به گزارش خبرنگار تلويزيوني "مهر"، از چند سال پيش، تلويزيون به سمت توليد سريال هايي پيش رفت كه به آن "آپارتماني" اطلاق مي شد. شايد ساخت سريال هايي همانند " همسران " و " خانه سبز " كه با استقبال خيلي خوب تماشاگر مواجه شد، مديران تلويزيون را بر آن داشت تا توجه ويژه اي نسبت به توليد اين گونه آثار داشته باشند. اما استفاده مكرر از فرم و محتواي ثابت و به عبارتي كليشه سازي باعث شد، اين گونه آثار بسيار شبيه هم شوند و خيلي زود كاركرد خود را از دست بدهند.
سريال هاي آپارتماني در صورت جذاب بودن، توانايي ارايه مطالبي با كاركردهاي اجتماعي را دارند و در جهت تغيير برخي از رفتارهاي جمعي نادرست مي توانند گام هاي موثري بردارند. اين نوع آثار به جهت برخورداري از فضايي خانوادگي و پخش در زمان هاي پربيننده مي توانند به بهبود شرايط زيستي خانواده ها نيز كمك كنند. اما تكرار و كليشه اي اين كاركرد را به شدت محدود و در برخي آثار به كلي از ميان برده است. اين نوع آثار به طور عموم از بودجه اي اندك و شرايط ساخت و امكانات بسيار محدود بهره مي برند و همين مساله به شدت روي كيفيت آنها تاثير منفي مي گذارد. استفاده از الگوي مشخص توليد، برخورداري از روايت مشترك و شبيه به هم، ريتم كند، تصويربرداري هاي بسيار معمولي و حتي ضعيف، بازيگرداني نه چندان مناسب و نداشتن تحرك و تعليق در داستان از جمله ايرادهاي مشترك مجموعه هاي آپارتماني تلويزيون ما است.
مجموعه تلويزيوني " شبي از شبها " يكي از آثار متعلق به گونه آپارتماني به شمار مي رود به يكي از نيازهاي اصلي قشر آسيب پذير جامعه يعني مسكن مي پردازد. اين سريال داستان زندگي افرادي را روايت مي كند كه با وجود مشكلاتي كه در تامين معاش دارند، موفق به خريد خانه اي كوچك در حاشيه شهر مي شوند. اما با وجود خانه دار شدن به خاطر كمبود درآمد، مسايلي برايشان به وجود مي آيد كه اتفاقات اين مجموعه را رقم مي زند.
داستان اين سريال از كشش لازم برخوردار نيست. قصه اين اثر طي همان چند قسمت اول دچار همان تكرار و روزمرگي شده است كه در زندگي عادي وجود دارد. مساله اينجاست كه هر چند آثار اجتماعي به طور مستقيم از جامعه و اتفاقات اطراف خود متاثر هستند و بر اساس وقايع گوناگون شكل مي گيرند، اما اين اتفاقات بايد به گونه اي ارايه شوند كه از تراوت و جذابيتي لازم براي جذب مخاطب برخوردار باشند و براي مخاطب نو و تازه به نظر برسد. يعني او را در فضايي قرار بدهد كه قصه هر چند شباهت هايي به زندگي عادي او دارد، اما نوع شكل گيري وقايع از زيبايي شناسي بهره ببرد و در نگاه مخاطب جالب و ديدني جلوه كند. اما اين مساله در اين سريال چندان به چشم نمي خورد و اتفاقات بسيار معمولي و حتي دم دستي انتخاب شده اند.
يكي از بزرگترين ايرادهاي مجموعه هاي تلويزيوني ما به خصوص درعرصه آثار آپارتماني و اجتماعي درنحوه ارايه است. يعني بيشتر اين آثار 13 و به تازگي 26 قسمتي است. اين طولاني بودن بي دليل و توليد انبوه متن به وسيله نويسندگان كه مورد علاقه تهيه كنندگان تلويزيوني هم قرار دارد، باعث كش آمدن قصه ها و رفتن به سراغ موضوع هايي مي شود كه قابليت ارايه در قالب يك قسمت از سريال را ندارد. به عبارت ديگر، اگر يك سريال به جاي ارايه در26 قسمت در 7 يا حداكثر 10 قسمت ارايه شود و به جاي 45 يا 50 دقيقه زماني حدود 30 يا 35 دقيقه را به خود اختصاص دهد و درعوض به جاي يك گروه به دو يا 3 گروه كاري براي ساخت سريال هاي مختلف سفارش صورت بگيرد، هم تلويزيون از تنوع بيشتري برخوردار مي شود و هم شرايط افزايش كيفيت آثار تلويزيوني به خوبي فراهم مي گردد.
اين نكته درباره سريال " شبي از شبها " نيز به خوبي صدق مي كند. در ميان قسمت هايي كه از اين سريال پخش شده است به زحمت مي توان 3 قسمت خوب را كه از كشش، تعليق و تحرك لازم برخوردار باشد را جدا كرد. در ساير قسمت هاي اين سريال طولاني شدن بيش از اندازه قصه به شدت به كار لطمه زده و به خوبي مشخص است، روي بازي ها، روابط ميان شخصيت ها و ساير عوامل توليد هم تاثير منفي گذاشته است.
در حال حاضر در ساير تلويزيون هاي جهان هم سريال هاي بلند تلويزيوني در گونه آپارتماني ساخته مي شود و سريال هاي 100 قسمتي و حتي بيشتر هم توليد مي گردد، اما اين مساله با توجه به شناخت و نگارش فيلمنامه هاي خوب است و به مساله ساختار سريال هم به شدت توجه مي شود. درحالي كه سريال هاي ايراني به اين نكات توجه ندارند. مجموعه تلويزيوني " شبي از شبها " در گرفتن نماها مشكل دارد و شكل و ساختار اثر ابتدايي است. به اين مفهوم كه بيشتر نماها به صورت نماهاي باز (لانگ شات) گرفته مي شود. در حالي كه مناسب ترين نماها براي آثار تلويزيوني نماهاي متوسط يا مديوم شات ها هستند تا به اين وسيله بيننده بتواند حركات بازيگران را با جزييات بيشتري تماشا كند. از طرف ديگر، استفاده از نماهاي بسته صورت بازيگران و قطع هاي سريع به چهره آنها مي تواند بسيار موثر باشد. در اين ميان استفاده از دو دوربين بسيار كارگشا است. اما در اين سريال از تنوع نما يا قطع هاي به موقع و تغيير تصاوير خبري نيست و به نظر مي رسد كارگردان به دنبال ارايه يك تئاتر تلويزيوني است تا اينكه يك سريال را كارگرداني كرده باشد.
ديگر ضعف بسيار مشهود اين سريال در بازيگري بازيگران آن مشهود است. به اين مفهوم كه گوهر خيرانديش و سعيد پور صميمي از بازيگران بسيار تواناي كشور به شمار مي روند كه در نقش هاي مختلف توانايي خود را به اثبات رسانده اند، اما بازي اين بازيگران در اين سريال بسيار ضعيف است و هيچ نشاني از توانايي هاي آنها ندارد. اين مساله هم به ضعف شخصيت پردازي داستان بر مي گردد كه مشخصات محدودي دارند و ابزار چنداني براي رشد شخصيت در دست كارگردان و بازيگران قرار داده نشده است. اما در عين حال اين ضعف متوجه كارگردان هم هست كه نتوانسته شخصيت ها را چنان قوام ببخشد كه بازيگر امكان بروز بخش عمده اي از توانايي هاي خود را داشته باشد.
لازم به توضيح است در مجموعه تلويزيوني " شبي از شبها " سعيد پور صميمي، گوهر خيرانديش، حميد رضا پگاه، علي قربان زاده، فردوس كاوياني، نگين صدق گويا، محمود جعفري، فلورا سام، سپند امير سليماني، سعيد امير سليماني ، نسترن سالار و طرلان پروانه به ايفاي نقش مي پردازند. همچنين مديريت تصويربرداري اين مجموعه برعهده شاپور پورامين قرار دارد و عبدالله اسكندري به عنوان طراح گريم در آن فعاليت مي كند.
اين سريال كه در قالب 26 قسمت 45 دقيقه اي آماده شده، به سفارش شبكه سه سيما شده و از همين شبكه در حال پخش است.
نظر شما