مهدی رمضانی در گفتگو با خبرنگار مهر افزود: شوخی کردن با آدم ها در یک اثر طنز یا کمدی، امری بدیهی بوده و نه تنها مخالفی ندارد بلکه مورد انتظار است. اما سلسله جُک پایتخت، به جای آنکه از «شوخی»هایی مبتنی بر داستان اصلی در سریال بهره برده باشد، کلکسیونی از «جُک»های کوتاه و بلند را در بر گرفته و گویی که فیلمنامه را بر اساس این جُک ها نوشته باشند، تا حد یک «جُک نامه» تنزل یافته و مبتلا به تمسخر و استهزاء شده است، هر چند که پلاکاردهایی همچون احترام به بزرگتر نیز در دستان باشد.
وی اظهار داشت: سیروس مقدم و محسن تنابنده شخصیت های سریال را بر اساس صداقت نامیده اند، حال با ترجیح آوارگی خانواده به بازگشت پس از بی خانه شدن و برداشتن ستون و آوار شدن خانه بیشتر به حماقت می مانند تا صداقت.
وی گفت: درک تفاوت این مفاهیم برای کار دشواری نبوده و باورپذیر نیست که تصویرسازی از مازنی ها در سه تکه پازل «پایتخت»، تصادفی بوده باشد خانه به دوشهایی پشت در مانده در تکه اول، خانه لرزانهایی گرفتار روی گسل قطار در تکه دوم و خانه خرابهایی مدفون زیر آوار در تکه سوم که به روايت سازندگان فیلم، جای «ستون عقلانیت» در بنیان زندگی شان خالی بوده و خلأ «حماقت» با برچسب عوامفریبانه «صداقت» خانه را بر سرشان ویران کرده است.
این مدرس دانشگاه بیان داشت: ما در خانه خود نـوروزها و برهانها داريم و به جاي آنكه با هم بخنديم، به هم مي خنديم.
نظر شما