به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از هالیوود ریپورتر، سال 2013 برای شخصیت منفیهای سینما سال بسیار خوبی نبود.
درست است که آدم بدها میتوانند خیلی راحت با هنجارهای قانونی و اجتماعی مخالفت کنند و یا به صورت مستقیم با آنها دربیفتند اما ایفای نقش شخصیت منفیای که درست تعریف نشده باشد، برای خیلیها به معنی شکست است. فقط بعضی از آدم بدها میتوانند نابغه جنایی باشند و قبل از اینکه در نهایت مغلوب قهرمان داستان شوند، کمی لذت بردن از موفقیت و ثروت را تجربه کنند.
با تمام این خصوصیات، تعجبی هم ندارد که شخصیتهای کینهجوی امسال سینما خیلی هم ترسناک نبودند. سال 2013 شخصیتهایی مانند ژنرال زاد فرد نسل کش فیلم "مرد فولادی" را نیز معرفی کرد که هم به نظر جاه طلب می آمد و هم قدرت و خطری واقعی را نشان می داد، اما این سال شخصیت های منفی ضعیفی مانند این ها را نیز در خود داشت:
لیتم کول: کول، شخصیت منفی فیلم "تفنگدار تنها" با رفتاری خستهکننده و انگیزههایی گیج کننده، سرمایهدار خطوط راه آهن بود و می خواست سرمایهدار بزرگتری شود. او مانند بیشتر آدم بدها از دیگران برای انجام کارهای کثیفش استفاده می کرد و شاید از این نظر به ریشه های یک شخصیت مرکزی وفادار مانده بود، اما در کل همه چیز دیگر او ناامیدکننده و معمولی بودند.
خان: تنها کاری که شخصیت خان در فیلم "استار ترک درون تاریکی" انجام داد، عصبانی کردن بعضی از طرفداران سرسخت مجموعه فیلم های "استار ترک" و به وجود آوردن دلیلی برای لذت بردن بندیکت کامبربچ از صحنه سازی قرن بیست و سومی بود. او چند چیز را منفجر کرد، چند تا از افسران ارشد استارفلیت را به قتل رساند و در کل نقش یک لولوی خیالی خودکفا را بازی کرد، اما... چرا؟ مطمئنا راه های ساده تر دیگری نیز برای به وجود آوردن جنگ میان کهکشانی که او می خواست به وجود بیاورد وجود داشت و با وجود مهندسی موروثی که او را تبدیل به ابرانسان کرده بود میتوانست کمی هم مشخصه های شخصیت منفی بهتری به او بدهد.
زارتان: یک لحظه درباره نتایجی که آدم بد فیلم "جی آی جو: تلافی" توانست در آخر فیلم به دست بیاورد فکر کنید. او سازمان کبرا را که سازمان بزرگ شرور فیلم بود از بین برد و آن را به تمام دنیا نشان داد و در حین نقشه شیطانی اش برای نابودی دنیا، تمام سلاح های هسته ای جهان را از بین برد و دنیا را تبدیل به مکانی امن تر کرد!
ماندارین: بهترین و شاید بدترین آدم بدهای بی تاثیر امسال بود. با این حال حداقل شخصیت ماندارین از اول هم قرار بود بی تاثیر باشد. او تنها قرار بود به عنوان شخصیت منفی نمایشی داستان ظاهر شود و تنها کاری هم که کرد این بود که قابلیت تقلید لهجه بن کینگزلی را به مخاطب یادآوری کرد. این حرکت به وجود آوردن یک شخصیت منفی نمایشی، حرکتی شجاعانه از شین بلک و درو پیرس، نویسندگان فیلم "مرد آهنی 3" بود که در نهایت به موفقیت دست یافت. اما آیا استودیوی مارول میتواند در فیلم بعدی اش این موفقیت را نگه دارد یا آن را نابود می کند؟ شایعه هایی به وجود آمده اند مبنی بر اینکه یک ماندارین "واقعی" نیز وجود دارد که در تمام این مدت در پیش زمینه خود را مخفی نگه داشته بوده است...
نظر شما