احمد کامیابیمسک، مترجم و محقق در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: با این شیوههای نگارشی که امروز وجود دارد، فرزندان ما تا 10 سال دیگر، نمیتوانند آثار ماندگار کلاسیکمان مانند شاهنامه را بخوانند. به ویژه که مترجمها هم در این روزگار از لهجه عامیانه تهرانی استفاده میکنند که آسیب بزرگی به زبان فارسی میزند. بارها به این موضوع اشاره کردهام و این موضوع را در کارهایم هم رعایت میکنم. من از زبان فرانسه ترجمه میکنم و در فرانسه، کسی با زبان عامیانه و شکسته صحبت نمیکند. بنابراین وقتی از فرانسه ترجمه میکنم، در بازگردانیام از لغات و عبارات شکسته استفاده نمیکنم. اما متاسفانه دیدم که استاد دانشگاهی، به جای استفاده از فعل سوم شخص، از مصدر استفاده کرده بود. یعنی به جای «رفتند» از «رفتن» بهره برده بود. یا بسیاری از محققان هنوز، تفاوت ی روی ت تانیث را با حمزه نمیدانند. هرچه هم که توضیح میدهم، متوجه نمیشوند.
وی با اشاره به انتشار برخی از آثارش توسط انتشارات دانشگاه تهران و تصمیمش درباره ادامه همکاری با این ناشر، گفت: متاسفانه پخش انتشارات دانشگاه تهران، خوب نیست و هنوز حقالزحمه تالیف 6 سال پیش من را هم پرداخت نکردهاند. قیمت کتابها را هم به روز نمیکنند. این ناشر فقط دو فروشگاه برای عرضه کتابها دارد و در همین 2 فروشگاه هم، کتابها را نمیآورند. یعنی به این موضوع توجه نمیشود که کتاب چاپ دانشگاه تهران باید در اختیار مخاطب و دانشجوها باشد. در سالهای اخیر، خیلی وقتها تصمیم گرفتم که به وزارت ارشاد بروم و درباره کتابی که گفتند باید 59 سطر آن را حذف کنم، صحبت کنم اما این قدرت را در خودم ندیدم که بروم و با یک جوان که آنجا نشسته است، بحث کنم.
این محقق ادامه داد: مرجعی هم وجود ندارد که به عنوان صافی درباره کتابهایی که خرافی هستند و به اسم اعتقادات دینی پخش میشوند، نظر کارشناسی بدهد. بسیاری از این کتابها از نظر علما و اهالی فن، خرافات و نادرست هستند اما فروش زیادی دارند و بودجه و پخش فراوانی هم برای تولیدشان وجود دارد.
مترجم آثار نمایشی اوژن یونسکو گفت: بعد از پیروزی انقلاب از چهارراه ولیعصر امروز تا میدان انقلاب، تپههای کتاب تشکیل شده بود و کتابهایی که روزی در زیرزمینها پنهان میشدند، روی زمین آمده و عرضه میشدند. 2 سال بعد هم این تپهها به بزرگراه مدرس فعلی که آن روزها یک بیابان بود و این همه توسعه پیدا نکرده بود، منتقل شدند. البته بعد از چند سال، بسیاری از کتابها در همان بیابان دفن شدند. پیشنهاد میکنم قانونی از مجلس بگذرد تا مانند دوران پهلوی، کسی را به خاطر داشتن کتاب، زندانی نکنند و به خاطر تفکراتش، محدودش نکنند. قرآن به کتاب و قلم سوگند خورده است و در اسلام، هم کسی که قلم میزند، مجازات نمیشود. بنابراین پیشنهاد میکنم مجلس درباره بررسی کتاب، قانون مشخصی تصویب کند تا هر مسئولی که به سر کار میآید، با سلیقه شخصی خود قضاوت نکند و مردم را محدود نکند.
این استاد دانشگاه درباره انتشار آثارش گفت: 5 عنوان از کتابهایم اخیرا، چاپ شدند و اگر به حرفهایی که از ابتدای امسال زده شده، عمل شود، شاید تعدادی از کتابها را اوایل فروردین سال 93 به انتشارات دانشگاه تهران بسپارم. یکی از این کتابها، مجموعه مقالاتی است که طی 20 تا 30 سال گردآوریشان کردهام. این کتاب آماده چاپ است و برخی از مقالاتش هم پیش از این در مطبوعات و مجلات چاپ شده است. متاسفانه 30 سال است که درباره ساموئل بکت و اوژن یونسکو کتاب نوشته میشود اما همین روزها بود که دانشجویی از من پرسید: تئاتر ابزورد چیست؟ بعد از این همه سال که از بیان سخنان یونسکو درباره نفی این واژه میگذرد، باز هم چنین سوالی مطرح میشود. بهتر است بدانیم که این کلمه، یک واژه استعماری است.
کامیابیمسک همچنین گفت: اما دو کتاب دیگر، ترجمههایی از آثار فرناندو آرابال با عناوین «معمار و پادشاه آرتور» و «جنگ هزار ساله» هستند. «گرگدنها»، «مردی با چمدانهایش» و «صندلیها» از اوژن یونسکو نیز دیگر کتابهایی هستند که میخواهم ترجمههایشان را چاپ کنم. 3 کتاب از تز دکترای اولم و کتاب «کرگدنهای آقای اوژن برانژه یونسکو کی هستند؟» کتابهای دیگری هستند که در پی انتشارشان هستم. دانشجوها خیلی به سراغم میآیند و میگویند این کتابها را چاپ کنم و چاپ جدیدی از کتابها و ترجمههای قبلیام ارائه کنم. اما میبینم که عدهای بیاجازه، این کتابها را روی فضای اینترنت منتشر میکنند. حرفی نیست و خدا کند به دست علاقهمندان برسد اما با این شرایط، در کشورمان، صاحبان اثر منفعتی از تولید اثر نخواهند برد. تیراژ کتاب هم که روز به روز کمتر میشود و به نظرم این رقم تیراژ، باعث ننگ مردم ایران است. چون با این همه سابقه تمدن و فرهنگ، چنین رقمی واقعا شرمآور است.
نظر شما