به گزارش خبرنگار مهر، این رمان درباره شخصیتی به نام آسکر فلدمن یک نقاش فیگوراتیو و صاحب سبک است که چندین دهه به همراه همسر و پسرش در آپارتمانش واقع در ریورساید درایو زندگی کرده و در سن هفتاد و هشت سالگی به دلیل حمله قلبی درگذشته است؛ داستان از مقطعی 5 سال بعد از مرگ او، روایت میشود.
«مرد بزرگ» که در سال 2007 نوشته و در سال 2008 به چاپ رسیده، جایزه پن - فاکنر را از آن خود کرده است. این رمان 4 بخش اصلی دارد که هر بخش به فصلهای مختلف تقسیم میشود. خلاصه داستان این رمان چنین است:
آسکر فلدمن نقاش فیگوراتیو تازه درگذشته و معروفی است که دو زندگینامهنویس همزمان در مورد زندگیاش تحقیق میکنند؛ یکی اسیر شهرت و شخصیت ظاهری او و دیگری در پی حقایق زندگی او و نیز زنانی است که جوانی و عمرشان را به پای شهرت فلدمن ریختهاند. اما، با آشکار شدن راز بزرگ زندگی فلدمن، حوادث به شکل دیگری رقم میخورد...
در قسمتی از این کتاب میخوانیم:
آپارتمان بزرگ بود، ساکت و بیسر و صدا، و تیره و تار، و چنان خوب ایزوله شده بود که هیچ صدایی از آن رد نمیشد، نه از شهر و نه از آپارتمانهای مجاور. مساحت آپارتمان نیمه پشتی طبقه دوم ساختمان قرن نوزدهمی را اشغال کرده بود؛ آپارتمان نمایی نداشت، اما پارک ریورساید آن سوی خیابان بود. آپارتمان بوی تمیزی میداد، اما هوایش سنگین بود، انگار پنجرهها هرگز باز نشده بودند. آنجا، بسته به خلق و خوی ابیگیل، برایش یا مثل یک واحه بود، یا مقبرهای بدون منفذ و روزن. از وقتی که ماریبل، خدمتکارش و آسکر مرده بودند، ابیگیل کمی بیقرار شده بود. حال روزهای پیاپی در سکوت مطلق میگذشت، ایتن تاب میخورد و با دست راستش گوش چپش را میگرفت، ابیگیل هم مشغول مطالعه میشد. آن اواخر اکثر رمانهای هنری جیمز را دوباره خوانده بود، و حال با مطالعه چند رمان سبک و ساده و پراحساس از نویسندگان زن معاصر، ادبیات ارزشمند را کنار گذاشته بود تا به ذهن و فکرش استراحت بدهد. هر وقت کتابهایش ته میکشید، با استفاده از اینترنت چند کتاب دیگر از سایت آمازون سفارش میداد. با وجود اینترنت که ابیگیل به کمک آن نهتنها کتاب، بلکه خواروبار و لباس و تقریباً هر چیز دیگری که مورد نیاز خودش و ایتن بود سفارش میداد، دیگر واقعاً دلیلی برای خروج از آپارتمان نداشت. اکثر جمعهشبها ایتن را به مراسم مذهبی میبرد، اما صبحهای یکشنبه دیگر به خود زحمت نمیداد، و هفتهای یکی دو بار هم او را به پارک میبرد تا کمی هوای آزاد بخورد. جز این گشت و گذارها و دیدارهای گاه و بیگاه با مکسین یا خواهر بزرگترش، راشل، که در لانگ آیلند زندگی میکرد، ابیگیل روزهایش را با ایتن در آپارتمان و تنهای تنها میگذراند، البته جز دختری که دوشنبهها برای گردگیری و خردهکاری میآمد، و البته مردی جوان با صدای ملایم به اسم مارکوس که یک روز در میان برای استحمام ایتن و فیزیکدرمانی او میآمد و حکم پرستارش را داشت.
رمان 304 صفحهای «مرد بزرگ» در شمارگان 1500 نسخه و با قیمت 13 هزار تومان از سوی انتشارات ققنوس منتشر شده است.
نظر شما