۱ شهریور ۱۳۹۲، ۱۲:۱۶

آرای مختلف در مورد صفات خداوند؛ از اشاعره و کرامیه تا معتزله و شیعه

آرای مختلف در مورد صفات خداوند؛ از اشاعره و کرامیه تا معتزله و شیعه

علمای اسلامی نظریات متفاوتی در مورد صفات خداوند متعال دارند که بررسی هر کدام از آنها می تواند ما را در رسیدن به نظر صحیح کمک کند.

به گزارش خبرگزاری مهر، یکی از مباحث در خداشناسی بحث صفات ذات باری تعالی است که بحث توحید در صفات را درپی دارد. مقصود از توحيد در صفات آن است كه انسان اذعان كند تمام صفات ثبوتيه ذات حق تعالي، عين ذات اوست. در نتيجه خداوند نه صفتي زايد بر ذات خود دارد و نه اين صفات از نظر هويت ازهم ديگر متمايزند، بلكه تمايز صفات فقط از نظر مفهوم و اعتبار است. علماي اسلام در مورد صفات ثبوتيه ذات باري تعالي نظرهاي مختلفي دارند.

- اشاعره؛ متكلمان اشعري معتقدند كه صفات ثبوتيه از ذات حق تعالي جداست و هر صفتي زايد بر ذات است، و چون وجود خداوند ازلي است پس، از ازل هر صفتي براي ذات حق ثابت بوده است. طبق اين قول علاوه بر قديم بودن ذات، هر يك از صفات ثبوتيه خداوند نيز قديم است. بنابر اين اشكال لزوم قدماي ثمانيه وارد مي آيد كه اشكالي است بسيار قوي و قابل پاسخ گويي نيست و در جاي خود ثابت شده است.

-معتزله؛ اين گروه از علما، اصلا براي خداوند قايل به صفات ثبوتي نيستند و تمام صفات ثبوتي را به صفات سلبي بر مي گردانند و مي گويند اگر مي گوييم خداوند عالم است يعني جاهل نيست و اگر مي گوييم خداوند قادر است يعني عاجز نيست و هم چنين در مورد صفات ديگر. اين قول علاوه بر آن صفات كمال را از خداوند سلب مي كند حداقل اشكال وارد به آن اين است كه با تصريحات آيات كريمه و روايات شريفه منافات دارد.

-كراميه؛ نظريه اين گروه از متكلمان آن است كه هم به زايد بودن صفات بر ذات حق تعالي معتقدند و هم به حادث بودن آنها. كراميه مي گويند خداوند داراي صفات ثبوتيه است، اما اين صفات زايد بر ذات و حادث است زيرا اگر چنين نباشد، بلكه اگر صفات مزبور با ذات حق تعالي عينيت داشته باشد، نظر عينيت جوهر و عرض خواهد بود و آن محال است و اگر صفات قديم باشد تعدد قدما لازم مي آيد،و اگر صفات را نفي كنيم لازم مي آيد كه بر خلاف نص صريح قرآن و سنت سخن گفته باشيم. غافل از آنكه نتايج نادرست اين نظريه، بيشتر از نظريه اشاعره و معتزله است، زيرا طبق نظريه كراميه لازم مي آيد ذات حق تعالي در زمان هايي عالم،قادر،حي،مريد و مُدرِك نبوده باشد.سوال اين است كه پس اين صفات از كجا براي ذات خداوند به وجود آمده است؟

اگر از ناحيه خود ذات باشد فرض بر اين است كه ذات، عالم و قادر نبوده است تا بتواند براي خود كاري انجام دهد و اگر از ناحيه غير ذات باشد،فرض بر اين است كه غيري وجود نداشته است و يا آن كه بدون علت،صفات براي ذات بوجود آمده است كه اين نيز سخني مضحك و غير منطقي است.

- شيعه؛ عقيده بسياري از فلاسفه و علماي شيعه بر اين است كه خداوند صفات ثبوتيه دارد و تمام صفات ثبوتيه با ذات حق تعالي عينيت دارد، يعني ذات باري تعالي عين علم است، عين قدرت است و عين صفات ثبوتيه ديگر است و از اين عينيت هيچ نتيجه نادرستي لازم نمي آيد.

کد خبر 2120178

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha

    نظرات

    • زینب IR ۰۱:۰۴ - ۱۴۰۱/۰۱/۰۷
      0 0
      سلام عالی . کاش انواع صفات ثبوتی و سلبی هم همراه بود . سپاس