به گزارش خبرنگار مهر، مهدی محقق، در مراسم نخستین جایزه استاد بدیعالزمان فروزانفر که عصر دیروز، دوازدهم آذرماه در موزه هنرهای معاصر برگزار شد با اشاره به اینکه با اهانت به علم به جایی نمیرسیم، گفت: اگر بخواهیم در علم و دانش پیشرفت کنیم، باید محضر استادان بزرگ را گرامی بداریم. ما با اهانت به علم به هیچ جایی نمیرسیم. مرحوم فروزانفر چند نسل را تربیت کردند و بر ماست که ایشان را قدر نهیم و مقامشان را گرامی داریم.
رئیس پیشین انجمن آثار و مفاخر فرهنگی با اشاره به اینکه از جمله نخستین کسانی بوده که برای بزرگان علم و ادب، نکوداشت برگزار کرده گفت: بزرگداشت «جلالالدین همایی» در سال 1355 در تالار فردوسی دانشگاه تهران برگزار شد. مرحوم همایی در آن دوران 4 یا 5 سالی بود که از منزل خارج نمیشد و شرایط روحی خوبی نداشت. یادم هست که خود استاد همایی هم باورش نمیشد که چنین مراسمی، تنها به خاطر او برگزار شده است؛ مرتب به این طرف و آن طرف نگاه میکرد و میگفت: خدا خیرتان بدهد!
محقق در ادامه با اشاره به اینکه در طول 10 سالی که در انجمن مفاخر بوده، 106 بزرگداشت برگزار کرده است، گفت: خوشبختانه توفیق داشتم 10 سال رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی باشم و طی این مدت از 106 نفر از مفاخر کشور تکریم کنیم که یکی از آنها مرحوم فروزانفر بود. یکی دیگر از کسانی که از مقام علمی و ادبیشان تجلیل کردیم عبدالحسین زرینکوب بود. خاطرم هست که گفت: «الدهر یومان؛ یوم لک و یوم علیک» یعنی روزگار دو روز است؛ روزی برای تو و روز دگر علیه توست. من نه آن هستم که «کیهان» گفت نه اینکه شما میگویید.
این استاد و پژوهشگر ادبی به نکاتی درباره استاد فروزانفر اشاره و بیان کرد: مرحوم فروزانفر، تحصیلات ابتدایی خود را در بشرویه با علوم حوزوی آغاز کرد و با حافظه قوی که داشت، طی مدت کوتاهی به ادبیات فارسی، عربی و علوم اسلامی مسلط و پس از مدتی به مقام استادی نایل شد، اما لحظهای از آموختن بازنایستاد و با اینکه استاد دانشگاه تهران بود، اما در خدمت میرزا طاهر تنکابنی «قانون» ابن سینا را میخواند و این نکته برای همه ما بسیار آموزنده است؛ زیرا کمتر استادی را میبینیم که دانشجو هم باشد. به این معنی که تا آخرین لحظه، علم و معرفت را بجوید.
محقق به اینکه فروزانفر، دانشگاه تهران را به یک آکادمی علمی در سطح جهان تبدیل کرده بود اشاره و بیان کرد: استاد فروزانفر توانست دانشکده ادبیات را به مرحلهای برساند که بزرگترین دانشمندان دنیا علاقهمند شوند به آنجا بیایند. برای مثال هانری کربن از جمله کسانی بود که برای تدریس به دانشگاه تهران میآمد و همراه با سیدحسین نصر به قم میرفت و در محضر آیتالله بروجردی حاضر میشد. این شناخت، مرهون وجود کسانی چون فروزانفر بود که دانشکده ادبیات دانشگاه تهران را به یک آکادمی علمی تبدیل کرده بود. نکته دیگر اینکه تا پیش از فروزانفر، آثار ادبی ما را شرقشناسان تصحیح میکردند. برای مثال، مثنوی را نیکلسون تصحیح کرده بود اما فروزانفر به برسی دواوینی پرداخت که بررسی آن تا پایان قاجاریه با ایرانیها نبود.
او ابراز تاسف کرد از اینکه در مملکتی چون ایران، فروزانفرها بیجانشین باقی میمانند و گفت: مایه تاسف است که در مملکت ما اگر کسی مثل فروزانفر از دنیا میرود، عنوان میکنند، حیف که جانشینی ندارد. این اقرار به خفت یک جامعه است، در حالی که سنت اسلامی کشور ما این بوده که اگر استادی 30 سال زحمت کشیده و به درجهای از علم رسیده است باید 20 سال از عمر علمی خود را صرف تعلیم شاگرد خود کند و شاگرد، 10 سال دیگر را صرف افزودن به دانش او کند و بالاتر از فروزانفر بایستد.
نظر شما