به گزارش خبرنگار مهر، میراث فرهنگی و آثار باستانی در ایران و خصوصا همدان بعنوان پایتخت تاریخ و تمدن ایران زمین که سبقه تاریخی و میراثدار گذشتگان این مرز و بوم است از جایگاه و اهمیت بی بدیلی برخوردار است. در استان همدان حفظ منابع ارزشی میراث فرهنگی و تلاش برای مرمت و احیا آثار تاریخی گذشتگان امری غیرقابل انکار است که در این زمینه تمامی ارگانها و نهادها دخیل هستند.
اما در این عرصه اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان همدان به عنوان متولی اصلی حفظ این آثار ارزشمند وظایفی را عهدهدار است.
در همین زمینه چندی است که برخی امور در زمینه مرمت آثار مورد اختلاف میراث فرهنگی و اوقاف و امور خیریه همدان قرار گرفته که در این راستا با مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان همدان به گفتگو نشستیم تا ابعاد و زوایای حیطه کاری وی را از طرفی به رصد نشسته و از سوی دیگر نیز مباحث مشترک مورد اختلاف میراث فرهنگی با برخی ادارات را به بحث و تحلیل بنشینیم.
علیرضا ایزدی مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی همدان در گفتوگویی سه ساعته با خبرگزاری مهر پاسخگوی سئوالات بود.
طرح جامع امامزاده کوه همدان تایید و تصویب شده و منتظر تشکیل کارگروه گردشگری هستند تا عملیات اجرایی آن آغاز شود، چرا این کارگروه تشکیل نشده است؟
اگر بگوییم همدان یک پایلوت مناسب برای گردشگری مذهبی است اغراق است چراکه در قیاس با قم و مشهد به هیچ وجه قابل قیاس نیست و در قیاس با استان سوم گردشگری مذهبی کشور که به فرمایش مقام معظم رهبری استان فارس است، ویژگیهای خاص خود را دارد و همدان هنوز به حد این استانها نرسیده است اما دلیل اینکه بحث گردشگری مذهبی را در همدان مطرح کردیم شاخصه هایی داشتیم که فکر میکنم جا برای حرف دارد.
چه شاخصههای مطرحی در استان همدان وجود دارد که لزوم توسعه گردشگری مذهبی را مورد تاکید قرار میدهد؟
اولا وجود امامزادگان و بقاع متبرکه در داخل محدوده شهری یک امتیاز است چون در کمتر فضایی از کشور و استانی از کشور چنین وضعیتی وجود دارد. در اکثر محلههای همدان امامزاده وجود دارد و شاید مناطقی که جدید اضافه شده امامزاده نداشته باشند اما تمام محلههای اصیل و قدیمی همدان همه بدون استثنا دارای امامزاده هستند.
محوریت توسعه همدان حول امامزادگان بوده و در حوزه شهرنشینی ابتدا شاکله شکل گیری یک هسته مرکزی بوده که این هسته مکان زندگی اعیان و اشراف بوده و اطراف فقیرنشین بوده اند که امروز این وضعیت در حال تغییر است یعنی اطراف شهر همدان به سمت اعیانی ها می آیند و مرکزیت معمولا مرکزیتی است که قشر متوسط در آن غالب است.
در این جابجاییها برخی خصوصیتها تاثیرگذار بوده و از قدیم در این محله ها چشمه و منابع آب بوده و اماکن مذهبی نیز جایگاه ویژه ای داشته اند که در همدان به خوبی می شود.
موفقیت در حوزه گردشگری را منوط به چه فاکتورهایی میدانید؟
کسی یا منبعی در حوزه گردشگری عصر حاضر موفق است که بتواند جمیع جهات را در نظر بگیرد و اگر با این هدف حرکت کنیم موفق خواهیم بود چراکه خوشبختانه همدان سلایق و علایق مختلف در حوزه گردشگری را دارد و وضعیت منحصر به فرد همدان به ویژه در حوزه ادیان دیگر ازجمله حوزه ارامنه و یهودیان به هر نحو پتانسیل جامع جهات را برای همدان ایجاد می کند که در راستای توسعه گردشگری مذهبی است.
میراثی بودن امامزادگان از دیدگاه شما فرصت است اما این موضوع از دیدگاه روسای اوقاف همدان تهدید است، علت این تضاد دیدگاهی را چه می دانید؟
من این سئوال را از خود شما میپرسم این بقاع را دارید میبینید یک بقعهای مانند امامزاده کوه را داریم یا امامزاده اظهر(ع) که حالت سنتی خود را حفظ کردهاند از امامزادگانی که بنای آنها بازسازی شده است نیز امامزاده خاتون را مثال میزنم کدام از این بناها حرف برای گفتن دارد؟ قطعا آنهاکه قدیمیاند.
