اسلامي از شكست تجربه آقاي خاتمي و تحقق نيافتن وعده هاي اصلاحات وي در عرصه سياسي، اقتصادي و اجتماعي نشات مي گيرد(!)

ميلاني در ادامه مقاله خود، به طور مبسوط از ديدگاه خود به دلايل شكست تجربه اصلاح طلبان (مانند ناديده گرفتن قدرت مخالفان، نقش قوه قضاييه و شوراي نگهبان در برخورد با اصلاح طلبان) اشاره كرده و اضافه مي كند كه علاوه بر اقدامات مخالفان اصلاحات، ناتواني اپوزيسيون ايراني در سازماندهي موثر خود، مشكلات آمريكا در عراق و افزايش قيمت نفت به بيش از 50 دلار در هر بشكه مجال بازسازي و تحكيم مجدد قدرت را به حكومت با كمك نظم قيم مآبانه مبتني بر توزيع منابع داده است.

به ادعاي نويسنده، نظام ايران از لحاظ ساختاري شكننده و از نظر راهبردي آسيب پذير است كه دلايل آن را بايد در اتكاي آن به سيستم قيم مآبانه، توزيع منابع، تكيه بر درآمد نفت، فساد اقتصادي (اشاره به نقش بنيادها، ورشكستگي 1500 شركت دولتي كه تنها با يارانه ها ادامه حيات داده اند، بيكاري 30 درصد در ميان جوانان) و نارضايتي فزاينده زنان جستجو كرد.

مدير مطالعات ايران در دانشگاه استانفورد با اشاره به ناممكن بودن اجراي مدل چين در ايران به رغم ادعاي وي مبني بر تمايل حكومت (به دليل ناتواني در جذب سرمايه خارجي و نيز صنايع فرسوده و ورشكسته) و اينكه رضا شاه نيز نتوانست چنين مدلي را در ايران دنبال كند، تاكيد مي كند كه جامعه مدني پوياي ايران (با اشاره به حضور 8 هزار سازمان غيردولتي و 75 هزار وبلاگ نويس) و خواست ناگزير طبقات جامعه جهت دستيابي به حقوق سياسي و قدرت اجتماعي و اقتصادي و تحليل توان حكومت به برخورد با مخالفان به شيوه هاي خشن گذشته، نويد قدرتمند شدن جنبش دموكراتيك در ايران را مي دهد و تحولات اوكراين، لبنان و گرجستان نشان مي دهد كه زمان سركوب خشن نيروهاي مخالف سپري شده است.

ميلاني مدعي است كه به دليل سابقه رفتاري حكومت ايران، امكان ادامه برنامه فريب آميز ايران جهت دستيابي به سلاح هسته اي حتي پس از هرگونه توافقي با اروپا و آمريكا وجود دارد و برخورد نظامي نيز، به دليل اوج گيري احساسات ناسيوناليستي موجب تحكيم پايه هاي حكومت خواهد شد.

وي مي افزايد: تحريم هاي اقتصادي تنها موجب فشار به مردم و نه حكومت خواهد شد. 

مدير مطالعات ايران در دانشگاه استانفورد معتقد است رفع تحريم هاي آمريكا موجب تقويت طبقه متوسط در ايران و كوتاه شدن دست بنيادها و ديگران از حوزه هاي اقتصادي و تضعيف نظام قيم مآبانه توزيع منابع خواهد شد. وضعيتي كه خود به خود به تقويت جنبش دموكراتيك در ايران هم كمك خواهد كرد.

وي تاكيد دارد كه تاكنون تحريم هاي آمريكا عليه ايران به سود اروپا و شركت هاي اروپايي تمام شده و از اين نظر بسياري از مردم ايران، اروپا را دلال و شريك يك حكومت و عامل تحكيم پايه هاي آن مي دانند.

ميلاني پيگيري 7 اقدام را به واشنگتن به عنوان اجزاي لازم استراتژي آمريكا در برابر ايران كه موجب تقويت جنبش دموكراتيك در ايران خواهد شد، توصيه مي كند:

1- خاتمه تحريم آمريكا عليه ايران و به جاي آن تحريم هوشمند عليه نظام و بنيادها و رهبران آن (با طرح ادعاي حساب هاي مالي سران نظام و اقوام آنها در كشورهاي ديگرو لزوم مسدود كردن آن، ممانعت از مسافرت رهبران حكومت به ديگر كشورها و علني كردن فساد مالي مسوولان).

2- حمايت واشنگتن از مردم ايران (!) و تلاشهاي دموكراتيك آنها به رغم تغييرات در روابط اقتصادي و سياسي با رژيم.

3- خودداري از اعطاي كمك نقدي به رسانه هاي ايران و گروه هاي اپوزيسيون در داخل و خارج ايران و در عوض برخوردار كردن آنها از حمايت هاي فناوري آمريكا و تقويت شبكه هاي رسانه اي ماهواره اي در ايران و فراهم كردن زمينه دسترسي حداقل 50 ميليون ايراني به شبكه هاي ماهواره اي.

4- پخش برنامه مستقل راديو تلويزيوني براي ايران (مثل راديو فردا).

5 - تسهيل زمينه حضور انديشمندان، هنرمندان، روزنامه نگاران، دانشجويان ايراني در آمريكا و رفع موانع حقوقي و فني در اين زمينه.

6- استفاده از ابزارهاي ديپلماسي عمومي براي تقويت بيشتر وجهه آمريكا در ميان مردم ايران (اشاره به كمك انسان دوستانه در موارد بروز سوانح طبيعي مثل زلزله بم).

7- استفاده واشنگتن از نفوذ خود در سازمان ها براي اعمال فشار به حكومت در موارد نقض آشكار حقوق دموكراتيك و حقوق بشر (اشاره به اينكه سكوت اروپا در برابر رد صلاحيت گسترده در انتخابات مجلس هفتم محتملا محافظه كاران را در ادامه چنين رويه اي در انتخابات آتي جسورتر كرد).

به گزارش "مهر" نويسنده مي افزايد: لازمه استراتژي موفق آمريكا در برابر ايران آن است كه واشنگتن به جنبش دموكراتيك در ايران كمك كرده و در عين حال اجازه دهد كه نظام، زير فشار تناقض هايي كه با آن مواجه است فرو پاشد.

 ديدگاه هاي اين مقاله بر اهميت استفاده از ساز وكارهاي نرم افزاري براي برخورد با حكومت ايران تاكيد فراوان دارد و برخي توصيه هاي اين نويسنده با توصيه هاي ساير جناح هاي تندرو آمريكا مانند كميته خطرهاي جاري (كه چندي قبل به برقراري روابط سياسي و وضع تحريم هاي هوشمند عليه ايران تاكيد كرده بود) مشابهت دارد و ديدگاه ميلاني در خصوص ارتباط قائل شدن ميان وضعيت داخلي و برنامه هسته اي ايران و حل مشكل آن از راه تقويت جنبش دموكراتيك در ايران و تشويق گفتمان عمومي در ايران در زمينه هزينه ها و مزيت هاي برنامه هسته اي مشابه ديدگاه هايي به نظرمي رسد كه دو سال قبل شهرام چوبين طي مقاله اي در همين نشريه مطرح ساخته بود.

کد خبر 207334

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha