به گزارش خبرنگار مهر دکتر محمد حسین شریف زادگان دانشیار دانشگاه شهید بهشتی و اولین وزیر رفاه و تامین اجتماعی در نشست "چالش ها و چشم اندازهای سیاست اجتماعی در ایران" که چهارشنبه 13 آذرماه در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد گفت: ما دوبار در ایران تشکیلاتی را به طور مستقل برای رفاه اجتماعی تاسیس کردیم اما هر دفعه دگرگون شد چه اتفاقی افتاد که آن ساختار بوجود آمد و حتی قانون تصویب گردید.
وی در ادامه افزود: به نظر می رسد در سازمان برنامه و بودجه در دهه شصت یک پراکندگی وجود داشت و مدیریت متمرکز و تخصیص منابع در آن صورت نمی گرفت و این مسئله بعد از جنگ جدی تر شد. لذا یک باره متوجه شدند که 30 درصد از بودجه کشور برای امور اجتماعی صرف می شود که در مقایسه، به کشورهای اروپایی تنه می زند چرا که آنها برای این حوزه 20 تا 40 درصد هزینه می کنند.
وی در ادامه به تشریح تاریخچه رفاه اجتماعی در اروپا و نیز سابقه این موضوع در ایران پرداخت و تاکید کرد: آنچه بسیار اهمیت دارد این است که این رفاه اجتماعی با چه دولتی پی ریزی می شود. همانطور که توسعه همواره با مسئله تئوری دولت ارتباط دارد امر رفاه اجتماعی نیز همین گونه است. ما برای پیشبرد خود و حتی سیاست های اقتصادی، به سیاست های اجتماعی نیاز داریم. اما در عین حال سیاست اجتماعی نقشی مستقل دارد و نقش آن تعادل بخشی به جامعه و پاسخگویی به حقوق شهروندی است.
دکتر شریف زادگان به تبیین سابقه سیاست اجتماعی و رفاه اجتماعی در ایران پس از انقلاب پرداخت و گفت: بحث رفاه و تامین اجتماعی در این دوره جنبه کنترل اجتماعی داشته و متکی بر نفس بوده است که با نوسانات قیمت نفت نیز تغییر می کرده است و حتی سیاست های اجتماعی و رفاه اجتماعی به عنوان هدیه دولت ها قلمداد می شده است که این مسئله را ما در بحث یارانه ها دیدیم. مسئله دوم این است که رابطه حقوق شهروندی و اجرای سیاست های رفاه اجتماعی برقرار نیست و رفاه اجتماعی به طور مجزا در کشور دیده نشده و مستقل نیست. همچنین ساختار مناسبی برای سیاستگذاری و برنامه ریزی و نظارت بر آن وجود ندارد.
اولین وزیر رفاه و تامین اجتماعی در ادامه یادآور شد: قانون ساختار نظام جامع رفاه و تامین اجتماعی که جزء قوانین مادر است محصول بلوغ فکری و اجرایی دولت طی 50 سال گذشته در ایران می باشد که در اجرای اصل 29 قانون اساسی و بندهای 2 و 4 اصل 21 قانون اساسی سازمان گرفته است. این قانون ویژگی هایی دارد. از جمله اجرای نظام تامین اجتماعی را حق همه افراد جامعه می داند و شناسایی خانواده کم درآمد و پردرآمد و نیز کاهش و حذف تدریجی یارانه ها جزو ویژگی های آن به شمار می آید. اما متاسفانه الان این کار صورت نمی گیرد. به طوری که امروز یارانه تبدیل به حق عمومی شده است در حالی که یارانه جزو حقوق عمومی نیست.
این استاد دانشگاه با اشاره به سازمانهای رفاه و تامین اجتماعی یادآور شد: جالب است که در این قانون یک وزارتخانه رفاه باید حاکم باشد اما عملیات رفاه یک کار بین بخشی است و رئیس جمهور، رئیس شورای عالی رفاه و تامین اجتماعی است و علاوه بر آن ما تنها چند شورای عالی داریم که مصوباتشان با ملاحظاتی قانونی می شود و رئیس جمهور می تواند آن را ابلاغ کند که یکی از آنها شورای عالی رفاه است.
دانشیار دانشگاه شهید بهشتی با اشاره به وظایف وزارت رفاه و تامین اجتماعی تصریح کرد: در آن زمان که این قانون تصویب شد قرار بر ان بود که پایگاه اطلاعات ملی تشکیل شود و با کمک کارشناسان داخلی و خارجی ظرف 2 سال این کار به سرانجام برسد. اما متاسفانه این کار صورت نگرفت. من معتقدم که همین الان هم می شود این کار را انجام داد و به دولت جدید پیشنهاد داده ایم که در اسرع وقت این مسئله را در دستور کار خود قرار دهد. کاری که برای اولین بار در خاورمیانه صورت گرفته است "چتر ایمنی رفاه اجتماعی" است که سیاست های پیشگیرانه، ارتقائی و جبرانی را در نظر دارد.
وی با اشاره به نظریه مارشال، مفاد قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران را در مقایسه برجسته تر خواند و گفت: ما در واقع یک قانون پیش رو داریم که به هزار و یک دلیل بدان بی توجهی صورت گرفته است و منجر به عقبگرد ما شده است بویژه در 8 سال گذشته با بی توجهی هایی که به این دستگاه صورت گرفت ما را با چالش هایی روبرو ساخت. مشکلات امروز ما فراوان است. در ایران لازم است که دستگاه مستقل به عنوان رفاه و تامین اجتماعی داشته باشیم. ما مخالف وزارت ورزش و یا گردشگری و غیره نیستیم اما در اولویت بندی، بحث رفاه و تامین اجتماعی در صدر قرار دارد. از دیگر مشکلات بحث ادغام ناکارآمد وزارت رفاه با دستگاههای اقتصادی و حاکمیتی است که دارای تضاد منافع هستند و نیز نداشتن تشکیلات حاکمیتی مستقل دولتی که بتواند در دولت و مجلس دفاع کند و سیاست ها را پیش ببرد. همچنین نداشتن نظریه پردازی حکومتی در بابت رفاه اجتماعی با توجه به تجارب جهانی و تجارت خودمان در ایران محسوس است.
شریف زادگان افزود: یکی دیگر از مشکلاتی که ما با آن مواجه هستیم وجود رقابت های بین دستگاهی است. ضمن اینکه نشان دادن وجود ژورنالیستی و غیر واقعی از بخش های رفاهی ایران مثل شستا از دیگر مشکلات ما بشمار می رود اصلا شستا اهمیت ندارد چرا که پول های تامین اجتماعی هر جا می تواند سرمایه گذاری شود. تا پیش از 8 سال گذشته اصلا شستا اهمیت نداشت. چرا که موضوعات دیگر در اولویت بود و این وضعیت نشان می دهد که ما عقبگرد داشته ایم. متاسفانه در 8 سال گذشته در وزارت تعاون و رفاه اجتماعی که باید در پی سیاست گذاری ها باشد همواره بدنبال این بودند که چه کسی مدیر شود یا چه کسی مدیر نشود. البته در دولت فعلی چنین دیدگاهی وجود ندارد. اما این میراث مدیریت قبلی است که هنوز ادامه دارد و باید این مسئله حل شود.
نظر شما