يك كارشناس مركز مداخله در بحران اجتماعي در گفتگو با خبر نگار اجتماعي خبر گزاري مهر با بيان اين مطلب گفت : شهر تهران از جمله شهر هايي است كه اين پديده در آن همچون زنگ خطري دائم به گوش شهروندانش مي رسد و بيم آسيب هاي اجتماعي گوناگوني را گوشزد مي كند .
فاطمه عباسي تهراني اغلب دختران فراري را در گروه سني 15 تا 20 سال عنوان كرده و آن را بيانگر كاهش سن فرار دختران از خانه دانست و اظهار داشت : دختران فراري به گروهي از نوجوانان اطلاق مي شود كه به علل متفاوتي ناچار به گريز از محدوده خانواده مي شوند و در اين ميان اعضاي خانواده از علل و يا هدف فرار آنها اطلاعي ندارند .
اين كارشناس اقدام فرار دختران را نوعي اعتراض به بي توجهي ويا سختگيري بيش از حد والدين دانسته و افزود : اين دختران خود را قرباني روابط ناسالم در خانواده ها مي دانند و به همين جهت از فرار به عنوان يك مكانيزم رواني و ذهني ، براي رسيدن به يك امنيت دروني و رهايي از سلطه والدين ، استفاده كرده و زندگي خانه به دوشي را بر مي گزينند .
وي بررسي هاي روانشناختي بر روي موارد فرار دختران ، شناخت نيازهاي ذهني و ميزان توانمنديهاي اين گروه را گامي اساسي براي شناسايي زواياي دقيق اين پديده دانسته و اظهار داشت : شناسايي و كشف روابط بين خانواده و دختران نشان مي دهد كه چرا احتمال بروز پديده دختران فراري در جامعه ، رو به افزايش است و چه راهكار هاي موثري براي كاهش اين آسيب اجتماعي در جامعه مي توان يافت .
بررسي هاي صورت گرفته بر روي دختران فراري اين مركز، بيانگر آن است كه اغلب اين دختران غالبا متعلق به خانواده هايي بوده اند كه درمادران محبت و علاقه خود را به طور مشروط به فرزندان اعطاء مي كردند و اين مساله تا حد بسياري ناشي از منفعل بودن در برابر مشكلات زندگي بوده است كه موجب بروز يك ارتباط مكانيكي و رسمي با فرزندان شده وبه عنوان عامل تشديد كننده فشارهاي رواني بر روي فرزندان محسوب مي شود .
وي افزود : در اين خانواده ها پدر نماد قدرت در خانواده بوده و نه تنها تكيه گاه عاطفي واقتصادي براي فرزندان دختر خود محسوب نمي شود ، بلكه با استفاده از قدرت جسماني و مشروعيت قانوني و عرفي خود سعي بر اعمال نوعي سلطه دارد .
نظر شما