۱۸ مرداد ۱۳۸۴، ۱۴:۵۶

گزارشي از نشست نقد و بررسي فيلم سينمايي "خيلي دور، خيلي نزديك"

رضا مير كريمي: فيلم "خيلي دور خيلي نزديك" تجربه يك عمر زندگي است / تمامي وقايع فيلم بر اساس جزئيات بنا شده است

اين فيلم به سمتي حركت مي كند كه در اصل تجربه يك عمر زندگي است و تجربه حس و لمس كردن را با خود دارد. تمامي فيلم براساس جزييات بنا شده و همه اجزا با هم كار مي كنند.

به گزارش خبرنگار سينمايي " مهر "، در نشست خبري كه ظهر امروز ( سه شنبه 18 مرداد ماه ) به منظور نقد و بررسي فيلم سينمايي " خيلي دور، خيلي نزديك " در خبرگزاري قرآني "ايكنا" برگزار شد، سيد رضا مير كريمي نويسنده و كارگردان اين فيلم در كنار امير اثباتي به عنوان طراح صحنه و لباس به بررسي اين اثر پرداختند.


رضا مير كريمي درباره فضاي كلي فيلم گفت:  حسي كه در فيلم جريان دارد را به راحتي نمي توان تجربه كرد. بنابراين ناگزير رايحه يا فضايي را درك مي كنيد تا بتوانيد آن را تعريف كنيد. در اين فيلم جزييات از اهميت برخوردارند و همه اجزا با هم كار مي كنند. در تشبيهي مي توانم بگويم در هنر اسلامي نيز همين شرايط وجود دارد. اجزا و جزييات نقش مهمي در بيان كل ايفا مي كنند. در معماري تمامي حركت ها و نقش ها نگاه را به نقطه اي هدايت مي كند كه به سمت شمسه بالا حركت كند. برخلاف خيلي ها كه معتقدند رفتن به سمت معنويت از نگاه جغرافيايي نياز به حركت از نقطه  " آ " به  " ب " است. به عقيده من مسير حركت به سوي معنا هيچ نيازي به زمان يا مكان ندارد.
وي در ادامه خاطر نشان كرد:  نظام روايي براي اين فيلم بايد طوري طراحي مي شد كه در لحن و چيدمان صحنه، مكث ها، ديالوگ ها و ساير اجزا ضمن ارايه تصاوير مناسب داستان از معناي فراتر هم برخوردار است. اين مساله شرايط و وضعيتي را به وجود مي آورد كه اگر چند تصادف و اتفاق پشت سر هم وجود داشته باشد، بيننده احساس سطحي نگري و توهين به شعورش را ندارد، بلكه او را به تفكر وا مي دارد. در اين فيلم هيچ كس غريبه نيست. دست تكان دادن افراد محلي براي دكتر نشان مي دهد كه انگار همه منتظر او هستند. ما در اين فيلم پلان 1 و 2 نداشتيم و تمامي پلان ها و تصاوير براي ما يك بودند. از يك لانگ شات عبودري تا يك پلان با ميزانسن دقيق همه از نظر اهميت براي ما در يك سطح قرار داشتند. چون در اين كنار هم قرار گرفتن اجزا است كه تاثير لازم را مي گذارد. در غير اين صورت نتيجه نهايي كار موقت با تاثيري موقت مي شود.
اثباتي در ادامه اين بحث به مساله اهميت جزييات در عرصه سينما و فيلمسازي اشاره كرد و توضيح داد:  اگر جزييات فيلم " خيلي دور، خيلي نزديك  " درست انتخاب نشود و در كنار هم به دقت قرار نگيرد، انسجام لازم را نخواهد داشت و مورد نظر مخاطبين واقع نمي شود. هر اندازه گزينش و انتخاب جزييات سنجيده تر و كامل تر باشد، مجموع كار خوشايند تر خواهد بود. تمامي فيلم هاي شاخص دنيا هم مبتني بر جزييات است و توجه به اين اصل مهم اين آثار را شاخص كرده است. به عقيده من در بيشتر فيلم هاي كشور ما انگار سازندگان فيلم ها نسبت به جزييات بي توجه مي شوند و با سهل انگاري و سهل پسندي از اين مسايل عبور مي كنند. در اين حالت سينما تبديل به شوخي مي شود و در دراز مدت تبديل به فاجعه خواهد شد.
وي ادامه داد:  بسياري از زمينه سازي و ايجاد پيش زمينه ها در فيلمنامه اين اثر قرار داشت و ما فقط بايد اين مسايل را درست و دقيق كنار هم قرار مي داديم و به اين فكر مي كرديم كه فضاي مطلوب چگونه بايد باشد. در اين زمينه هم با وسواس، دقت نظر و سنجيده بايد عمل مي كرديم تا فضاي كلي صحنه ها اجرا شود. براي نمونه ما در صحنه قبرستان براي اينكه حفره ديده شود، يك قبرستان به وجود آورديم و شرايط را به گونه اي ترتيب داديم كه گورستان واقعي به نظر برسد.
الهام حميدي نيز درباره شخصيت نسرين كه پزشكي از اهالي منطقه و ساكن در روستاي كويري است، مي گويد:  در ابتداي حضور اين شخصيت به نظر مي رسد كه او در فضاي ديگري سير مي كند و بازي با بچه ها و بادبادك باعث مي شود كه چندان جدي گرفته نشود. اما در ادامه داستان اين شخصيت نشان مي دهد كه درونگرا و منطقي است و در مسيري كه دكتر را همراهي مي كند، اين شخصيت نيز بيشتر نمايان مي شود. ما درباره جمله مهمي هم كه نسرين قرار است به دكتر بگويد، مدتها فكر كرديم و جمله هاي ديگري را براي نشان دادن اين ارتباط جايگزين كرديم. اما در نهايت به همان جمله اول رسيديم.


