جلال ذکایی مدیر اسبق دفتر امور چاپ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در گفتگو با خبرنگار مهر، ضمن مقایسه استانداردهای صنعت چاپ در ایران و جهان، گفت: شماره استاندارد بینالمللی صنعت چاپ 12647 است که در تمام دنیا هم به عنوان یک استاندارد معتبر شناخته شده و هنوز هم چاپخانهها بر این اساس فعالیت میکنند اما متاسفانه در ایران علیرغم وجود 21 هزار و 700 هزار استاندارد در کشور که موسسه استاندارد آنها را مشخص کرده، سهم چاپ از این استانداردها تقریباً صفر است و بجز در حوزه چاپ پارچه، هیچ استانداردی در صنعت چاپ تعریف نشده است.
وی با تاکید بر این نکته که نه در وزارت ارشاد و نه در موسسه استاندارد، هیچ استانداردی برای محصولات چاپی بجز برای چاپ پارچه تعیین نشده است، درباره علت این کمکاری، ضمن بیان اینکه شاید دلیل این مسئله این باشد که چاپ در حوزه فرهنگ تعریف شده است نه صنعت، خاطرهای را از دوران مسئولیتش در دفتر چاپ وزارت ارشاد بازگو کرد و افزود: خاطرم هست در سال آخر حضورم در مجموعه وزارت ارشاد (1388) قراردادی را با یک شرکت امضا کردیم با هدف ترجمه استانداردهای حوزه چاپ و بومی کردن آنها با شرایط ایران. این قرارداد حتی عملیاتی هم شد و مبلغ پیش پرداخت آن هم پرداخت شد و آن موسسه هم رفت که کار را انجام دهد اما بعد از گذشت یکی دو سال، چون اتفاق خاصی نیفتاد، من پیگیر شدم و در جواب گفتند مدیر بعدی اجرای این قرارداد را به صلاح ندانسته و گویا پولهای دریافت شده هم در جاهای دیگری هزینه شده بود.
ذکایی درباره تاثیر نبود استانداردهای مشخص برای محصولات چاپی، بر جامعه مصرف کننده هم، به اتفاقی اشاره کرد که اخیراً برای کسری، پسر خردسالی روی داد که بر اثر مصرف یک ماده شوینده که اطلاعی از مایع درون آن نداشته، دچار سوختگی داخلی شدید شده و در همین رابطه گفت: اتفاقی که برای این کودک خردسال رخ داده است، یکی از تبعات نبود استانداردها در صنعت چاپ و بستهبندی است. اگر علائم هشداردهنده روی بستهبندی یک محصول خطرناک باشد، قاعدتاً کسی که استفاده میکند میداند که باید آن را دور از دسترس بچهها قرار دهد.
مدیر اسبق دفتر امور چاپ همچنین با بیان اینکه «این موضوع از یک حیث دیگر هم قابل بررسی است؛ ما وقتی استانداردی برای محصولات چاپیمان نداشته باشیم، هیچ وقت نمیتوانیم وارد بازارهای بینالمللی بشویم و احیاناً خدمات چاپی خود را صادر کنیم» در این مورد هم به ذکر مثالی پرداخت و به نقل از مسئولان اتحادیه چاپخانهداران قم، یادآور شد: چند سال پیش محصولات چاپی که از این طریق به عراق صادر شده بود، به دلیل نداشتن کیفیت مرجوع شده بود. قاعدتاً اگر استانداردی وجود داشته باشد و همه مسائل با این استاندارد تطبیق داده شود، این مشکلات کمتر اتفاق میافتد و برعکس اگر استانداردی نباشد، هر کسی نظر شخصی خودش را مبنای استاندارد قرار میدهد و بر همین اساس هم عمل میکند. بدیهی است آسیب جدی این مسئله هم به حوزه سلامت جامعه برمیگردد و هم به بحث تجارت.
وی گفت: متاسفانه به دلیل استفاده از دستگاههای غیراستاندارد وفرسوده، تعداد قابل توجهی از دستاندرکاران صنعت چاپ، اعضای بدن خود را از دست دادهاند؛ ما مواردی مانند دست قطع شده، انگشت قطع شده و نظیر آنها را به خصوص در حوزه صحافی شاهد هستیم. نکته دیگری که به نظر من باید آن را یک فاجعه دانست، نحوه دفع پسماندهای صنعت چاپ است که برخلاف دنیا، در ایران هیچگونه استانداردی ندارد. در حوزه چاپ و لیتوگرافی از داروهایی که البته لازمه کار هم هست، استفاده میشود اما این داروها در زمان دفع، یا باید امحاء شود و یا تصفیه صنعتی شود ولی متاسفانه در ایران هیچکدام از این کارها انجام نمیشود.
ذکایی ادامه داد: متاسفانه پسماندهای چاپخانهها و لیتوگرافیها مستقیماً وارد چاههای جذبی و از این طریق وارد آبهای زیرزمینی میشود که اینها همه ناقل سرطان هستند. به عنوان مثال در چاپخانهها برای پاک کننده دستگاه و هم حلال مرکب، از بنزین استفاده میکنند و همین بنزین استفاده شده، وارد چاههای جذبی میشود. همچنین در واحدهای لیتوگرافی ما وقتی فیلمهای لیتوگرافی ظاهر میشوند و در واقع عملیات ظهور و ثبوت انجام میشود، پسماندهای آنها که محتوی دانههای سربی است، وارد چاههای جذبی میشود. بعضی از اینها اساساً غیرقابل تصفیهاند و باید روشی مشابه دفع پسماندهای بیمارستانی برای دفع آنها در پیش گرفته شود.