امروز معماري ايراني فاقد اصالتهاي فرهنگي است و اگر معماری قدیمی را تخریب و يك بناي جديد با بتن آرمه و فاقد فضاها و گچبري ها و ايوان ها و سراها و خيلي از زيبايي هاي معماري ايراني بسازیم به نظر شانيت را تحت تاثير قرار خواهیم داد.
عزيزاني كه ادعاشان اين است كه ميراث مانع عمران امامزادگان است طرحي را بيآورند كه عموم بپسندد. معماري اصيل ايراني معماري ارزنده ای است كه تمامي زيبايي و يك اثر زيبا شناختي را از يك معمار به منصه ظهور مي رساند.
طرحهایی که بر اساس معماری اصیل ارائه می شوند را خواهید پذیرفت؟
اگر امروز ميتوانيم با اين وضعيت يك بناي فاخر بسازيم، بسم الله. اما نباید بنایی خالي از روح بسازیم و بعد كاسه چه كنم چه كنم دست بگیریم امامزادگان بناهايي فوقالعاده ارزشمند هستند بعنوان نمونه امامزاده محسن بنايي است كه اگر امروز بخواهيم همان را بسازيم با آن گنبد دو پوسته فوق العاده زيبايش حقيقتا هيچ معماري توان پياده كردن آن گنبد را ندارد.
آنچه معنويت بيشتري به اين بناها مي دهد همين معماري سنتي ماندگاري است كه در حدود چندقرن اينها را سرپا نگه داشته است.
اگر بخواهيم اين امتیازات را از بناهای امامزادگان حذف کنیم خيلي تحت تاثير قرار ميگيرند و باید معماری اصیل آن حفظ شود که در همین راستا سال گذشته 600 ميليون تومان براي امامزاده ها هزینه کردیم و سایر ارگانهای مربوطه پاي كار نيآمدند اما به هر نحو بايد شانيت يك بنا را رعايت كرد.
هيئت امنا بايد بداند كه سازه چيست؟ معماري چيست؟ سبك و صياق كار چيست؟ چراکه هیئت امنا در ساخت بناها راحت ترين كار ممكن را انجام مي دهد و بعنوان نمونه کف بنا را سنگ می کنند و مي گويند قشنگ شد ولي اين قشنگي به معناي تخريب بناي داخلي بنا نبايد باشد.
اولویت ها در پذیرش طرحها چه مواردی است؟
از طرحها جلوگيري نميكنيم و از طرحهای كارشناسي استقبال ميكنيم اما نباید فراموش کنیم اينها مواريث فرهنگي هستند و در این زمینه كوتاه نمي آييم.
اوقاف مدعي است ميراث فرهنگي اجازه حتي كوچكترين فعاليت عمراني را به ما نميدهد؟
من در زمینه میراث فرهنگی به همه ابعاد تسلط دارم و حرفهای زیادی برای گفتن دارم اما بعضي وقتها اتفاقاتي ميافتد مضحك، ولي واقعي! بعنوان نمونه در بناهاي مذهبی بعضي وقتها فكر نميكنيم چه باید کرد گاهی مواقع يک كار خيلي ساده ميتواند آینده یك بنا را تضمين کند بعنوان نمونه گربه رو امامزاده محسن راهی پیرامون بنای تاریخی برای دفع رطوبت است که تقاضای اوقاف برای اضافه کردن این مسیر به بقعه غیرکارشناسی است.
انقطاعهایی بین معماریها و سبک و سیاقهای زندگیها وجود داشته گه گاهی سیر تحولات فرهنگی جامعه پیش آمده و در واقع اینها کانال دفع رطوبت بوده است و چون نمیدانستند چی هست؟ اسمشان را گذاشتند گربه رو.
و آنچه که امروز ما میبینیم یکی از زیباییهای منحصر به فرد در همدان دو تا گنبد امامزاده محسن است به طوریکه دو گنبد امامزاده محسن اصطلاحا دو پوسته است، یعنی آنچه که از پایین نگاه می کنید آن نیست که می بینید و یک فاصله بین دو گنبد وجود دارد که مانند عایق عمل می کند و به ارتعاش صدا هم کمک میکند.
مشکل امامزاده محسن این است که روی سفره سنگی است و سنگ متاسفانه رطوبت را در خود نگه می دارد و این امر برای آن مشکل ایجاد کرده است.