ميركريمي در پاسخ به اين مطلب كه گنجاندن اين همه جزييات در داستان فيلم و ريتم كند اثر نيازمند مخاطب با حوصله و دقيق است تا بتواند به مقاصد سازندگان اثر پي ببرد، يادآور شد:  يك فيلم سينمايي همانند سوپر ماركت است كه هر كس هر اندازه كه لازم دارد از آن بهره مي برد. تماشاگر به اندازه نياز خود به كشف فضاي فيلم مي پردازد. از سويي ما در اين انديشه بوديم كه يك مخاطب اگر براي بار چندم هم فيلم را تماشاگر كرد، دست خالي از سالن بيرون نرود. يك فيلم بايد در ناخودآگاه بيننده اثر بگذارد، نه آنكه مخاطب ذره بين به دست بگيرد و به كشف جزييات اثر بپردازد. در نظر سنجي هم كه من هنگام اكران اين فيلم انجام داده ام از كم سواد ترين تا با سواد ترين افراد از فيلم بهره برده اند. علاوه بر اين فقط در جشنواره ها و اكران هاي خصوصي است كه تماشاگران پس از اتمام فيلم دست مي زنند. در حالي كه من از چند نفر شنيدم و يك بار هم خودم ديدم كه بينندگان عادي با اتمام فيلم دست زدند. وقتي هم با مخاطبان صحبت مي كردم، بيشتر آنها از اينكه به تماشاي فيلمي 120 دقيقه اي نشسته اند، احساس خستگي نمي كردند و حتي گذر زمان را متوجه نشده بودند.
اين كارگردان درباره اينكه فضاي ترسيم شده از كوير در اين فيلم، تصويري سخت و خشن است كه با رنگ تند خورشيد در صحنه هاي مختلف فيلم و هجوم و حركت شن ها بيشتر به چشم مي خورد و همه چيز بوي خشونت و مرگ مي دهد، اظهار داشت:  من بي رحم بودن كوير در اين فيلم را قبول ندارم. ابهام و رمزدار بودن زيبا است و كوير نيز از اين دوگانگي ( پارادوكس ) برخوردار است. اگر همه چيز خيلي روشن باشد، همان اول فيلم همه چيز پايان مي گيرد. وجه توامان اين فيلم آن است كه آيا آنچه كه انتظار داريم را به دست مي آوريم. دكتر داستان خودش را خداي علم مي داند و تمام تحليل هايش را با علم انجام مي دهد. اما در اين سفر تجربه تازه اي مي كند. اين مساله به اين مربوط مي شود كه هم لطافت و هم خشونت را در اين فيلم مشاهده مي كنيم. كوير با آدمهايش زيبا است. خطوط زياد صورت و موهاي دكتر در مقابل چهره بدون خط نسرين نشان دهنده بخشي از خصوصيات آدم هاي كوير است. ما در اين فيلم از پلان هاي طولاني براي گرفتن توفان و ساير شرايط استفاده كرديم كه كار بسيار دشواري بود. در حالي كه با استفاده از تصاوير كوتاه و متعدد و يك مونتاژ سريع مي توانستيم توفان شديدي را به تصوير بكشيم كه بسيار هم آسانتر بود. در حالي كه ما حالت دوگانه كوير را مي خواستيم به تصوير بكشيم. مدفون شدن دكتر در زير شن حتي ظاهر تنبيه ندارد. برخورد شن ها با شيشه اتومبيل نيز يادآور موج دريا است.
کد خبر 216250

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha