به گزارش خبرگزاري مهر، تحليلگر خبرگزاري نووستي مي نويسد: بيانيه اخير جرج بوش رئيس جمهوري آمريكا درباره بعيد نبودن گزينه اقدام نظامي بر ضد ايران اتفاقاً در زماني صادر شد كه در جلسه فوق العاده شوراي حكام آژانس بين المللي انرژي اتمي در وين ، بار ديگر سرنوشت "پرونده هسته اي" ايران، يعني حق تهران براي داشتن برنامه هاي هسته اي خود را مورد بررسي قرار داد.
وي در ادامه نوشت : بدين ترتيب بوش ، جمله اي را كه يك بار ديگر در آغاز سال جاري در رابطه با مشكل هسته اي ايران اظهار كرده بود تكرار نمود اما در آن زمان همه سعي مي كردند كه حدس بزنند بوش كدام شيوه را ترجيح مي دهد، وارد ساختن ضربه اي مشخصاً به تاسيسات هسته اي ايران و يا حمله اي زميني؟ اين طور معلوم شد كه رئيس جمهوري آمريكا در آن زمان منظورش تنها اقدامي سياسي بود ليكن اين بار بوش بيش از پيش منظور خود را مشخص كرد و از سخنان وي حتي مي توان برداشت كرد كه همانند فرمانده اي، آماده اعلام دستور جنگ زميني با ايران است، همانطور كه با عراق انجام داد.
تحليلگر نووستي در ادامه مي نويسد: اما به عقيده اكثريت تحليلگران نظامي، آغاز كردن جنگ زميني در ايران، با وجود عملياتي نيمه تمام در غرب اين كشور، يعني در عراق و در شرق يعني در افغانستان بدون ثبات، براي آمريكا به معناي تصميم به خودكشي است، تلفات مي تواند غيرقابل پذيرش باشد.
به گزارش مهر،وي به آمريكا هشدار مي دهد : ايران، به هيچ وجه عراق نيست، ايران كشوري جوان است كه متوسط سن جمعيت آن 30 سال و داراي ملتي 70 ميليوني است كه داراي قوي ترين ارتش منطقه است و اين ملت، همان طور كه در انتخابات رياست جمهوري نشان داد، به اندازه كافي در ايده هاي ملي و اسلامي همبستگي دارد.
در ادامه آمده است : در صورت حمله آمريكا به ايران، اين كشور نه تنها از سوي شورشيان در افغانستان ضربه خواهد خود بلكه اين گروه مي توانند وارد خاك ايران شده و به اهداف آمريكا حمله كنند و مساله ديگر اينكه پايگاه هوايي آمريكا در آسياي ميانه كه توسط واشنگتن ايجاد شده است، استثنائا ً براي انجام عمليات در افغانستان است و خود جمهوري هاي آسياي ميانه نيز عضو ائتلاف ضد تروريستي شده اند اما هيچ ضمانتي نيست كه رهبران دولت هاي آسياي ميانه - تاجيكستان، ازبكستان و قرقيزستان، موافقت نمايند تا آمريكا از اين پايگاه ها براي پرواز هواپيماهاي خود در قلمروي اين كشورها در جنگ عليه ايران استفاده كند.
تحليلگر روسي در ادامه مي نويسد: افغانستان طالباني، براي آنان(جمهوري هاي آسياي ميانه) تهديد محسوب مي شد در صورتي كه ايران يك امكان اقتصادي است وعلاوه بر اين، بدون پايگاه هاي نظامي آمريكا در آسياي ميانه، ارزش پايگاه هاي آمريكايي در افغانستان (قندهار، بهرام و بالاخص در شيندنده) تماماً زير سوال مي رود.
اين كارشناس سياسي ادامه مي دهد: پنتاگون به طور قطع از تمامي اين عوامل مطلع است و اين عوامل را قطعاً محاسبه خواهد كرد و نمي تواند اين را به حساب نياورد كه جنگ عليه ايران، در بهترين شرايط براي آمريكا، در مدت كوتاهتري از جنگ عراق انجام نخواهد شد.
به عبارت ديگر بعيد است كه عمليات نظامي تا پايان مهلت رياست جمهوري جرج بوش پايان يابد، جاي شك است كه بوش براي "وارث" خود از جمهوريخواهان، ميراثي چون افغانستان، عراق و ايران را نيز برجاي بگذارد در اين صورت بلافاصله قدرت را به دست دولت دموكرات ها خواهد سپرد.
به گزارش مهر، اين تحليلگر روسي مي افزايد: همچنين موضع دوستان آمريكا در اروپا – آلمان، فرانسه، انگليس كه چندي پيش بوش خود از آنان خواست تا "رياست تلاش هاي ديپلماتيك" را در مذاكرات با ايران بر عهده بگيرند، به نفع واشنگتن نيست، به عنوان مثال "گرهارد شرودر" صدراعظم آلمان، سريعاً از بوش خواست تا "روش نظامي را از بين پيشنهادات حذف كند".
در پايان اين تحليل آمده است : البته كه تمامي اينها در واشنگتن به حساب آورده مي شوند، به احتمال زياد اين بيانيه بوش توسط خود او در مزرعه اش در اطراف كرافورد، جايي كه بوش در مرخصي خود، مشغول پاك كردن بوته ها و سواري بر روي دوچرخه كوهستاني است، نوشته شده است و فقط مقصد اين اعلاميه تهران و بالاخص رئيس جمهوري جديد ايران بوده است و تهران نيز بار ديگر در سياست خود در توسعه برنامه هاي هسته اي صلح آميز، از بيشترين حمايت و محبوبيت در جامعه برخوردار است و همين امر سبب گرديد تا در پاسخ به اعلاميه بوش، صداي جامعه ايران شنيده شود كه از دولت مي خواست تا از قرارداد منع تكثير سلاح هسته اي موسوم به ان پي تي خارج شود.
نظر شما