این که میگویند طرح جامع امامزاده محسن تصویب شده و منتظر میراث فرهنگی است جریان چیست؟
من می گویم موقعی مملکت ما به توسعه میرسد که به مرحلهای از بلوغ برسیم و جوابگوی کار خودمان باشیم، من خودم به عملکرد شهرداری معترضم ولی هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد قصه امامزاده ها هم اگر اوقاف واقعا قصد کار درد اچرا به خودمان نمیگوید چراکه باید به خودمان بگوید که ما هم در جریان باشیم و باید طرح را ببینیم اگر طرح رو دیدیم و مصوب شده ما هم استقبال می کنیم.
بحث های گردشگری یک ضلعش به شما برمیگرد و یک ضلع به شهرداری آیا در این زمینه باهم رایزنی دارید؟
متاسفانه در همدان بین مدیران مرز قائل هستیم و موقعی میتوانیم به توسعه برسیم که این دیوارها نباشد. میراث فرهنگی باید با اوقاف همکاری کند برای مثال برای مرمت کف امامزاده یحیی تصمیم بگیرد بسم الله که دیگر این ننه من غریبم بازی ها زمانش گذشته است.
الان اگر شما میخواهید اینطور فکر کنید نباید دست رو دست بگذارید اولا متولی هر شهری چه کسی هست؟ من چه کار میتوانم بکنم اگر شهرداری کمک نکند.
در حال حاضر در جشنواره تابستانی چند نفر پای کار آمدند؟ تنها میراث فرهنگی که متولی نیست، مگر برای چهره های ماندگار میراث فرهنگی باید متولی باشد مگه برای آوردن مثلا یک خواننده باید متولی باشیم.
به نظرم مرزهایی که قایل می شویم باید از بین برود و یک مقدار در قالب کت و شلوارمان گم شدیم که باید از آن فاصله بگیریم.
با توجه به اینکه وارد فصل پاییز میشویم برای حفظ حداقل گردشگر در همدان چه اقداماتی در نظر گرفتهاید؟
ایزدی: پارسال جشنواره زمستانی را استارت زدیم که قدمی مثبت برای کشاندن گردشگران به همدان بود، استان همدان در فصل بهار و تابستان وضعیت خوبی دارد اما باید بیش از این تلاش کرد.
اما متاسفانه در حال حاضر دیگر کسی دغدغه گردشگری ندارد اما تلاش ما همیشه پابرجاست بعنوان نمونه در پاییز و در هفته جهانگردی جشنواره صنایع دستی را در همدان برگزار می کنیم و جشنواره زمستانی نیز به قوت خود باقی است.
به هر نحو فصل پاییز و زمستان فصل افول و نزول گردشگری است و در هیچ شرایطی آن چه را که در تابستان مشاهده کردید در زمستان نمی توان دید.
اما روال برنامهها در حوزه تبلیغات طوری است که به قول بعضی که میپرسند دنبال چه هستید میگوییم دنبال این هستیم که تصویری جدیدی از همدان را در اذهان ایجاد و حفظ کنیم و اشاعه دهیم و این تصویر به نظرم خیلی مهم است که ما چه تصویری از همدان در ذهن ها بگذاریم و به هر نحو فضای همدان را عوض کنیم.
موفقیت در حوزه گردشگری را در چه می دانید؟
باید باور بکنیم که در مقوله توسعه کسانی برنده هستند که آسیب شناسی مناسبی انجام دادند. اگر صرفا به دنبال این باشیم که نیمه پر لیوان را ببینیم و "به به" و "چه چه" کنیم موفق نخواهیم بود چراکه مسافری که در اصفهان و شیراز است باید انگیزه ای برای آمدن به همدان داشته باشد.
این امر خیلی مهم است اولا آیا ما این انگیزه را ایجاد کردیم یا نه و وقتی انگیزه را ایجاد کردیم و فرد را به همدان آوردیم برنامهای برایش داریم؟
یک مرحله قبل از سفر باید انگیزه ایجاد شود و یک مرحله در هنگام سفر و هنگامی که گردشگر در همدان است باید برنامه دستش داد متاسفانه ما فکر میکنیم که چون آرامگاه باباطاهر و تپه هگمتانه و بوعلی را داریم دیگه چه نیازی به گروه موسیقی هست؟ چه نیازی به تله کابین هست؟ چه نیازی به شهربازی هست؟
امروز گردشگر این چیز ها را قبول ندارد و هیچ کس از آن طرف ایران تنها به قصد دیدن آرامگاه بوعلی پا در همدان نمی گذارد، آرامگاه بوعلی خوبه تپه هگمتانه شرط لازم است ولی به هیچ وجه شرط کافی نیست و باید لازم و ملزوم ها را کنار هم گذاشت.
