به گزارش خبرگزاری مهر، يك سلسله از آيات قرآن کریم مصائب اقوام گذشته را به شكل كلي بيان مي كند. اين دسته از آيات، كاري با قوم و ملت خاصي ندارد و اقوامي را اسم نمي برد. تنها بيان مي كند اقوامي بودند كه در اثر كج روي ها و انحرافات در دنيا به كيفر اعمال خود رسيدند. در واقع اين قبيل آيات بيان مي كند كه سنت خداوند در مورد كيفر اعمال امتهاي گذشته محقق شده و شما عبرت بگيريد كه به اين سرنوشت گرفتار نشويد.
در سوره انعام مي فرمايد به تحقيق ما رسولاني به سوي امت هاي پيش از تو فرستاديم و پس از آن آنها را به فقر و سختي و مرض و نابودي مال و جان مبتلا كرديم به اميد اين كه به درگاه ما تضرع، و خضوع و توبه كنند. چرا آنگاه كه سختي به سوي آنها فرود آمد، به درگاه ما تضرع نكردند. سببش اين بود كه دلهايشان قساوت پيدا كرده بود و شيطان هم اعمال زشت آنها را برايشان زيبا جلوه مي داد. بعد از آنكه آن يادآوريها فقر، سختي ها، مرض را فراموش كردند و متنبه نشدند، درهاي هر چيزي، به ظاهر خير را به رويشان گشوديم و سلامت و وسعت روزي به آنها داديم تا آنكه به داده ها شادمان و به نعمت ها سرگرم شوند در اين هنگام، ناگهان آنها را گرفتيم و آنها از نجات و رحمت مايوس شدند و آه حسرت كشيدند. دنباله زندگي جمعيت ستمگر بريده شد و احدي از آنها زنده نماند.
همچنین در آيات 45-46 سوره حج مي فرمايد چه بسيار آباديها را كه در اثر ظلم و ستم، نابودشان كرديم. اين آباديها بر سقف خود فرو ريختند و چه بسيار چاهها كه در اثر نابودي مردم به حال تعطيل مانده اند و چه بسيار قصرهاي بر جاي خود مانده اند. آيا اين مردم در زمين سير نكردند تا داراي دلي آگاه و گوش شنوا گردند؟ بي ترديد چشمها كور نيست، بلكه دلهاي درون سينه ها كور است.
در آيه فوق سبب هلاكت اهل آن ديار را ستمگري آنها دانسته است و ستمگر كسي است كه از حق عدول كند و آيات خدا را ناديده بگيرد. ناديده گرفتن آيات الهي و ناسپاسي نسبت به نعمت هاي خدا از جمله آنها پيامبران خداست، ظلمي بزرگ است. بر اساس سخن حضرت علی (ع) ظلم و ستم سه گونه است؛
- ستمي كه صاحبش مورد مواخذه واقع مي شود.
- ستمي كه مغفرت الهي شامل حال صاحبش نمي شود.
- ستمي كه خدا مي بخشد.
ظلمي كه مواخذه دارد، ستمي است كه بندگان خدا در حق يكديگر انجام مي دهند. ستمي كه مغفرت الهي شامل حال آنان نمي شود كفر و شرك است و ستمي كه بخشش را به دنبال دارد، ستم به خود در مورد گناهان كوچك است.
قرآن كريم در سوره اسرا آيه مباركه 16-17 در مورد اقوام بعد از حضرت نوح(ع) مي فرمايد: و ما چون بخواهيم اهل دياري را هلاك سازيم متنعمان آن ديار را مامورمي كنيم كه راه فسق و تبهكاري را در پيش گيرند و در اين صورت عقاب و تنبيه حتمي خواهد شد، آنگاه همه را هلاك كنيم. چه بسيار اقوام و مللي را كه بعد از نوح نابود كرديم و تنها خداي تو كه از گناهان بندگان با خبر است كافي است.
در آيات فوق نخست سنت الهي را در مور كيفر گناهان يك حامعه بيان مي كند و سپس آن سنت را براي اقوامي كه نامشان مشخص نيست، منطبق مي كند و علت هلاكت آن ملتها را فسق و فجور معرفي مي فرمايد. در اين آيات، دو گونه مجازات و كيفر بيان شده است كه يكي مقدمه ديگري است؛
- در اثر طغيان خدا دست عنايتش را از سر آنها بر مي دارد و آنها گرفتار فسق و فجور مي شوند.
- بعد از مبتلا شدن به فسق و فجور يعني خروج از فطرت انساني، گرفتارعذاب مي شوند.
فسق در لغت به معناي خروج است. فاسق شد يعني راه عدالت و حقيقت بيرون رفت. بنابر اين كساني كه راه طغيان در پيش گرفتند، خداوند با امر تكويني خويش آنها را به فسق مي كشاند و آنها را از طريق حق كه همان راه خداشناسي است، بيرون مي برد و به دنبالش آنها را عذاب مي كند.
همچنین در سوره انعام، آيات 5- 6 قومي را كه پيامبر در ميان شان بود مورد مذمت قرار مي دهد و سرگذشت اقوام پيشين را بدن ذكر نام و به صورت كلي بيان مي فرمايد؛ آنان حق را هنگامى كه به سويشان آمد تكذيب كردند پس به زودى [حقيقت] خبرهاى آنچه را كه به ريشخند مى گرفتند به آنان خواهد رسيد، آيا نديده اند كه پيش از آنان چه بسيار امتها را هلاك كرديم [امتهايى كه] در زمين به آنان امكاناتى داديم كه براى شما آن امكانات را فراهم نكرده ايم و [بارانهاى] آسمان را پى در پى بر آنان فرو فرستاديم و رودبارها از زير [شهرهاى] آنان روان ساختيم پس ايشان را به [سزاى] گناهانشان هلاك كرديم و پس از آنان نسلهاى ديگرى پديد آورديم.
مشابه اين مضمون درآيات 14- 13 سوره يونس آمده است؛ ما نسل هاي پيشين از شما را كه راه ستم در پيش گرفتند و آمدن پيامبران با بينات و راههاي روشن، موجب ايمان آنها نشد، نابود كرديم؛ اينگونه اقوام مجرم را مجازات مي كنيم پس از آن، شما را در زمين جانشين آنها قرار داديم تا بنگريم شما چگونه عمل مي كنيد.
در اين آيات، نابودي يك جمعيت به دو چيز منوط شده است كه اگر يكي ازآن دو نباشد قهر خدا فرا نمي رسد؛
- ستمگري به معناي گسترده اش،يعني راه حق را رها كردن.
- اتمام حجت بر آنها؛ يعني تا پيامبران راه را نشان ندهند و حق را اثبات نكنند و يادآور نشوند، خدا جمعيت گنهكار را عذاب نمي كند.
حضرت علي (ع) در نهج البلاغه خطبه 177 مي فرمايد؛ به خدا سوگند، هيچ قومي كه در تنعم به سر مي برند، نعمتشان از آنها گرفته نمي شود، مگر به سبب گناهاني كه مرتكب مي شوند، زيرا خداوند هيچ ستمي بر بندگان روا نمي دارد.
نظر شما