اين نويسنده درگفت وگو با خبرنگار فرهنگ و ادب مهر، با بيان اين مطلب افزود : ادبيات اين پند و اندرزها را در جانمايه داستان و درقالب داستان به تصوير مي كشد و بر آيند داستان ، انتقال غيرمستقيم مفاهيم است ، عرصه هنر درنوع متعالي عرصه اي است كه متن و گفته اي را بهتر و هنري تر منتقل كند ، درغير اين صورت ، اثرشعاري و بي روح مي شود ، در نتيجه ماهيت يك هنر ناب اين است كه بتواند به اين عرصه ها وارد شود و چشم اندازجديد تري ازآنها را به صورت هنري نمايد .
زنوزي جلالي : يكي ازدلايل مهم اين كه آثار ما رنگ و بوي شعار دارد ، اين است كه به عنوان نويسنده هنوز قادر نيستيم از تعصبات و باريك بيني ها و وجوه احساسي خودمان دورشويم . |
وي كه رمان " مخلوق " را نوشته است ، خاطرنشان ساخت : عرصه ادبيات مذهبي بعد از انقلاب اسلامي به صورت جدي تر شكل گرفت و نويسندگاني كه به اين عرصه وارد شدند ، بيشتر به سينه زني و نوحه خواني ادبي پرداختند و به خاطر اين ابراز احساسات ، نمي توانيم به آن اثر ناب دست پيدا كنيم . دو سال پيش كه تحقيقي كارشناسي درخصوص بررسي ادبيات مذهبي داشتم ، متوجه شدم كه عليرغم انبوه آثار، با شعارزدگي ، تكرار و اغراق در آثار مواجه هستيم .
وي در ادامه افزود : اصولا اين قدربزرگان ديني و معصومين را در هاله اي از تقدس متافيزيكي پيچيده ايم كه از روح زميني خود شان تهي شده اند و در نتيجه خواننده آنان را از جنس خود نمي بيند ، يك مخاطب با كسي ارتباط برقرار مي كند كه درك مشتركي بين او شخصيت داستان وجود داشته باشد ، بنابراين نويسندگاني كه وارد اين عرصه مي شود بايد ظرايفي را رعايت كند چون ساخت لغزنده اي است .
زنوزي جلالي درپايان گفت وگو با مهر ، گفت : اگرنويسنده مسائل و معضلات جامعه را درك كند و به اصطلاح در نبض جامعه قرارداشته باشد ، وقتي مخاطب ، وارد داستان شود و خود و قسمتي از مشكلات خود را پيدا كند ، با آن نوشته ارتباط برقرارخواهد كرد و طبعا مورد استقبال نيز قرار خواهد گرفت .
نظر شما