یکی از مشکلاتمان همین است همدان به واسطه این که نتوانسته شروط کافی را برای توسعه خود فراهم کند و هنوز کاسه چه کنم چه کنم در دست دارد.
همدان بعد از 3 هزار و 100سال تمدن به جایی رسیده که داعیهدار پایتخت تاریخ و تمدن ایران زمین است اما اگر بپرسی دو مورد رستوران خوب در همدان نام ببر یا نام یک تل کابین خوب را در این منطقه معرفی کن معطل میماند چراکه متاسفانه نگاه ما به هیچ وجه فرابخشی نیست و دیواری است.
شما قضیه حصار کشی بین ادارات را در چه می بینید؟
ادر هدف گذاری ها باید هدفمان مشخص شود که اولا دنبال چه هستیم و این خیلی مهم است. اگر صرفا میراث فرهنگی به دنبال این است که میراث را حفظ کند و در شیشه بگذارد وکیوم کند همین قصه پیش میآید. به نظرم مقوله فرهنگ در کارهای ما گم است و اگر حداقل دستگاهای فرهنگی و بعضی از دستگاها مثل شهرداری که معاونت شاخص جدا گانه به نام فرهنگی دارد باهم وارد عمل شوند موفق خواهیم بود.
من همیشه میگویم تلخترین خاطره کاری من در همدان آن روزی بود که جشنواره فیلم کودک از همدان رفت.
ببینید چهار سال شبانه روز با دوستانی که در پشتیبانی و اسکان این جشنواره فعال بودند همرا بودم و به همان دلیل که نگاه فرهنگی نبود جشنواره را از دست دادیم و گرنه مشکلی نداشتیم و امکانات هم که فراهم شده بود هم سینماها آن زمان درست شد هم هتل ها اما نتوانستیم این امتیاز را حفظ کنیم.
باید این عقبه فرهنگی و فرهنگ سازی و آموزش های فرهنگی را غالب کنیم بعنوان نمونه شهرداری اصفهان یک شهرداری عمرانی است اما کارهای فرهنگی بسیاری انجام میدهد که باید همدانی ها هم یاد بگیرند.
همدان موقعی میتواند به سرانجامی مناسب برسد که روحیه فراموش شدهاش را احیا کند. نگاه فرهنگی باید غالب باشد اینکه بفهمیم ما داریم حریم قائل میشویم دور همدان درست نیست همدان به تنهایی همدان نیست، ملایر باید کنارش باشد و دیگر شهرستانها هم همینطور.
متاسفانه در همدان روحیه بسیجی در انجام کارها وجود ندارد یعنی اینکه باید همه پای کار باشیم ما برای خود پرستیژ هایی درست کرده ایم که همین موارد مانع پیشرفت ماست.
باغ پرندگانی که ایجاد شد در چه حدی است؟
اگر میخواهیم همدان به قطب گردشگری تبدیل شود نباید به آرامگاههای بوعلی و باباطاهر اکتفا کنیم. بیشترین بازدیدکننده از آرامگاه بوعلی در روز هشت هزار نفر است اما دنبال این تعداد نیستیم و با توجه به اینکه هر فرد سلیقه خاص خود را دارد و همدان نیز اقلیم بسیار خوبی دارد با این وصف اگر بتواند در چند موضوع وارد شود گردشگر بیشتری جذب میشود.
یکی از این موارد که آرزوی قلبی من است و محقق نشده تبدیل همدان به سایت پرنده نگری است که دنیا در حال حاضر به این سمت گرایش پیدا کرده است. همدان تاریخ خوبی دارد که خوب عنوان شده اما به جز تاریخ، طبیعت خوبی هم دارد اما در اینکه از این طبیعت چطور می توان بهره برد خوب کار نشده است.
در همدان سایت پرندهنگری بسیار خوب جواب میدهد چراکه اقلیم خوبی دارد و جای رشد و نمو پرنده در آن وجود دارد و ظرفیت خوبی برای وحوش است. خان گرمز ملایر هم پتانسیل خوبی برای وحوش دارد که باید به آن توجه کرد.
به نظر من یکی از بدیهای همدان در این است که دنبال کمیت هستند و مثلا تا علیرضا ایزدی را می بینند می پرسند چقدر گردشگر آمده و آمار بده.
