" بابك اطميناني " - نقاش - درگفت وگو با خبرنگار تجسمي "مهر" با اعلام اين مطلب گفت : واقعيت اين است كه من تا پيش از اين كه شما اين سوال را مطرح كنيد به سپري شدن دوران سبك ها فكر نكرده بودم. اما تصور مي كنم، دوران ايسم ها به پايان آمده است. البته فراموش نكنيد كه هر هنرمندي از نظر فرم و محتوا به يك سبك نزديك است. ولي در مجموع اصراري نيست كه يك هنرمند حتما خود را در قالب يك سبك خاصي محبوس كند.
وي افزود : من نقاشي آبستره كار هستم . محصولات نقاشي من، عمدتا شبيه اتفاقاتي است كه به آنها اتفاقات كيهاني گفته مي شود. بنابراين من به لحاظ تئوريك نمي توانم بگويم سبك آبستره كارمي كنم . من در امر نقاشي بيشتر به دنبال زيبايي ها هستم و قصد دارم يك تعامل و تبادل ازلي و نظري درآثارم به وجود بياورم. دركارهاي من ماده رنگ ها و انرژي هاي طبيعي بيشترين عناصري است كه به چشم مي خورد.
اين نقاش خاطرنشان كرد: من درطي سالهاي گذشته مطلقا به قراردادن عنوان در كنار آثارم معتقد نبودم. اما باگذشت زمان تصميم گرفتم يك عنوان كلي براي هر اثر انتخاب كنم . اين عناوين كه اساسا اسم هاي خاصي را شامل نمي شود ، به نوعي برگرفته از كشفيات دروني من است كه درخصوص هستي شناسي انجام داده ام يا به شناخت هايي رسيده ام . به عنوان مثال ، درآخرين نمايشگاهي كه درگالري "اثر "به ارائه كار پرداختم ، عناويني چون ، آفرينش و مجمع الكواكب را دركنار كارهايم قراردادم.
" اطميناني " تصريح كرد : ازمن مي پرسيد كه چرا امروز بيشتر نقاشان به سبك هايي مثل انتزاعي روي مي آورند. در پاسخ بايدبگويم، روي آوردن به اين سبك كه امروزبه گفته شما بيشتر در ميان جوانان شيوع يافته است، امرغريبي نيست. اين سبك چيزي در حدود صدسال پيش در فرهنگ تصويري ما جا افتاد. بنابراين سبك تازه اي به شمار نمي رود. درواقع اگر مي بينيد كه نقاشان بيشتر به سمت و سوي انتزاع گرايش دارند ، طبيعي است. واقعيت اين است كه ارتباط هنري ما از اوضاع جهاني قطع شده است. در حالي كه شايد يك هنرمند بتواند آن چه مي خواهد بگويد را در قالب سبك انتزاعي بيان كند. گرچه ناگفته نماند كه هستند برخي نقاشاني كه اين سبك را بي مايه و بي محتوا كرده اند.
وي درپاسخ به اين سوال خبرنگار تجسمي مهر مبني براين كه امروز بازهم شاهد دستاوردهاي هنر مدرن چون ،ويدئو آرت و كانسپچوال و instalation هستيم كه تماما محصولاتي هستند كه ازاروپا وارد شده اند ، آيا با اين ها موافقيد گفت : من با اصل تجربه گري و هم گام بودن با زمانه موافقم . منتهي بايد هر قدمي را دراين راه باشناخت انجام داد تا بتوانيم يك كارستان بسازيم . درغير اين صورت به دور معيوب تقليد مي افتيم . به هر حا ل ، ويدئوآرت ها ، چيدمان ها و .. دستاوردهاي هنرمدرن به شمارمي روند كه براي هنرمند فقط يك ابزار دست هستند. مهم اين است كه هنرمند به وسيله اين ابزارها چه مي خواهدبگويد.
اين نقاش تصريح كرد : كمپوزسيوم، جنبه هاي تصويري و بصري و پيامي كه درقالب نقاشي القا مي شود ، با هم به لحاظ اهميت همسان هستند. درواقع چيزي كه اين بين اهميت دارد اين است كه حرف يا حسي كه مي خواهد به وسيله نقاش بيان شود ، ازدالان زيبايي ها عبوركند. هنرمند براي بيان افكارخود ، موظف است است كه به زبان زيبايي وفادارباشد. البته بهتراست ما نگوييم پيام . زيرا پيام اين شائبه را ايجاد مي كندكه بايد بارشعاري داشته باشد و اگر اين شائبه ايجاد شود ، مسلما سطح كار يك هنرمند را به اندازه يك كالاي مصرفي پايين مي آورد.
نظر شما