"شهاب اسفندياري"، مدير گروه فيلم و سريال شبكه تهران در گفت وگو با خبرنگار تلويزيون "مهر" ضمن اشاره به مطلب فوق گفت: توليد طنز، پاسخ به نياز عمومي يك جامعه است، چرا كه فضاي جامعه بعد از كارسخت و خسته كننده روزانه به نشاط و تجديد قوا نياز دارند.
وي با اشاره به اين كه مهمترين دليل فراگيري طنز به خلاء گسترده در زمينه ايجاد نشاط و بازآفريني در ساعات آغازين شب برمي گردد، گفت: يكي از مهمترين تاكيدات مقام معظم رهبري هم پيگيري و راه اندازي برنامه هاي طنز بود. به همين دليل در سال 73 يا 74 يك همايش طنز در صدا و سيما برگزار شد و مطالعات فراواني در باز شدن برخي از باب ها در طنز انجام شد. همچنين راه ها براي تجربيات تازه هنرمندان و تهيه كنندگان باز شد و برخي از موانع طنز برداشته شد.
وي خاطر نشان كرد: طنز بايد با يك زبان شيرين به اشكلات يك جامعه بپردازد. البته برخي ها تصور و توقع نادرستي از توليدات طنز دارند. مثلا ما در طنز بايد روش اشتباه روابط زن و شوهر را نشان دهيم كه گريبانگير ما هستند، نه اين كه روابط صحيح را نشان دهيم.
وي افزود: ساخت برنامه هاي طنز به لحاظ امنيت فرهنگي، رواني و ملي يك ضرورت محسوب مي شود و براي اين موضوع بايد اهميت ويژه اي قائل شويم. ما هم از سازندگان طنز انتظار داريم خود را به يك موضوع محدود نكنند. از ده سال پيش تا كنون چهره هاي تازه بازيگران و كارگردانان در طنز شناخته شده است و از دل اعضايي كه وارد شده اند، افرادي همچون "مهران مديري"، "مهران غفوريان"، "رضا عطاران"، "نصرالله رادش" و... بيرون آمدند. اين افراد در يك دهه آثار خود را در تلويزيون ارائه دادند و باب هايي را باز كردند. البته ضرورت آمدن نسل جديدتر هم احساس مي شود. مديران هم بايد ريسك كنند و شرايط را براي تجربه هاي جديد فراهم كنند. ما موظف هستيم تا قابليت انجام كارهاي متنوع در سبك هاي مختلف را براي گروه هاي تازه فراهم كنيم تا طنز به پويايي برسد.
اسفندياري در پاسخ به اين سوال كه آيا شما هم به عنوان مدير گروه فيلم و سريال شبكه تهران اين ريسك را در حوزه طنز انجام داده ايدگفت: ريسك، ممكن است به جواب مثبت يا منفي منتهي شود، .ولي ما اين ريسك را سال گذشته با آقاي "كمال طباطبايي" كه سابقه تهيه كنندگي مجموعه هاي طنز توليدي وهفتگي را داشت، انجام داديم. مجموعه "باجناق ها" نيز محصول اين تجربه است و آقاي "فرهاد آييش" را كه سابقه بالايي در تئاترداشتند، براي كارگرداني اين مجموعه انتخاب كرديم. در واقع اين انحصار را شكستيم. البته اين تجربه آن طور كه تصورش مي رفت، به وقوع نپيوست.
وي درباره اين كه به عنوان يك مدير تا چه حد با انواع طنز آشنا است و شرايط ساخت آن را فراهم مي كند، گفت: در دانشكده سينما و تئاتر در زمينه هاي هنرنمايش هاي كمدي مطالعاتي داشتم. البته چند طرح هم پيشنهاد شد، ولي از آن جايي كه يك مجموعه طنز وقتي كه خيلي خوب جواب دهد، بقيه انتظارات به اين سمت گرايش پيدا مي كند، مسلماً جلوي برخي از نوآوري ها گرفته مي شود. به عنوان نمونه اگر از مجموعه "كاكتوس"حمايت ويژه از سوي مديريت شبكه نمي شد، مسلماً امكان توليد و پخش ميسر نمي شد. در واقع اين مساله اهميت مديريت فرهنگي را مي رساند. البته برخي از مواقع فشارهاي داخل سازمان و بيرون (مخاطبان) همانند چماقي مي شود كه بر سر مديران فرود مي آيد، بنابراين مانع از كار روي سبك هاي مختلف طنز مي شود.
وي اشاره كرد: ما نيازمند حمايت هاي فرهنگي از سوي منتقدان و اهالي مطبوعات هستيم كه نسبت به كارهاي متفاوت بتوانند دوغ را از دوشاب جدا كنند، ولي زماني كه اين كار انجام نشود، مسلماً معيارها روي مخاطبان قرار مي گيرد.
مدير گروه فيلم و سريال شبكه تهران درباره تكه كلام هايي كه در برخي از مجموعه هاي طنز رايج است، گفت: هميشه صدا و سيما نبوده كه اين تكه كلام ها را رواج داده است، بلكه جامعه هم پذيرش برخي از اين تكه كلام ها را داشته است و اين مساله يك طرفه نيست و آن چه كه اتفاق مي افتد، تعامل در فرهنگ عامه جامعه است كه هنرمند از اين وسط، چيزي را بيرون مي كشد.
وي در پاسخ به اين سوال كه چه ضعف هايي در مجموعه هاي اخير طنز مشاهده كرده است، گفت: تكراري شدن سوژه ها و استفاده از برخي از موقعيت ها از نظر فرهنگ عمومي نه چندان مناسب وجود دارد كه در برخي از مجموعه هاي طنز شاهد آن هستيم. محدود كردن برخي از موضوعات طنز به احتياط مديران برمي گردد. البته در طنزهاي سياسي راه هاي زيادي براي باز كردن تجربه هاي جديد وجود دارد و اين وظيفه ما است كه اين راه ها را پيدا كنيم.
اسفندياري درباره اين كه آيا تقليد از طنزهاي خارجي مناسب است، گفت: 90 درصد از طنزهاي خارجي قابل پخش نيست و توليد كنندگان طنز نمي توانند از آن الگو بگيرنند، چرا كه با فرهنگ ما همخواني ندارد.
نظر شما