باغ پرندگان را که ایجاد کردیم چند قطعه از پرنده ها مردند اما ما به دنیال کمیت نیستیم و با عرض معذرت هدف من تنها همدان نیست و مردم همدان جامعه هدف ما نیستند بلکه جامعه هدف ما مسافران هستند.
آنچه مسلم است اینکه املای نانوشته غلط ندارد و این سایت پرندگان نیز سلیقه ای است و کیفیت کار به نظر من ارزشمند است.
مهر: در مورد سفال لالجین اینکه چین وارد بازار این منطقه شده چه دفاعی دارید؟
ایزدی: من موافق اینکه صادرات چین به همدان متوقف شود نیستم، یکی از مباحث مشکل ساز این است که فکر می کنیم چون جنس چینی وارد می شود مشکل آفرین است به نظرم از زاویه دیگری باید نگریست.
در حوزه صنایع دستی برخی اظهارنظرهایی می کنند که اطلاع چندانی راجع به آن ندارند و این موارد را باید از این زاویه نگاه کرد.
همدان بزرگترین صادرات سفال همدان به کشور چین است
همدان بزرگترین صادرات سفال همدان به کشور چین است و چین نیز در ازای این قضیه به ما صادرات دارد و در اینجا بحث عرضه و تقاضا است.
اگر چین به همدان صادرات نداشته باشد به نظر شما اجازه واردات جنس لالجین به کشورش را می دهد؟ چرا بدهد؟
من هم دقیقا همین نظر را دارم وجود این کالاها تهدیدی است برای تولیدکنندگان اما از طرفی نیز فرصت است.
بحث دوم هم این است که می گوییم تنوع تولید و بازار را بالا می برد و انتخاب مشتری نیز سخت تر می شود و مشتری مجبور به تمرکز روی محصول با ماندگاری بیشتر می شود که ما درحوزه گردشگری به دنبال این هدف هستیم.
از طرفی نیز بازار رقابتی بین تولیدکننده و فروشنده ایجاد می شود چون شاید فروشنده بگوید جنس چینی با قیمت پایین تر عرضه میکند و بر این اساس تولیدکننده داخلی مجبور می شود کالای باکیفیت و قیمت مناسب ارائه کند.
درآمد سفالگران لالجین هم واقعا خوب است و باید این را پرسید که آیا سفالگران ما ضرر می کنند؟ در حالیکه فروشگاه های مجللی دارند!
چه مواردی سفال همدان را تهدید می کند؟
در حوزه سفال رنگ و بوی فرهنگ خیلی ضعیف شده است و در بازارچهها و مغازههای سفال همدان و لالجین اولا جنسهای چینی به وفور یافت می شود اما خیلیها سراغ جنس چینی نمی روند چون ایرانی هستیم ناخواداگاه و فطرتا سلیقه ما با سلیقه سفالگر ایرانی مشابهت دارد اما جنس چینی فاقد اصالتهای فرهنگی ایرانی است.
لوحهای گلی میسازند که در آن مجسمههای هخامنشی خام و آقا در کنار هم آورده شده در حالی که هیچ جای تاریخ نداریم که در کنار کتیبه مرد هخامنشی زن هم آورده باشند وقتی هم می گوییم چرا اینها را می سازید می گویند مردم اینها را می خرند و ما هم می گوییم خب زمانی که شما نسازید مردم گرایش پیدا نمیکنند.
تنها باید در این موارد کار کنیم چون اصلا قبول نمی کنم که وضعیت سفال لالجین مناسب نیست بلکه بسیار هم خوب است. اگر بتوانیم به عنوان خوشههای صنعتی سفال را مطرح کنیم خوب است و برخی مشکلات حل میشود.
هدف اصلی این است چیزی که وارد بازار می کنیم و به تولید انبوه میرسانیم بر گرفته از فرهنگ اصیل ایران اسلامی باشد. نقش برجستههایی که در حال تولید است واقعا ارزشی است و با سلیقه مردم همخوانی دارد پس باید بجای مجسمه ها و تولیداتی که با فرهنگ ما همخوانی ندارد باید یکسری الگوهای اصیل ارائه شود.
سخن پایانی؟
بو به دماغ خیلیها خورده که مدیر شوند الان من میگویم هول نشوید چون در این وانفسایی که از نظر اقتصادی گرفتار آن هستیم با افتخار میگویم که هیچکس به اندازه من نمیتوانست این همه فعالیت را در همدان رقم بزند چون من کت و شلوارم را برای اتو نشکستن تنم نکردهم و هر کس بهتر از من میتواند کار کند، کار کند من هم استقبال میکنم.
........................................................
گفتگو: زهرا مرادوند و زهرا ذوالفقاری
نظر شما