به گزارش خبرگزاری مهر، مدیر گروه جنبش های معنوی پژوهشکده باقرالعلوم(ع) با اعلام این خبر گفت: در این شماره 7 مقاله با عناوین «نسبت خدا و انسان در عرفان» توسط عیسی جعفری، «علم و معنویت؛ همگرایی یا واگرایی» نوشته حکیمه سادات شریفزاده ،«علت شناسی جنبشهای نوپدید دینی» نوشته محمد حسین کیانی، «عقلگریزی و شریعتستیزی در اندیشه پائولوکوئیلو و اشو» از هادی وکیلی، «مسأله زن و زناشویی در عرفان اسلامی» نوشته علی امینی نژاد ، «آسیب شناسی عشق در معنویتهای نوظهور» از پریسا گودرزی، «بررسی تناسخ از دیدگاه سهروردی» نوشته علیرضا کاظمیزاده منتشر شده است.
محمدحسین کیانی افزود: در مقاله «نسبت خدا و انسان در عرفان» آمده است: انسان در نظام عرفان اسلامی، جایگاه ویژه و برجسته ای دارد؛ به طوریکه او را به گونهی ممتازی از دیگر مخلوقات متمایز ساخته است. انسان با برخورداری از جامعیت اسماء الهی، به مثابه آیینۀ تمام نمای آفریدگار جهان هستی است و از اینرو، او به تنهایی تمامی کمالات اسمائی حق تعالی را نشان میدهد. موجودات دیگر که از این جامعیت برخوردار نیستند، تنها برخی از این کمالات را بروز و ظهور میدهند. از سویی انسان به لحاظ قابلیت وجودی خود و توانایی رسیدن به بالاترین مرتبه، تا آنجا پیش میرود که در ملاقات حق، حصه وجودی خود را در او میبیند و بدین ترتیب حق آیینهای برای حقیقت او میشود.
این مدیر پژوهشی با ارائه توضیحاتی در مورد مقاله «علم و معنویت؛ همگرایی یا واگرایی» خاطر نشان کرد: مقاله حاضر به بررسي وجوه همگرايي يا واگرايي بين علم و معنويت ميپردازد. موضوع ارتباط یا جدایی بین علم و معنویت از گذشته وجود داشته و در حال حاضر نیز منشأ بحثهای فراوانی بین اندیشمندان است. این پژوهش از حيث ماهيت و روش در زمره تحقيقات توصيفي ـ تحليلي است. در جهان فراروی ما به علت داشتن روح تنازع در همه سطوح معنوی، فکری و مادی، زمینه پیوندهای مشترک علم و معنویت کمرنگ شده است. وجه واگرایی علم و معنویت ناشی از تفاوت در فهم واقعیت است بهطوری که در علم محدود به امور تجربی است، اما در معنویت، واقعیت امری متعالی و فراتر از ابعاد جسمانی و نفسانی است.
محمدحسین کیانی در مورد مقاله «علت شناسی جنبشهای نوپدید دینی» نیز گفت: «بحران معنا را میتوان در پسزمینههای پیدایش جنبشهای نوپدید دینی جستجو کرد. لایه رویین بحران، نهفته در رونق معنویتگرایی جدید که نشانه آن التقاط و پرگویی خالی از مبانی معرفتی است و لایه زیرین آن، جهانیشدن لجامگسیخته در حوزه فرهنگ و دین» در این مقاله تلاش می شود تا به بررسی جنبشهای نوپدید دینی به عنوان محصول جهانیشدن در حوزه معنویت پرداخته شود. در باب مولفههای پیدایش جنبشها، پژوهشگر ناگزیر به موارد کم و زیادی اشاره میکند که همگی– یا اکثر به قریب – آنان در دل جهانیشدن و تسریع فرآیند جهانیشدن پدید آمدهاند. از اینرو، میتوان اذعان داشت که «جنبشهای نوپدید در گرو فرایند جهانیشدن» برای غلبه بر بحران هویت معنا پدید آمدهاند. حال آنکه نمونه کامل و سمبل بارز کلیدواژه مذکور، تحقق پارلمان ادیان جهان بوده است.
