محمد ميركياني در ادامه يادآور شد : خاورميانه بيشتر تقسيم بندي سياسي دارد تا فرهنگي ، اما در مشرق زمين ويژگي هاي مشترك فرهنگي بسياري وجود دارد كما اينكه در هند زبان فارسي بسيار رايج است يعني فرهنگ ايراني از طريق زبان فارسي رواج پيدا مي كند همچنين در چين نيز اين زبان شناخته شده است و در كشورهايي مانند ازبكستان، جمهوري آذربايجان، تركمنستان و ... كه به نوعي جزء تمدنهاي شرق كهن هستند مثلا نظامي در جمهوري آذربايجان بوده و يا مولوي كه در قونيه تركيه بوده است.
ميركياني خاطر نشان ساخت : براي اينكه ادبياتي با عنوان ادبيات خاورميانه را مستقل در جهان مطرح كنيم بايد ابتدا خاورميانه سياسي و خاورميانه فرهنگي را تعريف كنيم و بعد از آن طبيعي است كه حتي بر فرض اگر بخواهيم با ادبيات آلمان و فرانسه هم ادبيات مشتركي را توليد كنيم بايد نقاط مشترك پيدا كنيم و بعد از آن نقاط مشترك به سراغ توليدات فرهنگي مانند تئاتر - سينما - داستان - شعر و ... رفت.
ميركياني : بايد يكي از دغدغه ها غني كردن فرهنگ گذشته براي كودكان و نوجوانان باشد ، زيرا ذخاير بسياري وجود دارد كه نويسندگان بايد آنها را بيابند . |
ميركياني تصريح كرد: شباهت هاي ميان ادبيات عرب و فارسي بسيار است، فارسي دري تركيبي از زبان پهلوي و عربي است و به گفته بسياري از سخن شناسان و ادبيات بزرگ ما، زبان عربي، زبان فارسي را بسيار گسترش داده و عميق كرده و به همان اندازه هم زبان فارسي موثر در گسترش اسلام در سراسر جهان بوده است و اثرات آن نيز مشهود مي باشد، به طوري كه بسياري از ادباي ما هم به فارسي شعر گفته اند و هم به عربي، همين طور بسياري از زبان شناسان عرب هستند كه به زبان فارسي دلبستگي خاص دارند مانند دكتر طه حسين كه زبان شناس عرب است و به زبان فارسي علاقه خاص دارد. به طور كلي زبان فارسي و عربي مثل دو برادرند كه به يكديگر كمك مي كنند و به خاطر وجود ويژگي زايش و زايندگي واژه در زبان فارسي به گسترش اسلام در سطح جهان نيز كمك شده است.
وي در ادامه اين مطلب افزود: كارمندان فرهنگي ما كه زمينه ايجاد توليد فكر و فرهنگ هستند، با ذخاير فرهنگ آشنا نيستند و بسياري از دست اندركاران رسانه هاي ملي اهل مطالعه نيستند. تمام كساني كه در حوزه فرهنگ فعال هستند بايد با ذخاير فرهنگي گذشته آشنا باشند و اگر اين طور نباشد توليدات فرهنگي ما با گذشت زمان سطحي و پيش پا افتاده مي شود و از عمق آن كاسته در نتيجه از تاثير گذاريش نيز كاسته خواهد شد.
اين نويسنده در پايان گفت و گو با مهر گفت : بايد يكي از دغدغه ها غني كردن فرهنگ گذشته براي كودكان و نوجوانان باشد ، زيرا ذخاير بسياري وجود دارد كه نويسندگان بايد آنها را بيابند و زياد در آثار غير بومي غرق نشوند، نه اينكه بي نياز از آنها باشيم به طوري كه همه ما نيازمند آثار فرهنگي كشورهاي ديگر هستيم و بايد از آنها بهره بگيريم حتي از كشورهاي غربي، زيرا فرهنگ ها به طور كلي يكديگر را كامل مي كنند و فرهنگي بي نياز از فرهنگ هاي ديگر نيست و براي اينكه دنيا بداند كه ما مردمان فرهنگي هستيم بايد فرهنگ هاي خودمان را بشناسيم و با استفاده از ارزشهاي پنهان آنها توليد فكر و فرهنگ كنيم كه بر دنيا نيز تاثير بگذاريم.
نظر شما