به گفته این مقام پیشین دفتر امور چاپ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حال حاضر بیش از 3000 واحد چاپی و واحد لیتوگرافی در تهران فعالیت میکنند که هیچکدام سیستم دفع پسماند صنعتی ندارند و این کار از طریق چاههای جذبی انجام میشود. ذکایی این معضل را یک خطر خاموش دانست که هیچ مسئولی هم به آن توجهی ندارد و در همین رابطه وظیفه سازمان حفاظت از محیط زیست و شهرداری تهران را متذکر شد.
کودک سه سالهای که اوایل شهریور در اثر سوختگی گوارشی جان باخت
در همین رابطه رضا نورایی، عضو کمیته ملی بستهبندی موسسه استاندارد در گفتگو با خبرنگار مهر، با بیان اینکه بستهبندی یکی از بخشهای اصلی این موسسه را شامل میشود، درباره وضعیت استانداردهای حوزه محصولات مختلف از جمله مواد شوینده و شیمیایی در ایران گفت: وقتی استانداردی برای یک کالای خاص نوشته میشود، بخشی از این استاندارد که در انتهای آن قرار میگیرد، به استاندارد بستهبندی آن کالا مربوط میشود. در این بخش نحوه بستهبندی هر کالا با توجه به نوع آن کالا که مثلاً شوینده است یا خوراکی یا شیمایی و قس علی هذا، توضیح داده میشود.
این کارشناس بستهبندی افزود: بنا بر این رویه اگر محصول خطرناکی قرار است بستهبندی شود، قاعدتاً روی آن باید علامتهای هشداردهنده درج شده باشد و اگر کارشناسان این حوزهها در جلسات مربوطه با نکتهسنجی بیشتری عمل کنند، گاهی اوقات فراتر از نوشته، به رنگ بسته هم میپردازند و مثلاً اعلام و در واقع ابلاغ میکنند که رنگ بستهبندی این کالا نباید فلان رنگ یا بهمان رنگ باشد.
مدیر مسئول مجله بستهبندی همچنین گفت: به طور خاص در مورد کالاهای مورد استفاده کودکان هم استانداردهای مشخصی برای بستهبندی وجود دارد که به استاندادرهای بستههای مقاوم در برابر کودکان (CR) موسوم است. معمولاً در این نوع استانداردها محصولاتی مورد اشاره قرار میگیرند که احتمال اشتباه گرفته شدنشان توسط کودکان برای استفاده و در معرض دسترس بودنشان برای این طیف سنی، بیشتر باشد و این محصولات معمولاً داروها هستند؛ این مسئله تقریباً مبرهنی است که بستههای دارویی مثل قرصها و دیگر داروها برای بچهها جذاب هستند و میخواهند با آنها بازی کنند. در مورد استاندارد بسیاری از داروها آمده است که درِ بستههای آن نباید به راحتی برای کودکان باز شود و حتماً نیازمند استفاده از هوش و اندکی فشار باشد.
این عضو کمیته بستهبندی موسسه استاندارد ادامه داد: در مورد شویندهها باید گفت که اینها نه تنها در ایران بلکه در همه دنیا، جزو محصولاتی که استاندادرهای مربوط به بستههای مقاوم در برابر کودکان را شامل میشوند، نیستند چون اینگونه تعریف شده است که کودکان عموماً جذب شویندهها نمیشوند. با این حال وضعیت استانداردگذاری در مورد این کالاها هم، مشخص است؛ به این ترتیب که کالاهایی که ممکن است مصرف کننده یا محیط مصرف یا محیط نگهداری و یا حتی محیط حمل و نقل آن کالا، در رابطه با آن دچار مشکلاتی شوند، به طور مشخص این نوشته که «از دسترس اطفال دور نگهداری شود» روی آن درج شده باشد.
نورایی ادامه داد: عموم استاندادرها در کمیتههایی تحت عنوان کمیتههای تدوین، تدوین میشوند و سپس برای ابلاغ و اجرا به کمیته ملی استاندارد میروند. در این کمیته هم وقتی استانداردی تصویب میشود، نحوه اجرای آن هم توسط شورای عالی استاندارد مشخص میشود. در نهایت وقتی یک استاندارد اجباری شد، باید کارشناسان موسسه استاندارد هم بر نحوه اجرای استاندارد کالای مربوطه نظارت و اعلام کنند که رعایت استاندارد یک کالای مشخص، مورد تائید هست یا نه.
وی در عین حال به چالشهای اجرای استاندارد کالاها هم در کشور اشاره کرد و گفت: در اینجا این قبیل سوالات پیش میآید که آیا شرایط لازم و کافی برای کارشناسان موسسه استاندراد برای نظارت بر روند اجرای استاندارد کالاها، فراهم است یا نه؟ آیا ضمانتهای اخلاقی در این رابطه وجود دارد؟ استاندارد اجباری برای اجرا، تصویب میشود و شرکتها هم موظفاند اجرا کنند چه کارشناسان موسسه استاندارد بر روند اجرای آن نظارت بکنند چه نکنند؟
---------------
کمال صادقی
نظر شما