سردبیر مجله مطالعات معنوی در مورد مقاله «عقل گریزی و شریعت ستیزی در اندیشه پائولوکوئیلو و اشو» اظهار داشت: از جمله ويژگيهايي كه نظر پژوهشگران عرصهي مطالعات اديان جديد را به خود جلب كرده، مواضع رهبران و مروّجان اين اديان در خصوص دو مقولهي عقل و دين و به تعبيري عقل و شرع است. تاريخ تفكر بشري به شكلي عام و تاريخ فلسفه و دين به طور خاص، مشحون از آراء متنوع متفكران و فيلسوفان شرق و غرب درباره جايگاه، اعتبار و وثاقت عقل و شرع و احكام به اصطلاح عقلي و شرعي است. اين آثار هم به طور مستقل به اين دو موضوع پرداخته اند و هم ارتباط اين دو با يكديگر، از همه مهمتر جايگاه هر يك در حدود ديگري و در مقايسه با يكديگر را مورد بحث و كاوش جدي خويش، قرار داده اند.
وی تصریح کرد: بيگمان نقش عقل و شرع در زندگي همه آدميان و به خصوص دينداران، نقشي خطير و قابل توجه است و از اين رو توجه دوباره به اين دو مقوله آن هم از منظر مطالعات اديان و معنويتهاي جديد، تأكيدي دوباره بر اهميت جايگاه آنها در دين پژوهي معاصر است. بررسي ديدگاههاي دو تن از رهبران جنبشهاي معناگراي نوظهور، پائولوكوئليو و اشو درباره عقل و شرع با رويكردي انتقادي و برپايه معارف معنوي و مباني عرفان اسلامي، نشان دهنده سلطه تفكر جدايي طلبانه ديني و اجتماعي در نگرش آنان است.
کیانی درباره مقاله «مسأله زن و زناشویی در عرفان اسلامی» گفت: افراط و تفریط در روشهای سلوکی از نشانه های انحراف در مکتبهای معنویتگرا است. موضوع زن و زناشویی از جمله مواضع حساس افراط و تفریط در این مکتبها است. این مقاله بر آن است تا نشان دهد عرفان اسلامی تحت تعلمیات پیامبر اکرم(ص) نگاهی متعالی در عین اعتدال و همراهی با فطرت در مساله زن و زناشویی ارائه کرده است. این در حالی است که غالب مکتبهای سلوکی پیش از اسلام، مانند رهبانیت مسیحی دچار تفریط در مساله زناشویی بوده و بسیاری از آیینهای نوپدید معنویتگرا دچار افراطهای هولناک در این مسیر شده اند.
وی با اشاره به مقاله «آسیب شناسی عشق در معنویتهای نوظهور» نیز گفت: از آموزه های عمده و مسائل اساسي در عرفانهای جهان، مساله عشق است. این مسئله از دیرباز محل توجه عموم و موضوع نقض و ابرام اصحاب دین و عرفان بوده است؛ همچنین از سوی اصحاب عرفانهای نوظهور نیز از موضوعات اصلی و مورد توجه آنان قرار داشته و دارد. طبیعی است که تعاریف عارفان و عرفانهای گوناگون از عشق، متنوع باشد، زیرا عرفا در تعریف عشق و انواع آن تابع عوامل متعدد و پیچیدهای از قبیل: موقعیت خاص مخاطب، موقعیت معرفتی - سلوکی خود، هنجارهای دینی - فرهنگی جامعه و غیر آن بوده اند. پائولوکوئلیو و اشو در موضوع عشق، عقايد خاصي دارند. عشق در بیشتر داستانهای کوئلیو معطوف به جنس مخالف است و در مابقی آنها نیز متعلقی ناسوتی دارد. عشقی را که اشو ترویج می کند و قابل احترام می داند، هیچگونه متعلقی ندارد و بسیار مطلق و مبهم است. عشق مورد نظر او سمت و جهتی نداشته و متوجه هیچکس نیست.
این مدیر پژوهشی درباره آخرین مقاله شماره اخیز فصلنامه «مطالعات معنوی» گفت:درباره مقاله «بررسی تناسخ از دیدگاه سهروردی» باید یادآور شویم که «تناسخ» از موضوعاتی است که در فلسفه اسلامی به جهت ارتباط با موضوع معاد، مورد توجه فیلسوفان و متکلمین مسلمان واقع شده است. با توجه به اینکه تناسخ، سابقه ای پیشین نسبت به اسلام، در بین اقوام و ادیان دیگر داشته است؛ همواره محل مناقشه و مداقه قرار گرفته است. حتی در دوران جدید، با توجه به تغییر روش در فلسفه و نظریه های نوین در کلام جدید، همچنان موضوعی است که طلب می کند بیشتر پیرامون اثبات یا نفی آن، دلایل متقنی از طرف فیلسوفان و متکلمین ارائه شود.
نظر شما