خبرگزاری مهر ـ گروه فرهنگ و ادب: «تهران در شما احساس عشق و نفرت را همزمان ایجاد میکند. مطمئن هستم که در این احساس تنها نیستم و خیلی از مهاجران و ساکنان تهران همین حس را نسبت به این شهر بزرگ و بیسر و ته دارند. تهران به طور سحرآمیزی شما را جادو میکند. هشت سال طول کشید تا جادوی تهران در من اثر کرد و من که زندگی کاملا ایدهآلی در کانادا داشتم، همه چیز را رها کردم تا بار دیگر به تهران بازگردم؛ کاری که تقریبا با مخالفت همه دوستان و فامیلم مواجه شد.» این بخشی از جملات بامداد غفاری در مقدمه این کتاب است.
این نویسنده در کتاب پیشرو، در 12 یادداشت و بخش مختلف، طنزهایی را درباره زندگی در تهران نوشته است. او در بخش دیگری از مقدمهاش نوشته است: خلاصه، همانطور که گفتم، به تهران برگشتم، ولی هنوز یک ماه هم نگذشته بود که جادوی تهران دود شد و از بین رفت. متوجه شدم که تهران ـ لااقل در ظاهر ـ تفاوت چندانی نکرده است. راستش را بخواهید، بدتر هم شده بود.
تئوری، رانندگی، کسب و کار، روانکاو، مسکن، ازدواج و طلاق، صف، خرید، مهمان، تماشای فوتبال، استخدام و شاد بودن عنوان بخشهای مختلف این کتاب هستند.
در قسمتی از این کتاب میخوانیم:
خدا را شکر که تهران در مورد ازدواج و طلاق نیز گوی سبقت را از بقیه شهرها برده است! یعنی بیشترین آمار طلاق و کمترین آمار ازدواج را دارد. به عنوان یک تهرانی شما چه بخواهید و چه نخواهید حتما درگیر این موضوع خواهید شد؛ حالا یا به واسطه خودتان، یا به سبب قوم و خویشو دوستانتان. در تهران ازدواج و طلاق آداب خاص خودش را دارد. مهمترین خصوصیت تهرانیها در مورد انتخاب زوج آیندهشان این است که اصلا درگیر توهماتی از قبیل پیدا کردن نیمه دیگر و یا عشق زندگیشان نیستند! عاشق و معشوقی، عادتی بچگانه بوده که سالهاست از تهران رخت بر بسته است. در عوض معیارهایی کاملا منطقی و قابل اندازهگیری رایج شده است.
جوانهای تهرانی در اولین لحظه آشناییشان، دیگر وقت پرارزش خودشان را صرف سئوالهای سبکسرانهای مثل: عزیزم، شما از چه نوع موسیقی لذت میبرید؟ و یا فیلم مورد علاقهتان چیست؟ یا این که آخرین کتابی که خواندهاید چه بوده است؟ نمیکنند! یا واقعا زیاد اهمیت نمیدهند که طرف انسان شریف یا درستکاری هست یا نه! حق هم دارند! در کار تجارت همیشه میگویند باید معیارهایتان قابل اندازهگیری باشد. حالا چه کسی میتواند شرف و انسانیت دیگری را اندازه بگیرد؟ این است که در تهران، ازدواج یک بیزینس جدی است و طبیعتا باید معیارهای آن نیز طوری باشد که مو لای درزش نرود...
این کتاب با 84 صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت 5 هزار تومان منتشر شده است.
نظر شما